گاهی حساب میکنم ببینم، در عمرم بیشتر غذا خوردهام یا فیلم دیدهام. شاید تعجب کنید که این چه قیاسی است؟ اما اگر مرا بشناسید، متوجه میشوید که اینقدر که در بند فیلم و سریال هستم، در بند غذا نیستم.
فیلم هم مانند کتاب یار همیشگیام بوده است. هربار که حوصلهام سر رفته یا غمگین بودهام یا دچار ملال روزمرگی، به فیلم پناه بردهام. کوچک که بودم، روی نوار بتامکس، کارتونهای دیزنی را داشتم. با گربههای اشرافی و زیبای خفته بزرگ شدم. بگذریم که همیشه مشقهایم را جلوی تلویزیون مینوشتم.
بعدها که ماهواره آمد، سرگرم فیلم و سریالهای آن شدم. بخصوص یک تابستان که با کانال TNT ، شبی 3 تا 5 فیلم میدیدم و در همان سه ماه بطالت، زبان انگلیسیام رشد چشمگیری کرد. با کلی ژانرهای مختلف و هنرپیشههای دهههای مختلف آشنا شدم.
تکنولوژی که پیشرفت میکرد، مدل فیلم دیدن من هم تغییر میکرد. زمانی فکر میکردم، نمیتوانم بدون ماهواره و کانالهای پر از فیلم mbcها زندگی کنم اما آن هم کنار رفت و سایتهای دانلود رایگان به میان آمد. حالا دیگر آزادی به حد اعلا رسیده بود. آنچه که میخواستم، هر زمانی که دوست داشتم، در هرجایی که میشد. لپتاپی که در همه جای خانه، همراه با آشپزی، اتوزدن و جمعوجور، اینور و آنور میشد.
گاهی ازم میپرسند که چطور این همه فیلم و سریال دیدهای؟ خب! وقتی در تمام امورات، چندکارگی کنی که یک کارش، فیلم دیدن باشد، میشود.
روزی که تصمیم گرفتم، کاروبار خودم را راه بیاندازم، دیدم که نمیشود، فیلمها را نادیده گرفت. اول که به کار کودک فکر میکردم، گفتم فکر خوبی است از صدها انیمیشنی که دیده بودم و همچنان میبینم و انواع فیلمها دربارهی والدینی و فرزندپروری استفاده کنم.
بعدها زمینهی تخصصیام را عوض کردم و رسیدم به خاطرهنویسی و تجربهنگاری. یکی از علایق همیشگیام، فیلمهای براساس داستان واقعی بود. فیلمهایی که دربارهی چالشها، رنجها و زندگی زیستهی آدمها بود. افراد معمولی که با خلاقیت، اراده و قدرت، موفق شده بودند. کسانی که تاثیری مهم گذاشته بودند، کسانی که تغییری ایجاد کرده بودند. انسانهای واقعی نه ابرقهرمانها، جیمز باند یا ایندیانا جونز. آدمهایی مثل من و شما.
دیدن این فیلمها همیشه برایم آموزنده و الهامبخش بوده است. بعضی در حل مسائل به دادم رسیدهاند. بعضیهاشان به من امید دادهاند و اینکه «من هم میتوانم.» با خود گفتم چه چیزی بهتر از فیلمهای داستان واقعی برای تکمیل و البته جذابیت کار تخصصیام. بسیاری از این فیلمها براساس کتابهای خاطرات و تجربههای شخصیتهایشان ساخته شدهاند.
یک علت دیگر هم دارد. من از حرف زدن دربارهی فیلمها لذت میبرم. عشق میکنم وقتی در مورد فیلمها صحبت میکنم. میتوانم ساعتها دربارهی فیلم و سریالهای مورد علاقهام حرف بزنم. گاهی فکر میکنم اشتباهی مهندس شدم.
خلاصه یکی از عشقهای ماندگارم فیلم است. با آن حال میکنم. در پیج اینستاگرامم درموردشان صحبت میکنم. فیلمهای داستان واقعی را معرفی میکنم و دوست دارم که دیگران هم الهام بگیرند، امید پیدا کنند. بدانند که تواناییشان خیلی بیشتر از چیزی است که فکر میکنند.
به مناسبت 10کایی شدن پیجم هم یک ایبوک رایگان تهیه کردم. دوست دارم آن را به همراهان ویرگولیم هم هدیه بدهم. مجموعهای از 26 فیلم داستان واقعی که هرکدامشان منبع الهام و نکات جالبی هستند.
امیدوارم که استفاده کنید با آنها کیف کنید.