خوبی و بدیهای عمده فروشی گیاهان دارویی
7 سالی هست من و حوری خانم تو بازار گیاهان دارویی فعالیت میکنیم. اولش بهصورت خانگی و 2 نفره شروع شد. البته فقط با تک محصول سبوس برنج.
سال دوم کارمون، با 5 محصول کسب و کار خانگی را به کارگاه تولیدی و بسته بندی تبدیل کردیم. و در همان سال با ثبت شرکت و برند، کسب و کارمان را سروسامان اساسی دادیم.
بعدش راه افتادیم تو بازار. حوری خانم اصفهان را شخم زد، منم با ماشین شخصیام با 25 هزار کیلومتر رانندگی شهر به شهر بازاریابی مستقیم کردم.
در بازارهای تهران، شیراز، اصفهان، تبریز، مشهد، یزد، کرمان، اهواز و دزفول و ... حضوری پررنگ داشتیم و همین باعث شد ما شناخته شویم و کمکم بازاریان به ما اعتماد کنند و فروشمان بیشتر و بیشتر شود.
این وسطای کار متوجه شدیم بلندپروازیهای ما 2 نفر به خرده فروشی و سرک کشیدن تو مغازهها جور نیست و همین باعث شد بریم سراغ بازار آنلاین و عمده فروشی.
تجربههای تلخ و شیرین ما در بازار عمده فروشی
این قسمت را سعی میکنم بر اساس نقشه راهی که طی کردیم را براتون بنویسم شاید بدرد شما هم خورد.
در اولین گام پلن و نقشه راه را مشخص کردیم.قرار شد حوری خانم تحقیق برای شناسایی محصول را انجام بده منم آنالیز محصول و بازار کنم تا نیاز سنجی و بازارسنجی دقیقی انجام داده باشیم. چون آشنایی نسبی با بازار داشتیم 2 هفتهای کار تحقیق و شناسایی انجام شد.
در گام بعدی طراحی و مدیریت سایت را من عهدهدار شدم و تماس با مشتریان، مراکز تولید و پخش را حوری خانم بر عهده گرفتند.
چالشهای پیش روی عمده فروشی ما
یک هفتهای که از اجرای برنامه عمدهفروشی گذشت با این چالش٬هاروبرو شدیم:
1. سرمایه زیاد
2. درصد سود پایین
3. تنوع بالای محصول
4. حجم بالای خرید از کارخانه
5. رقابت شدی در بازار سرمایهبر
6. استخدام نیروی حسابدار، دفتردار و انباردار و ...
چالش ششم را خیلی سریع حلش کردیم. با کمک اعضای خانواده تیم 2 نفره را 5 نفر کردیم و طبق تقسیم کار، قرار شد افراد خانواده مهارتهای حسابداری و انبارداری و ... را سریع یاد بگیرند.
برای چالش پنجم هم از قبلش شالوده را ریخته بودیم و ایمان داشتیم با خدمات خاص تو هر بازاری میشه جون گرفت.
بیشتر مشکل ما سرمایه زیاد بود که واقعا از عهده ما خارج بود نهایتش میشد ۱۰ درصد سرمایه لازم را جور کرد.
بعد از مشاوره گرفتن، مطالعه کردن و استفاده از تجربه بچههای شاخ بازار و کف بازارف این چالش را هم ضربه فنی کردیم!
این مشکل بزرگ را با عقد قرارداد و وثیقههال لازم حل کردیم. یعنی بجای اینکه از بازار قرض کنیم و یا وام بانکی بگیریم و بدتر از همه اسیر رباخواران بشیم از طریق عقد قرارداد با تولید کننده نه تنها حل شد بلکه اعتماد و اعتبارمان هم بیشتر شد.
ترفندهای فریبنده بازار آنلاین
مشکلات بازار سنتی را کم و بیش بلد بودیم ولی نگو و نپرس از بازار آنلاین که مشکلات و دسیسههای اینترنتی داستان دیگریست.
یادتون باشه سایت زدن و سئوی سایت و این داستانها را براحتی قبول نکنید. بله سایت را میشه 1 روزه بالا آورد و تا ته هفته هم میشه توش محصول چید! خب حالا چی! حالا باید چیکار کنم؟ چجوری مشتری پیدا کنم.؟ از کجا مشتری پیدا کنم؟
البته نخواستم از دنیای آنلاین یه غول بی شاخ و دم براتون درست کنم. نه هرگز! بلکه میخوام بگم باید راه و چاه را تشخیص بدی و از افراد کاربلد مشاوره بگیری.
با تمام مشکلی که براتون گفتم ولی بازار آنلاین چه در بستر سایت و یا در شبکههای اجتماعی مزایای فوقالعادهای داره که به سختیهاش میارزه.
دنیای آنلاین گستردهتر، تبلیغات ارزانتر، سرعت بیشتر و مخاطبان فوقالعاده زیادتری نسبت به بازار سنتی دارد. فقط باید مهارتهای لازم این بازار را بلد باشی.
در آخر میخوام یواشکی یه چیزی بهتون بگم، من این سختی ها رو تا حدود زیادی بعد از 8 سال طی کردم و الان سایتی دارم که میتونه به شما کمک کنه در فروش محصولات عمده ... البته اگر علاقمند بودید و کسب وکاری دارید که فروش خوبی ندارید و یا قصد فروش فوق العاده داری ما توی زمینه فروش اینترنتی می تونیم کمکتون کنیم.
برای تک تکتون که در بازار، کسب وکاری دارید آرزوی موفقیت دارم.