اختلال اوتیسم یک طیف (spectrum) نامیده می شود زیرا کودکان اوتیسمی ممکن است طیف گسترده ای از علائم، توانایی های شناختی، مهارت های زبانی و رفتار داشته باشند. این راهنما در نیولت، فروشگاه بسته های جایزه دار به والدین نگاهی جامع به اوتیسم میدهد، از اینکه چگونه تنوع آن میتواند تشخیص آن را دشوار کند، تا مسائل خاصی که بر کودکان اوتیستیک تأثیر میگذارند، مانند غذا خوردن و مسائل حسی، و همچنین انواع مختلف مداخلات مبتنی بر شواهد.
اختلال طیف اوتیسم (ASD) یک اختلال عصبی رشدی است، به این معنی که بر نحوه رشد کودک تأثیر می گذارد. اوتیسم در رحم شروع می شود، اگرچه ممکن است کودکان مبتلا به ASD تا سنین پیش دبستانی یا حتی مدرسه (یا بزرگتر) تشخیص داده نشوند، زمانی که علائم این اختلال آشکارتر می شود. کودکان مبتلا به اتیسم ترکیبی از دو نوع رفتار دارند: نقص در مهارت های ارتباطی و اجتماعی و وجود رفتارهای محدود یا تکراری. این طیف نامیده می شود زیرا افراد مبتلا به این اختلال ممکن است طیف گسترده ای از علائم، توانایی های شناختی، مهارت های زبانی و رفتار را داشته باشند.
نشانههای نقص در مهارتهای ارتباطی و اجتماعی ممکن است شامل ترکیبی از موارد زیر باشد، اما محدود به آنها نیست:
کودکانی که رفتارهای محدود یا تکراری دارند، اعمال و تشریفات تکراری انجام میدهند و میتوانند تا حدی که حواسشان پرت میشود، روی جزئیات جزئی متمرکز شوند. علاوه بر این، او ممکن است:
برای برآورده شدن معیارهای ASD، علائم کودک در این دو ناحیه باید در اوایل دوران کودکی وجود داشته باشد، اگرچه ممکن است تا بعداً، زمانی که تقاضاهای اجتماعی از ظرفیت های محدود فراتر رود، کاملاً مشخص نشوند. متناوبا، ممکن است در اوایل مشخص شوند و بعداً با راهبردهای آموخته شده پوشانده شوند. این علائم همچنین باید باعث اختلال بالینی قابل توجه در عملکرد اجتماعی، شغلی، تحصیلی یا سایر زمینه های مهم شود.
علاوه بر دو معیار لازم برای تشخیص، کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم اغلب دارای مشکلات حسی و تواناییهای شناختی و کلامی متفاوت هستند.
بسیاری از کودکان مبتلا به اوتیسم به طور غیرعادی به صداها، نورها، بافت ها یا بوها حساس هستند. آنها ممکن است تحت تأثیر ورودی حسی بیش از حد، اجتناب، فرار یا ذوب شدن در اثر چیزهایی مانند نورهای روشن، صداهای بلند یا هیاهو باشند. از طرف دیگر، آنها ممکن است به دنبال ورودی های حسی بیشتری باشند، که ممکن است سعی کنند با برخورد به اشیا و لمس کردن و بوییدن بیش از حد اشیا به آنها دست یابند.
برخی از کودکان مبتلا به اوتیسم اصلا صحبت نمی کنند. برخی دیگر با لحنی آرام، یا با صدایی اغراق آمیز “آواز-آواز” یا صدای بلند صحبت می کنند. کودکان مبتلا به اوتیسم بسیار کلامی ممکن است مکالمات را در انحصار خود درآورند در حالی که توانایی کمی برای رفتار متقابل یا درک آنچه طرف مقابل میخواهد یا احساس میکنند نشان میدهند.
کودکان اوتیستیک همچنین ممکن است عبارات خاصی را بدون اینکه به نظر اهمیت آنها را بفهمند، تکرار کنند، یا دارای چیزی باشند که متخصصان آن را “دانش غیرعملکردی” می نامند. اطلاعاتی که می توانند بازگو کنند، اما از آن برای حل مشکلات یا ادامه مکالمه استفاده نکنند. کودکان در این طیف همچنین می توانند مشکلات پزشکی و سایر اختلالات سلامت روان از جمله اضطراب، ADHD و افسردگی داشته باشند که علائمی دارند که می تواند با اوتیسم اشتباه گرفته شود.
تنوع اختلال طیف اوتیسم می تواند تشخیص صحیح آن را دشوار کند. گاهی اوقات کودکان مبتلا به ASD به اشتباه با اختلال دیگری مانند اختلال بیش فعالی کمبود توجه (ADHD) یا اختلال نافرمانی مخالف (ODD) تشخیص داده میشوند، یا به آنها گفته میشود که هیچ مشکلی وجود ندارد. سایر مواقع کودکان در حالی که واقعاً در طیف نیستند، اوتیسم تشخیص داده میشوند.
غربالگریهای مختلفی وجود دارد که پزشکان اطفال یا سایر پزشکان ممکن است به عنوان اولین گام برای یادگیری در صورت ابتلای کودک به اوتیسم، قبل از شروع ارزیابی رسمی استفاده کنند. برخی از آنها پرسشنامه هایی هستند که والدین آنها را پر می کنند و برخی دیگر ارزیابی هایی هستند که توسط پزشکان انجام می شود.
اگر غربالگر نشان دهد که کودکی ممکن است به اختلال طیف اوتیسم مبتلا باشد، کودک باید یک ارزیابی جامع با فردی که در زمینه تشخیص اوتیسم آموزش دیده است، دریافت کند. این ارزیابی باید شامل ارزیابی رفتارهای کودک در محیطهای مختلف و در چارچوب رشد کلی آنها باشد و باید هم مشاهدات بالینی و هم مصاحبههای والدین/مراقبان را در بر گیرد. ارزیابی ها اغلب شامل معیارهای خاص علائم اوتیسم مانند:
این یک آزمون با ماژول های مختلف برای گنجاندن طیف وسیعی از کودکان است. هدف ADOS ارزیابی مهارت های اجتماعی و رفتارهای تکراری است که کودک در طول آزمون نشان می دهد. مصاحبه تشخیصی اوتیسم اصلاح شده یا ADI-R. این یک مصاحبه والدین است که اطلاعاتی در مورد رفتارهای فعلی و گذشته مربوط به اوتیسم جمع آوری می کند.
ارزشیابی ها همچنین باید شامل اطلاعاتی در مورد سایر زمینه های عملکرد کودک در زمینه های مختلف باشد. ارزیابی عملکرد شناختی، حرکتی، زبانی و انطباقی کودک میتواند اطلاعاتی را در مورد مناسبترین درمانها و تأثیری که علائم آنها بر عملکرد کلی آنها دارد، ارائه دهد. این شامل استفاده از اقداماتی مانند:
حتی با استفاده از این ابزارها، همکاری با یک متخصص سلامت روان که تجربه تشخیص افراد در طیف اوتیسم را دارد، مهم است.
برای کودکان در طیف اوتیسم، هرچه زودتر حمایت تخصصی دریافت کنند، احتمالاً نتیجه بهتری خواهند داشت. چنین مداخلات اولیه می تواند از دوران کودکی شروع شود. اما کودکان گاهی اوقات به دلایل مختلف آن مداخله حیاتی را از دست می دهند. در بسیاری از موارد، کودکان در ابتدا تشخیص اختلالات گفتار-زبان، ADHD یا مسائل حسی را دریافت میکنند و تا زمانی که چالشهای اجتماعی و تحصیلی مدرسه افزایش یابد در حدود سن 5 یا 6 سالگی کودک تشخیص اوتیسم را دریافت نمیکند.
پیشنهاد مطالعه بیشتر: روش خرید بهترین مسواک ایرانی
تخمین زده می شود که 30 تا 40 درصد از کودکان در طیف اوتیسم نیز دارای ADHD هستند، و چالش های حسی در کودکان مبتلا به اوتیسم به قدری رایج است که به عنوان یکی از علائم این اختلال در نظر گرفته می شود. اما اغلب اوقات، هنگامی که تشخیص داده می شود، والدین و پزشکان با دقت به علائمی که نشان دهنده تشخیص اوتیسم هستند، دست می کشند، که به طور قابل توجهی درمان را تغییر می دهد. در حالی که این کودکان در حال درمان برای بیش فعالی یا مسائل حسی هستند، درمان را از دست می دهند که می تواند تأثیر بسیار مهمتری بر زندگی آنها داشته باشد.
پسران بیش از چهار برابر دختران به اوتیسم مبتلا می شوند. این اختلال در پسران شایع تر است، اما از آنجایی که دختران اغلب با تصویر کلیشه ای فرد مبتلا به اوتیسم مطابقت ندارند، بسیاری از دختران تشخیص داده نمی شوند و در نتیجه رنج می برند. برخی از دلایل تشخیص اشتباه عبارتند از:
بر خلاف پسران مبتلا به اوتیسم، که ممکن است با ایجاد اختلال یا پرخاشگری ابراز ناامیدی کنند، دختران برای همکاری آموزش دیده اند، بنابراین احتمال ارجاع آنها برای ارزیابی وجود ندارد. در حالی که پسران در این طیف ممکن است به شدت روی چیزهایی مانند قطار یا بازی های رایانه ای متمرکز شوند،
دختران اغلب علایق خاصی دارند که برای دختران هم سن و سالشان معمولی به نظر می رسد، مانند فیلم های دیزنی یا حیوانات، بنابراین آنها برجسته نیستند. دختران در تقلید از آنچه در اطراف خود می بینند خوب هستند، تمایل دارند که تماس چشمی یا تعامل اجتماعی بهتری نسبت به پسران اوتیستیک داشته باشند. دخترانی که با اوتیسم تشخیص داده نشده دست و پنجه نرم می کنند، اغلب دچار افسردگی، اضطراب یا عزت نفس ضعیف می شوند و پزشکان ممکن است فراتر از این علائم نگاه نکنند.
اگر فرزند شما به تازگی مبتلا به اوتیسم تشخیص داده شده است، چیزی که می تواند چالش برانگیز باشد این است که به والدین و خانواده بزرگ خود بگویید. اوتیسم چیزی است که افراد بیشتری از آن آگاه هستند، اما هنوز اطلاعات نادرست زیادی وجود دارد. مشکلاتی که فرزند شما دارد ممکن است برای همه اعضای خانواده شما قابل مشاهده نباشد. اما برای کمک به فرزندتان به افرادی که نزدیکشان هستید به عنوان متحد نیاز دارید، بنابراین همراه کردن آن ها با خودتان مهم است. در این رابطه، موارد زیر را بگویید:
ابتدا اصول کلی اوتیسم را توضیح دهید و توضیح دهید که:
توضیح دهید که اوتیسم طیفی از رفتارهاست و هر فرد اوتیسمی با دیگری متفاوت است. توضیح دهید که داشتن تشخیص همچنین به این معنی است که خانواده شما واجد شرایط درمان و خدمات هستند که می تواند تحول آفرین باشد.
نادیده گرفتن مشکلات پزشکی در کودکان مبتلا به اوتیسم، به ویژه آنهایی که غیرکلامی هستند، غیرعادی نیست. هنگام ارزیابی رفتارهای فرزندتان، بسیار مهم است که در نظر داشته باشید که برخی ممکن است در واقع واکنش هایی به درد یا ناراحتی ناشی از شرایط پزشکی یا دندانی قابل درمان باشند که ممکن است ناشناخته مانده باشند. کودکان مبتلا به ASD ممکن است نتوانند به طور موثر منبع درد یا ناراحتی را که تجربه می کنند شناسایی یا بیان کنند.
