سعید رمضانی
سعید رمضانی
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

شمردن «بیشتر چه کسی زنگ می‌زند» در رابطه اشتباه است اما...

شاید شما هم چنین متن‌هایی را دیده باشید:

یه جایی تو رابطه ات با پارتنرت، دوستت، فامیلت،...هست که عینکت و میزنی نوک دماغت و چرتکه ات و برمیداری و شروع میکنی به حساب کتاب کردن و چرتکه انداختن و کروکی کشیدن که دقیقا معلوم شه: اخرین بار کی زنگ زد، اخرین بار کی گفت دوستت دارم ؟ اخرین بار کی گفت دلم تنگ شده؟ اخرین بار کی خونش دعوت کرد و..
.
.
.
و مغزت شروع میکنه به حساب کتاب و محاسبه و شمردن و یکی دوتا کردن که بالاخره بفهمه : پس الان نوبته کیه زنگ بزنه ؟ نکنه من زنگ بزنم پررو شه! نکنه بگم دلم تنگ شده هوا برش داره، نکنه من دعوت کنم فکر کنه وظیفمه!

این یکی را نبات نوشته بود که یکی از اینفلوئنسر (بلاگر؟)های اینستاگرام فارسی است (خداییش هم انگار همه رشدش طبیعی بوده. با ۲۸۷ کا فالوور پست‌های آخرش میانگین ۷۰ کا لایک دارند).

در ادامه پست نبات نوشته که در این چند سالی که زنده بوده، به این شمارش‌ها دقت نکرده و هر وقت دلش خواسته گفته و ابراز کرده.


بعید نیست اگر چرخی در حافظه‌تان بزنید اشعار و مثل‌هایی هم پیدا کنید که مروج همین دیدگاه هستند. مثل مولانا که می‌گوید «چون در خود طلب دیدی می‌آی و می‌رو و مگو که درین رفتن چه فایده. تو می‌رو، فایده خود ظاهر گردد».


به شخصه هم پیرو همین مسلک هستم. مخصوصا در تعریف کردن از زیبایی و جذابیت‌های زنانی که می‌بینیم (در سطحی که امنیت و اعتمادشان خدشه‌دار نشود) ابراز می‌کنم و تعریف و تاکید. وقتی لذت می‌برم از زیبا و جذاب بودنشان، چرا نگویم؟

در رابطه پارتنری هم چنینم. عادی است که پیام دهم و بگویم و تاکید کنم که فلان عکست را دوباره دیدم و چه زیبا بودی، آنجا چه موهایت رنگ خوبی گرفته بود، الآن چه ترکیب خوبی از پابند و کفش داری، چه بویت را دوست دارم و ...



اما، شمارش فقط ابزار است

برای من هم پیش آمده که حرفی از «شمارش‌ها» بزنم. گفته‌ام که چطور دوست دارم بیشتر زنگ بزنی، این همه که من پیشت آمده‌ام تو هم یکی دو بار پیش من بیایی و از این حرف‌ها...

اما هدف من از این خواست و ابراز، شمارش نبوده.

فکر هم نکنم هدف کسی هیچ وقت در هیچ جایی شمارش بوده باشد. خود شمارش که همیشه ابزار بوده. مثلا چوپانی گوسفندها را می‌شمرده که مطمئن شود همه سالم و زنده‌اند، تاجری سکه‌ها را می‌شمرده که اندازه ارزش بار کشتی حساب کند و نه بیشتر، تپسی تعداد دفعاتی در روز لغو می‌کنید را می‌شمرد که کاربران مشکل‌دار را بلاک کند و ...




خب هدف یک پارتنر از ابزار شمارش چه می‌تواند باشد؟

یکی از هدف‌ها پوشاندن حقارت و عزت نفس پایین فرد شمارنده است. جایی که شمارنده، عزت نفسش را از اعداد و تعداد بارهایی که آدم‌ها مهم می‌پندارش می‌گیرد. برای همین مهم است که اگر ۵ بار به پارتنرش زنگ زد، آن هم ۳ ۴ باری زنگ بزند.

حداقل من این طور فکر می‌کنم.



هدف من: خواسته شدن

یکی از هدف‌ها، درخواست خواسته شدن است. آن موقع‌هایی که من به پارتنرم گفته‌ام:

دوست دارم یکی دو بار هم پیش من بیای، بیشتر زنگ بزنی و دفعات بیشتری خودت شروع کنی به پیام دادن و ...

منظورم مساوی شدن تعداد دفعات نبوده. حس می‌کرده‌ام لذت می‌برم از خواسته شدن. لذت می‌برم از این که کسی حال من را بپرسد. لذت می‌برم از این که در حین کار و وسط کلاس و وقتی خواب بوده‌ام، کسی در زندگی‌ام را بزند و بگوید که «حالت برایم اهمیت دارد. گفتم پیگیر شوم. خوبی؟ خوشی؟ دماغت چاقه؟»

یا اگر خواسته‌ام که پارتنرم خانه‌ی من هم بیاید، آمدنش به خانه و دیدنش در محیطی که زندگی می‌کنم انگار حس آرامش بیشتری به من می‌داده. حس صمیمیتم با پارتنرم بیشتر می‌شد. دیدن پارتنرم در محیطی که هر روز زندگی‌ام در آن می‌گذشته، لبخندی بر لبم می‌آورده که ما الآن پارتنر هستیم. شاید یک نوع رسمیت بیشتر. شاید بازآفرینی تصاویر ذهنی من از تمام رابطه‌هایی که دیده‌ام و خوشحال بوده‌اند و ...

یعنی برای من مساوی شدن اعداد مهم نبوده. دوست داشته‌ام چیزی از ۰ بشود ۴ و مهم نبوده اگر خود من ۳۰ بوده‌ام.




هدف‌های دیگری هم هست؟ من خودم را مستثنی کرده‌ام و هدف من هم بد است؟

نظر شما چیست؟


راستی مطالب دیگری هم در مورد رابطه دارم. اگر خواستید نگاهی بیندازید:

https://virgool.io/@oorah

رابطهپارتنر
در تلگرام: @saeedramazany - من رو می‌تونین از طریق oorah.ir/about بیشتر بشناسین. خیلی فرقی با بقیه آدما ندارم. میل جنسی‌م و پول و قدرت رو دوست دارم. بعدش فهمیدن مدل‌های جدید و آدمایی مثل نسیم طالب رو.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید