همبنیانگذار استارتاپ ست پلت
چه ماهیتهایی را استارتاپ مینامیم؟
اکنون پس از چندی در استارتاپی که فعالیت میکنم، آیا هنوز هم استارتاپ هستیم؟ تا چه زمانی استارتاپ هستیم؟ در شرایطی که برخی از شرکتهای جا افتاده نیز خودشان را استارتاپ میدانند. آیا این موضوع صرفا در حد نوعی مزیت برای برندینگ شرکت هاست؟
مقاله جالب «پیام مهاجری» را با عنوان «آیا دیجیکالا هنوز یک شرکت نوپا یا استارتاپ است؟» مطالعه کردم. با این اوصاف این نکته به نظرم رسید که به جای این سوال که تا چه زمانی استارتاپیم؟ به صورت لایه لایه به این موضوع بپردازم که استارتاپ چه هست و چه نیست و چرا اینگونه است؟
1- استارتاپ از نظر حقوقی در ایران
در ایران، براساس تجربیات کشورهای دیگر، برای استارتاپها یا همان شرکتهای نوپا را تا پیش از سه سالگی مشمول معافیت ها و تسهیلاتی میدانند که در طرح «ایران نوآفرین» مشروح آن آمده است. در این طرح، عمر، میزان سرمایه و میزان درآمد سالیانه به عنوان سنجههایی برای سنجش استارتاپ بودن بیان شدهاند. در این دیدگاه، استارتاپ اولین مرحله زندگی هر شرکتی است اما این تعریف هر چند عملگرایانه و کاربردی است اما بسیاری را قانع نکرده است و تمایزی بین رفتار متفاوت استارتاپها با شرکتهای نوپای مرسوم را درنظر نگرفته است.
2- دیگر تعاریف استارتاپها
نقل قولی از یکی از ایمیلهای آقای پاول گراهام از بنیانگذاران شتابدهنده معروف Y Combinator در مقالهای سال ۲۰۱۳ میلادی(اینجا) اشاره میتوان کرد که «یک شرکت بعد از گذشت حتی ۱۰ سال از فعالیتش هم میتواند هنوز یک شرکت نوپا محسوب باشد».
در وبسایت متمم، تعریف استارتاپ چنین آمده است که کسب و کار نوپا یا استارتاپ، کسب وکاری ارزشآفرین، با جریان درآمدی پایدار که الزاما مقیاسپذیر نیست تعریف شده که در هنوز در شرایط ابهام است و در دوران نوزادی خود قرار دارد (اینجا) که در واقع تاکیدی آن عملا بر روی هر کسب و کاری اعم از شرکتی یا مشارکت مدنی پیش از شروع واقعی کسب و کار را دارد و صرفا نوپا بودن را معیار استارتاپ بودن گرفته است.
از منظری دیگر، در مقاله «آیا دیجیکالا هنوز یک شرکت نوپا یا استارتاپ است؟» به فرهنگ استارتاپی برای تعریف استارتاپ اشاره شده است که منظور از فرهنگ استارتاپی بیشتر چرخه عمر سرمایهگذاری خطرپذیر بیان شده است. در واقع تأمین مالی خاص آنها وجه تمایز با شرکتهای معمولی بیان شده است.
در مرحله به نظرم باید خصوصیات استارتاپ را برشمرد، اولین خصوصیت از نظر شکلی به نظرم رسید که باید بررسی شود اینکه استارتاپ آیا گروه است یا شرکت؟
برای پاسخ به این سوال باید دید که اصلا جمع شدن چند نفر کنار هم یعنی چه؟
مشارکت مدنی: اینکه چند نفر دور هم جمع میشوند و کاری را شروع میکنند، چه قرارداد همبنیانگذاران داشته باشند (کتبی یا شفاهی) یا به طور ضمنی آن را در پس ذهن خود داشته باشند، عملا مشارکت مدنی است (اینجا). مالکیت در این نوع مشارکت مشاعی است و معمولا تضامنی نیز هست یعنی همه افراد مشترکا ضامن این مشارکت هستند و تعهد هر فرد به میزان سهم الشرکه آن ها از مشارکت بستگی ندارد. اساسا این گروهها قائم به افراد هستند و مالکین و مدیران اجرایی در آنها یکی هستند.