در اینجا برخی از رفتارهای اشتباه تعبیر شده که ممکن است دلایل پزشکی داشته باشند آورده شده است:
اگر متوجه هر یک از این رفتارها در کودک خود شدید، مراجعه به پزشک ایده خوبی برای شناسایی یا رد مشکلات مختلف پزشکی است، از جمله:
مسائل حسی اغلب برای اولین بار در دوران کودکی تشخیص داده می شود، زمانی که والدین متوجه می شوند که کودک نسبت به سر و صدا، نور، کفش های خیلی تنگ و لباس های آزاردهنده بیزاری غیرعادی دارد. همچنین ممکن است متوجه کلافگی و مشکل در بالا رفتن از پله ها و مشکل در مهارت های حرکتی ظریف مانند در دست گرفتن مداد و بستن دکمه ها شوند. کودکانی که رفتارهای افراطی از خود نشان می دهند، برای والدین گیج کننده و نگران کننده تر هستند، مانند:
این رفتارها و سایر رفتارهای غیرمعمول ممکن است منعکس کننده مسائل حسی باشد. مشکل در ادغام اطلاعات از حواس. کودکانی که مشکلات حسی دارند ممکن است تحت تأثیر ورودی حسی بیش از حد (یعنی حساسیت بیش از حد) قرار گیرند یا خیلی کم (به عنوان مثال حساسیت کم) دریافت کنند که باعث می شود برای احساس بیشتر به چیزها برخورد کنند و به آنها بمالند. مشکلات حسی در حال حاضر یکی از علائم اوتیسم در نظر گرفته می شود، زیرا اکثر کودکان و بزرگسالان در این طیف نیز دارای مشکلات حسی هستند.
پیشنهاد مطالعه بیشتر: خرید لپ لپ با کمترین قیمت
وقتی مغز برای مقابله با ورودیهای حسی مانند صدا، نور و بو تلاش میکند، بچهها ممکن است غرق شوند و ممکن است تمایل به فرار به محیطهای آرامتر داشته باشند، پرخاشگر شوند یا یک بحران شدید را تجربه کنند. در اکثر موارد، مسائل حسی با بزرگتر شدن کودکان به طور قابل توجهی خفیف تر و کمتر تداخل می کنند. مهارتهای آموختهشده در کاردرمانی و تسهیلات محیطی میتواند به محدود کردن تأثیر مسائل حسی با افزایش سن کودکان کمک کند.
کودکانی که در طیف اوتیسم قرار دارند، اغلب افراد بسیار حساسی هستند. هنگامی که مشکلات مربوط به زمان غذا ایجاد می شود، اولین توقف شما باید یک متخصص گوارش اطفال باشد که تجربه ای با کودکان در طیف دارد تا مطمئن شود که هیچ مشکل پزشکی وجود ندارد. سایر منابع مشکلات زمان صرف غذا عبارتند از:
بچه های اوتیسمی اغلب ترجیح می دهند غذاهایی که به شکل خاصی در دهانشان احساس می شود. برخی غذاهای نرم یا خامه ای مانند ماست، سوپ یا بستنی را ترجیح می دهند. دیگران به تحریکی نیاز دارند که غذاهای ترد مانند چیتوس یا – اگر والدین خوش شانس هستند، هویج – فراهم کنند. در هر صورت، این می تواند محدودیت های قابل توجهی را در مورد غذاهای مختلفی که بچه ها مایل به خوردن هستند ایجاد کند.
کودکانی که تقریباً به طور انحصاری غذاهای نرم می خورند ممکن است در واقع فاقد رشد ماهیچه ای باشند که برای جویدن غذاهایی مانند استیک یا همبرگر لازم است. والدینی که نمی دانند این دلیل ناراحتی فرزندشان است، به آنها اجازه می دهند از غذاهایی که باعث تقویت آن ماهیچه ها می شود صرف نظر کنند، بنابراین به یک چرخه معیوب تبدیل می شود.
