شنیدهاید کسی بگوید «پسرا لاشیان»؟ یا این که همه پسرها سواستفادهگرن و فقط دنبال سکس؟
ولی اصلا لاشی یعنی چه؟
در سایت فارسی شهری، کسی برای معنی «لاشی» نوشته:
گرچه لاشی معناهای دگر هم دارد، اما فکر کنم منظور کسانی که میگویند «پسرا لاشی هستند» همین معنی بالا باشد.
پسری که ادا در میآورد، تا به یک رابطه جنسی برسد و بعد دیگر ادا درنمیآورد(:
بعید نیست به این خاطر باشد که هنوز تعداد محسوسی از زنان جامعه، سکس را فقط در رابطهای قبول میکنند که جدی باشد، طرف عاشق باشد و متعهد باشد.
قاعدتا زنانی هم هستند که فکر میکنند برای تجربهی یک رابطهی لذت بخش لازم نیست حتما به ازدواج فکر کنیم و میتوان با علم بر این که رابطه میتواند دائمی نباشد، از لحظات و تجربیات حین رابطه لذت برد.
حالا اگر در جامعهای زنان گروه اول بیشتر باشند، یکی از راههای سادهی رسیدن به سکس برای مردان این میشود که دروغ بگویند. همان اول با تیریپ «من عاشقم» و «بیا بقیه عمر با هم باشیم» و «بدون تو نمیتونم» و «میخوام بگیرمت و این روزا میام خواستگاری» میآیند جلو. چون اگر چنین کاری نکنند، گزینههایشان محدود میشود به تعداد کم زنان گروه دوم.
تحقیق علمی میدانی نکردهام، اما تصورم این است که زنان گروه دوم بیشتر در بین زنان پولدار بالاشهری بیشتر باشد. چون این ذهنیت که رابطه میتواند به ازدواج ختم نشود را به راحتی میشود در سریالها و فیلمها و رفتارهای آمریکاییها دید. مثلا همین بردپیت خودمان وقتی با آنجلینا جولی ازدواج کرد، چند سالی میشد از باهم بودنشان میگذشت و با هم بچهدار هم شده بودند.
برای همین، مردی که پولدار هم نباشد گزینههایش بیشتر محدود میشود. چون غلظت زنانی که فقط در مدل ازدواج سکس میکنند بیشتر میشود.
این بررسی را از نظر بررسی سازوکارهای اجتماعی بود. یعنی در چه جامعهای این لاشی بازی بیشتر میشود.
ولی از نظر فردی لاشیبازی به هیچوجه قابل قبول نیست. به قول معروف رذیلت اخلاقی است.
چون لاشی بازی یعنی همان دروغ. یعنی انسانی طوری رفتار کند که به آن باور ندارد و در ذهن انسان دیگر تصوری از دنیا بسازد که از واقعیت دورتر است.
و خب هر چه تعداد این تصورهایی که از واقعیت دورتر هستند بیشتر بشود، آدمها ناکارتر هستند. رفتارهایی که انجام میدهند نتایجی که میخواهند نخواهد داشت و این یعنی هدررفت مقدار زیادی از انرژیای که میشد در راستای بهبود وضع دنیا صرفش کرد.
به شدت از هر کسی که سعی کند با دروغ کارش را جلو ببرد تنفر دارم.
مرز سواستفاده کجاست؟ یعنی از کجا بفهمیم زنی/مردی دارد از ما سواستفاده میکند؟
به نظرم مرزش دروغ است. یعنی جایی که بفهمیم کس دیگری دروغ گفته، یعنی از ما سواستفاده کرده.
مثلا من اگر دختری باشم سیکسی و پسری به دروغ بگوید که عاشقم شده و مرا اغوا کند و من برایش تمرین دادهکاوی دانشگاهش را انجام دهم، از من سواستفاده کرده.
یا اگر پسری باشم که اعتقاد به نیمهگمشده دارد و دختری به دروغ بگوید عاشق من شده تا سکس با یک ارومیهای را تجربه کند و بعد مرا ول کند، از من سواستفاده کرده.
اما به جز اینها باشد سواستفاده نیست. حداقل از نظر من سو استفاده نیست. ممکن است منِ پسر واقعا فکر کنم عاشق کسی شدهام و بعد با هم بخوابیم و بعد یک مدتی بفهمم عاشق نبودهام و رابطه را ترک کنم. این که این رابطه شامل سکس بوده و طرف فکر میکرده من عاشقش هستم که با من خوابیده ولی بعد نظر من عوض شده، باعث نمیشود که کار من سواستفاده شود. چون من همان چیزی را بروز میدادم که فکر میکردم واقعی است.
شفافتر بگویم، آن زنانی که میگویند فلان مرد لاشی است چون با من خوابید و با من ازدواج نکرد، حرفشان فقط زمانی قابل اعتناست که مرد مورد نظر جایی دروغ گفته باشد. وگرنه خیلی طبیعی است که که کسی زمانی حسی داشته باشد و بعد مدتی دیگر آن حس را نداشته باشد.