تو یه نوشته از vice میخونیم که:
تحقیقی توسط French Institute of Public Opinion انجام شده که میگه به طور متوسط فرانسویها میگن تو زندگیشون ۹.۹ پارتنر جنسی داشتند. ۱۳.۱ مردان و ۶.۹ تا زنان.
با این که آدمهای جاهای مختلف اعداد متفاوت میگن(مثلا جووانی شهر از متوسط ملی بالاترن) اما یه تم کلی بین همه اعداد مشترک بوده: مردان اعداد بالاتری رو میگن.
از همین موسسه François Kraus میگه: «با این که تغییرات زیادی بوده، ولی در همهی گروههای اجتماعی، این باور که مردانی که پارتنر جنسی زیادی داشتند نسبت به زنانی که پارتنر جنسی زیادی داشتند ارزشمندترند وجود داره».
تو همین نوشته نویسنده میره با یه پسر صحبت میکنه. پسره میگه:
وقتی یه دختری اجازه میده باهاش بخوابم، احساس میکنم داره یه چیز ویژه به من میده. این به من ارزش ویژهای میده. ولی وقتی فکر میکنم با همهی پاریس خوابیده و لنگش رو جلوی همه باز میکنه حس میکنم احمقم. نمیگم حس خوبیاه، ولی خب این طوریه دیگه.
همچنین بعضی مردان وقتی میفهمن طرف پارتنر جنسی زیادی داشته، میترسن. آیا مرده میتونه جذابیت جنسی کافی برای زن داشته باشه؟ آیا میتونه حال خوبی بهش بده؟ اگه به قدر کافی خوب نباشه چی؟
یه مقاله جالب دیگه در مورد اقتصاد سکس خونده بودم که اونم همچین موضوعی داشت.
Sexual Economics: Sex as Female Resource for Social Exchange in Heterosexual Interactions
تو این بخش از مقاله میگه که مردا باز تعداد بیشتری میگن. مردا میل دارن عدد رو به بالا رند کنند و زنان به پایین. همچنین مردان موردهای مرزی رو هم حساب میکنند(:
مقاله میخواد سکس رو اقتصادی بررسی کنه. ایدهی کلی مقاله اینه که سکس یه سرمایهی زنانه است که مردان حاضرن براش هزینه پرداخت کنند و زنان به عنوان سرمایه بدن. و این سرمایه طوریاه که وقتی با تعداد کمتری مرد به اشتراک گذاشته شده باشه، ارزشمندتره.
تو این مقاله میگه زنان تو این مدل دو تا ویژگی مثبت دارن: جذابیتهای فیزیکی و محدودیت تعداد مردانی که باهاش بودن. برا همیناه وقتی زنی در این مدل میخواد با زن دیگهای رقابت کنه و جذابیتهای فیزیکی اون رو نداره، با خراب کردن شهرتش(«فلانی یه جندهس»،«با همه میخوابه») سعی میکنه سطح اون یکی رو بیاره پایین.
حالا اگه بخوام در مورد این سوال حرف بزنم:
آیا دختری که روابطی نداره جذابتر نیست از نظر پسرا؟! :/ ??
به نظرم دختری که با تعداد زیادی پسر خوابیده کمتر جذابه. هم نظر شخصی منه و چیزی که تو اطرافیانم تو ایران دیدم، هم این دو تا مطلب بالایی خارجی میگن.
اما این بین نکاتی هست.
یه ایدهی معروفی بین این جوونای کفار خارجی هست که مرد باکره، زن باکره شریک جنسی خوبی نمیشه و برا همین پیاش نمیرن. چون از اول باید خودش رو بشناسه و تا بیاد سکس خوب رو بشناسه و حرفهای بشه طول میکشه و فان قضیه میپره.
حتی بین تعدادی از جوونای تهرانی هم من اینو دیدم. کسی که تجربه نداره رو بچه و کارنابلد حساب میکنند. کسی که کل چس و فس داره و طول میکشه بالغ بشه و شاید نیارزه که باهاش وارد رابطه شد.
اما، اما برای ازدواج حداقل بین بخشی از مردان ایرانی که دیدم این طور نیست.
اون طور که من دیدم، مردان ایرانی قبل دهه هفتاد دنبال اینن با یه باکره ازدواج کنند. حتی دهه هفتادیهای که من تو خوابگاه و بین همکارانم دیدم(زیر ۱۳۷۵) حساس بودند که طرف باکره باشه. رو همین بود که این مطلب رو نوشتم:
+ اشتباهِ «فقط دختر باکره میگیرم»
این مطلب باعث شد با بقیه هم بیشتر صحبت کنم و فهمیدم این ترجیح بین متولدهای ۷۵ به بعد داره هی کمرنگتر میشه. ولی هنوز یه تهرنگی از ترجیح مثبت بین افراد هست که طرف مقابل باکره باشه.
برا ازدواج فعلا تو ایران این طور که من دیدم، تعداد پارتنر صفر هنوز جذابه. زیاد هم بشه هی جذابیتش کمتر میشه.
اما برا دوستدختر/پسری گرچه رابطهی خیلی زیاد جذاب نیست، اما چند تا تجربه داشتن شاید باعث بشه که شانس وارد رابطه شدن بیشتر بشه.