بسیاری از والدین از تلاش برای واداشتن فرزندانشان به نشستن کافی پشت میز برای تمام کردن یک وعده غذایی دچار ناامیدی می شوند. اما با کودکان اوتیستیک می توان چالش را بزرگتر کرد. و همچنین بحث ایمنی وجود دارد. رفتارهای ناایمن ممکن است شامل پرتاب ظروف یا بلند شدن و دویدن مکرر از روی میز باشد. برای کودکان و خانواده هایی که با عادات غذایی سفت و سخت کودک اوتیستیک دست و پنجه نرم می کنند، مشورت با یک متخصص تغذیه که می تواند روانشناس کودک، آسیب شناس گفتار زبان یا کاردرمانگر باشد می تواند مفید باشد.
حرکات تکراری مرتبط با اوتیسم گاهی اوقات تحریک نامیده می شود. کلمه Stim مخفف کلمه خود تحریکی است. این به معنای حرکات تکراری است که به نظر هدفمند نیستند، از جمله تکان دادن دست، تکان دادن، پلک زدن، قدم زدن و تکرار صداها یا کلمات. یکی از معیارهای تشخیص ASD “حرکات حرکتی کلیشه ای یا تکراری، استفاده از اشیاء یا گفتار” است. برخی از کودکان برای مسدود کردن یا افزایش ورودی حسی یا به عنوان وسیله ای برای کاهش ناراحتی در این حرکات تکراری شرکت می کنند. کودکان در این طیف ممکن است هم وقتی که هیجان زده هستند و هم زمانی که ناامید یا عصبانی هستند تحریک شوند.
درمانهای رفتاری برای کمک به کودکان اوتیسمی ایجاد شدهاند تا مهارتهایی را که بهطور خودکار توسعه نمیدهند ایجاد کنند و رفتارهایی را که در یادگیری و ارتباطات تداخل دارند، کاهش دهند. چندین نوع رایج درمان در اینجا شرح داده شده است:
تحلیل رفتار کاربردی (ABA) نشان داده شده است که به کودکان اوتیسمی کمک می کند تا مهارت های مورد نیاز خود را توسعه دهند و رفتارهای نامطلوب مانند آسیب به خود را به حداقل برسانند، و نشان داده شده است که برای کودکان در سراسر طیف اوتیسم موفق است. اثربخشی آن توسط صدها مطالعه تأیید شده است.
ABA یک رفتار درمانی مبتنی بر شواهد است که می تواند اشکال مختلفی داشته باشد، اما همه آنها بر اساس یک مفهوم ساده هستند: رفتارهای تقویت شده افزایش می یابد. رفتارهایی که تقویت نمی شوند کاهش یافته و در نهایت ناپدید می شوند.
آموزش آزمایشی گسسته، که برای کودکان خردسال در طیف طراحی شده است، ساختارمندترین شکل ABA است. همیشه یک به یک انجام می شود. کودک پشت میز می نشیند و درمانگر مواد را جلوی کودک می گذارد. به کودک وظیفه ای داده می شود تا با مواد آن را انجام دهد و هنگامی که آن را به درستی انجام داد، با چیزی که “تقویت کننده اصلی” نامیده می شود به او پاداش داده می شود
این مداخلات برای مثال، مدل دنور شروع اولیه (ESDM) یا توجه مشترک، بازی نمادین، تعامل و تنظیم (JASPER) شامل اصول رفتاری تقویت است، اما به طور خاص برای استفاده در طبیعی، اجتماعی طراحی شده اند. تعاملات، با استفاده از تقویتکنندههای طبیعی (مثلاً اگر کودک یک ماشین قرمز بخواهد، یک ماشین قرمز به او داده میشود)، و چندین هدف آموزشی را در یک فعالیت یکسان گنجانده است. به عنوان مثال، یک هدف ممکن است این باشد که کودک اشکال یا حروف را یاد بگیرد. اما درمانگر همچنین ممکن است برای این کودک اهدافی داشته باشد که هماهنگی حرکتی برای وارد کردن یک قطعه به یک پازل و صبر برای به پایان رساندن کاری که شامل سه قسمت است را داشته باشد. بنابراین، در طول یک فعالیت پازل، کودک روی اهداف شناختی، حرکتی و رفتاری کار می کند.
این شامل آموزش روشی قابل اعتماد برای بیان خواسته ها و نیازهای خود با زبان، نشانه ها یا تصاویر است. این فقط به بچه ها یاد نمی دهد که یک مورد را برچسب گذاری کنند (مانند کلمه قرمز را به تصویر یک سیب مرتبط کنند) بلکه بر استفاده از کلمات یا علائم برای به دست آوردن چیزی مورد نیاز یا دلخواه تمرکز می کند: غذا، اسباب بازی. ، یک فعالیت، سفر به حمام، استراحت از چیزی. FCT از تقویت مثبت استفاده می کند تا به کودکان بیاموزد که به طور موثر با دیگران ارتباط برقرار کنند تا نیازهایشان برآورده شود و رفتار مشکل ساز کاهش یابد.
در ابتدا درمانگر کودک را ترغیب می کند که از کلمه، علامت یا تصویر استفاده کند و پاداش را دریافت کند. این ارتباط پشتیبانی شده تکرار می شود و هر بار به پاداش کسب شده منجر می شود، تا زمانی که کودک بتواند با تشویق کمتر و کمتری از طرف درمانگر به موفقیت برسد. هنگامی که بچه ها به طور قابل اعتمادی از ارتباط عملکردی برای آن آیتم استفاده می کنند، گام بعدی این است که آنها را “تعمیم” کنند، یا از آن خارج از موقعیت خاصی که در آن آموزش داده شده است استفاده کنند، مانند برقراری ارتباط با افرادی غیر از درمانگر. .
رویکرد رفتار کلامی، مبتنی بر ABA، بر آموزش زبان و سایر مهارتها به کودکان در یک محیط یادگیری کودک محور تأکید دارد.
درمانگرانی که از رویکرد VB استفاده می کنند، زبان را به گونه ای به کودکان آموزش می دهند که زبان را به اهداف یا کارکردهای مختلف آن پیوند می دهد. در ابتدا، درمانگران با استفاده از رویکرد VB روی جفت کردن محیط یادگیری با فعالیتها و مواردی که کودک از آنها لذت میبرد، تمرکز میکنند تا محیط یادگیری در جایی باشد که کودک میخواهد باشد. این ممکن است شامل این باشد که درمانگر به کودک اسباببازیها یا میانوعدههای سرگرمکننده را به صورت رایگان بدهد. سپس درمانگر به کودکان می آموزد که برای این چیزها درخواست کنند (آنچه که درمانگران VB می نامند، به آنها دستور دهند). هنگامی که کودکان به طور مستقل چیزهایی را که می خواهند درخواست می کنند، درمانگر به تدریج شروع به آموزش سایر اهداف زبان و مهارت می کند (مانند برچسب زدن و پاسخ به سؤالات).
رویارویی با ترس های خود یک درمان شناختی رفتاری مبتنی بر گروه است که برای کمک به جوانان مبتلا به ASD که علائم اضطراب نیز دارند، طراحی شده است. رویارویی با ترس های خود به کودکان کمک می کند تا بیاموزند نگرانی های خود را شناسایی کرده و راهبردهای مقابله ای سالمی را توسعه دهند که می توانند در مواقعی که احساس اضطراب می کنند به آنها تکیه کنند. همچنین به کودکان این فرصت داده می شود تا این استراتژی های جدید را در گروه خود تمرین کنند. علاوه بر گروه کودک، یک گروه جداگانه برای والدین وجود دارد تا یاد بگیرند که چگونه به حمایت از فرزند خود با ASD و اضطراب همزمان کمک کنند.
