خاطرات یک روزمره نویس·۲ سال پیشاین روزهاقربانت گردماین روزها را خوب شد که با هم نمیبینیم. روزهای نکبت باری که یکی از پس دیگری می آیند روزی چند نفر از ما را میگیرند و می کشند و می…