در حال حاضر بسیاری از افرادی که استارتاپ خود را می نامند (مثل گروه ما در چندی پیش) عملا تنها مشارکت مدنی دارند که در طرح ایران نوآفرین به نام «هسته نوآور» نام گذاری شده اند. برخی از آن ها نماد اعتماد هم دارند و برخی درآمد هم کسب می کنند هر چند به لحاظ حقوقی وضعیت شکننده ای دارند چون قوانین حمایتی و حل تعارضشان دست کم به نظرم من گنگ تر از مشارکت حقوقی (شرکت ها) هستند.
در هر حال، برای آنکه کسب و کار رشد کند، مجوز بگیرد، سرمایه جذب کند، ریسک بین هم بنیانگذاران را کاهش دهد، عملا افراد مجبور به تاسیس ماهیت حقوقی (شرکت) می شوند لذا هسته های نوآور ماهیت های پایداری نیستند و امکان رشد ندارند برای همین است که شرکت ها و شرکت داری اختراع شد.
بنابراین به نظر می رسد هستههای نوآور پیش درآمد استارتاپ ها هستند لذا از این پس این مقاله به شرکتها می پردازیم و اینکه شرکت چیست.
4- اصلا شرکت چیست؟ و چه شرکتی استارتاپ است؟
هنگامی که این مشارکت به صورت شرکت ثبت شود، مشارکت حقوقی است (اینجا) که به دو صورتی شرکتهایی که دارای مسئولیتهای محدود به سرمایه ثبتی هستند (مثل سهامی عام و خاص و مسئولیت محدود) و شرکت های مسئولیت نامحدود (مانند نسبی و تضامنی) هستند.
در تفکر شرکتی، مالکیت شرکت از امور اجرایی آن جدا شده است. در واقع سهامداران از طریق هیئت مدیره و آن ها از طریق مدیر عامل نسبت به اداره شرکت به صورت غیر مستقیم مبادرت می ورزند. همین جدا شدن اجراییات از مالکیت مهمترین تفاوت مشارکت مدنی یا حقوقی است که مزیت های فراوانی را به همراه آورده است و امکان تخصصی کار کردن و عدم وابستگی افراد به اشخاص را فراهم آورده است.
شرکتها از نظر وسعت و بعد درسطح جهانی به دو گروه اصلی میتوان تقسیم کرد (اینجا):
- شرکتهای کوچک و متوسط (small and medium enterprises) باشند که به کالا/خدمات مشخصی را به بازار محلی مشخصی می فروشند و معمولا زیر 500 کارمند دارند
- شرکت های بزرگ (Large enterprises) که طیف وسیعی از کالا/خدمات را در سطحی وسیع می فروشند و معمولا بیش از 1000 کارمند دارند.
اما استارتاپ کجاست؟
به طور قطع استارتاپ الولین مرحله پس از شرکت شدن است که همراه با ابهام و ریسک بالا فعالیت می کند که طبعا هر شرکت نوپایی ابهام و ریسک دارد اما چه تفاوت اساسی در رفتار شرکت های نوپا می توان دید که آن ها را به دو گروه استارتاپی یا معمولی تقسیم کنیم؟
شاید مهمترین چیزی که سبب تفاوت بین رفتار استارتاپ با سایر کسب و کارهای نوپای متدوال باشد، در میزان ابهام آن ها نهفته باشد. همچنین این ابهام سبب می شود سرمایه گذاری مرسوم در آن جوابگو نباشد، میزان شکست آن ها بسیار بالا باشد و از طرفی موفقیت آنها و میزان رشد استارتاپ های زنده مانده به صورت شگفت انگیزی بالا باشد. برای همین شاید معیار بعدی که بتواند تمایز رفتاری بین استارتاپ ها و دیگر نوپایان را تبیین کند، روش تامین مالی آن ها باشد که در مقاله بعدی به آن پرداخته می شود.
مطلبی دیگر از این انتشارات
درآمد اینترنتی برای استارتاپ چه جایگاهی دارد؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
10 مسئولیت اصلی مدیر محصول
مطلبی دیگر از این انتشارات
چه استراتژی هایی برای طراحی یک کمپین فروش ویژهی عیدمون داشته باشیم و از کجا شروع کنیم؟!