کاردرمانی، معروف به OT، برای کمک به کودکان طراحی شده است تا مهارتهای مورد نیاز برای انجام فعالیتها یا «شغلهای» زندگی روزمره را کسب کنند. کاردرمانگران با کودکان کار می کنند تا مهارت ها یا توانایی های مختلفی را توسعه دهند. این ممکن است شامل مهارتهای حرکتی ظریف و درشت، کمک به مشکلات تغذیه یا مسائل حسی، یا توسعه مهارتهای خودیاری ضروری مانند مسواک زدن، لباس پوشیدن، آموزش توالت رفتن و موارد دیگر باشد.
هیچ دارویی برای علائم اوتیسم وجود ندارد. اما کودکان در این طیف ممکن است داروهایی مصرف کنند که با هدف مهار پرخاشگری یا سایر رفتارهای مشکل ساز یا خطرناک است. و کودکان در این طیف ممکن است برای سایر اختلالاتی که ممکن است داشته باشند، از جمله اضطراب، افسردگی یا ADHD، دارو مصرف کنند. هر پزشکی که دارو را تجویز می کند باید این کار را با دقت انجام دهد، اما این امر به ویژه برای کودکانی که ممکن است چندین تشخیص داشته باشند مهم است.
ریسپردال دارویی است که به طور گسترده برای درمان کودکان پرخاشگر یا بیش از حد تحریک پذیر استفاده می شود. ریسپردال میتواند با موفقیت کودکانی را که مشکلات رفتاری شدیدی دارند آرام کند و آنها را قادر میسازد تا در مدرسه و خانوادهشان عمل کنند. FDA آن را برای این استفاده تایید کرده است. بدون آن، برخی از کودکان نیاز به درمان خانگی دارند.
مهم است بدانید که ریسپردال دارای عوارض جانبی است که شامل افزایش وزن قابل توجه و تغییرات متابولیک، عصبی و هورمونی می شود که می تواند مضر باشد. بدون نظارت موثر توسط یک متخصص، برخی از کودکان آسیب های جبران ناپذیری را تجربه می کنند. برخی از متخصصان نگران هستند که کودکان به جای درمان های دیگر – از جمله درمان رفتاری – که می تواند بدون خطر این عوارض جانبی موثر باشد، با این دارو درمان می شوند.
برای اکثر کودکان مبتلا به ADHD داروهای محرک تجویز می شود. کودکان مختلف داروها را به روش های مختلف متابولیزه می کنند، بنابراین یافتن نوع محرک و دوز مناسب برای کودک شما ممکن است چند هفته طول بکشد. اگر به سایر کودکان حتی پس از تنظیم دقیق دوز یا نوع محرک، به محرکها پاسخ نمیدهند یا عوارض جانبی آزاردهندهای را تجربه میکنند، ممکن است داروهای غیر محرک تجویز شوند.
داروهایی که اغلب برای درمان افسردگی تجویز می شوند، مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین یا SSRI هستند که به عنوان داروهای ضد افسردگی نیز شناخته می شوند. پزشکان همچنین ممکن است یک ضد افسردگی غیر معمول تجویز کنند. افرادی که با افسردگی دست و پنجه نرم می کنند نیز می توانند از درمان افسردگی مانند رفتار درمانی شناختی، رفتار درمانی دیالکتیکی یا ذهن آگاهی بهره مند شوند.
داروهایی که اغلب برای درمان اضطراب تجویز می شوند، مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین یا SSRI هستند. بنزودیازپینها گاهی اوقات برای کودکانی که به شدت مضطرب هستند نیز تجویز میشود، اما افراد میتوانند نسبت به آنها تحمل کنند، بنابراین باید با دقت تجویز شوند. رفتار درمانی مانند رفتار درمانی شناختی (CBT) بهترین درمان برای اضطراب در نظر گرفته می شود. Facing Your Fears نوعی CBT است که برای کودکان مبتلا به اوتیسم ساخته شده است. دارو ممکن است علاوه بر درمان تجویز شود یا کودکان بسیار مضطرب برای درمان بازتر شوند.