OMID Parvaneh
OMID Parvaneh
خواندن ۲ دقیقه·۵ سال پیش

اندر مصائب خانواده ی آقای پروانه در قرنطینه!

سلام بچه های تو خونه!

خواننده های نمونه!

قول بدین که حرفهای...

ببخشید قرنطینه بسیار بر روان اینجانب فشار آورد است?

همونطور که میدونید این روزها قرنطینه خانگی در حال انجام توسط خانواده های ایرانی هست!

ما خیلی رعایت میکنیم مثلا دیروز عمو کوچیکم همراه با یک کیسه برنج(که میدونید توش چی بوده) به همراه دختر و همسر وارد خانه ماشدند تا یک روز از قرنطینه رو بنشینیم لب جوی و گذر عمر ببینیم! و با چشمک اشاره کرد(همون دوسیب دیگه؟) بنده هم با شرمندگی تمام گفتم بعله !

برادر کوچکتر اینجانب که با بیش فعالی دست و پنجه نرم میکند میتوان گفت در این روزها در حال ثبت رکورد طولانی ترین ساعات ماندن در خانه میباشد که امروز این رکورد از 2 ساعت به 3 ساعت افزایش یافت ولی بعد مثل تیری که از کمان در بره ول شد و رفت تو کوچه!

خواهر گرامی هم که از نوازندگان به نام ساز گیتار میباشند این روزها به دلیل تعطیلی آموزشگاه موسیقی مونده و توی خونه تمرین میکنه! و با سرعت انتشار 100 نت فالش در ثانیه باعث ایجاد آلودگی صوتی در محیط خانه شده که دیروز یه نت سل(G) صاف اومد خورد تو پیشانی بنده!

یکمم از پدر خانواده بگم! ایشون که پروانه بزرگ نامیده میشه بسیار روی موضوع بهداشت و نظافت فردی sensitive میباشند(ببخشید مدت زیادی ایران نبودم و فارسی کم بلد و این حرفها...) با در دست داشتن یک قوطی اسپری که حاوی مقدار زیادی آب به همراه چند قطره الکل میباشد (به دلیل کمبود و قیمت بالای این محلول بسیار نایاب گشته است)مشغول به پس پس کردن (همان ضدعفونی شما باکلاس ها) میباشد.

دیشب که از مادرخانواده پیشنهاد استفاده از وایتکس رو بجای الکل دریافت کرد !شروع به ضدعفونی کردن دستگیره های خونه کرد که امروز شاهد رنگ رفتگی در نواحی از دستگیرها شدیم!


مادر خانواده اما بسیار مورد توجه است!

پس از هربار بیرون رفتن که معمولا من باید سپربلا بشم(چون پسر بزرگ کردن که عصای دست باشه و نون بگیره و خرید کنه و ... از این صحبتها) تمام البسه بنده از کت بگیر تا جوراب رو توی لباسشویی میندازه که به نظرم اگه این شرایط ادامه پیدا کنه شاهد پاره گی لباسهام بر اثر شستشوی مفرط خواهیم بود!

البته الان هم چیزی جز چند نخ پیوسته بهم از پیراهنم نمونده!

بنده هم همونطور که میدونید سرباز این مرز و بوم هستم به زور و هزار دردسر یک هفته مرخصی گرفتم

اونم درست افتادیم تو قرنطینه خوانگی!

از اتاق به پذیرایی و از پذیرایی به اتاق تغییر مکان میدم و این روند همچنان ادامه داره!

البته یه شب انقدر بیکار شده بودم که نشستم یه کم به خودم فکر کردم و تمامی علایم بیماری کرونا رو در خودم پیدا کردم و آژیرکشان به بیمارستان رفتم و تست کرونا دادم!

کهالبته اونم منفی بود و دست از پا درازتر راهی خونه شدم!

انقدر توی شبکه های مجازی چرخیدم که دیگه پست و فیلمی نمونده که ندیده باشم

دیگه به جایگاهی رسیدم که فیلمی که هنوز در حال تدوین هست و منتشر نشده رو هم دیدم!


خلاصه که شرایط عجیبیه!

شما چیکارا میکنید

بگید!

کروناقرنطینهووهانطنز
یک روح تبعید شده به کالبد انسانم...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید