pajuhidan
pajuhidan
خواندن ۶ دقیقه·۷ سال پیش

مروری بر «داستان زندگی»

معرفی کتاب «داستان زندگی» یک طلبه + نقد و نظر


+ تصویر روی جلد کتاب
+ تصویر روی جلد کتاب

اخیرا یکی از دوستان خوبم دست به کار انتشار کتابی شد در رابطه با سبک زندگی طلبگی. قالب نوشته رو هم داستانی انتخاب کرد تا جذابیت بیشتری برای مخاطب احتمالی پیدا کنهُُ، و البته ترکیبی از خاطرات خودش با داستان‌پردازی. متن رو قبل از چاپ برای اظهار نظر به من داد و من هم برداشت و نقد و نظرم رو در مورد شکل و محتوای داستان براش نوشتم.

این مقدمه به علاوه تصویر رو و پشت جلد و همچنین فهرست کتاب برای معرفیش کافیه. اما اگه دوست داشتین نقد و نظر من رو هم در رابطه با کتاب بخونید ادامه همین نوشته رو پی بگیرید.

تصویر پشت جلد کتاب
تصویر پشت جلد کتاب
تصویر فهرست کتاب
تصویر فهرست کتاب

نگاهی گذرا بر «داستان زندگی»

نگاه اول: از درون

«داستان زندگی» در واقع داستان طلبگی و دلدادگی امیرعلی است. روایتی صریح و صادقانه از دو انتخاب در زندگی یک انسان. داستان در خلال ارتباطاتی که امیرعلی با خویش، جامعه، خانواده و خدایش دارد پیش می­‌رود. نثر بی­‌تکلّف نویسنده و فضای مثبت و رو‏به‏‌جلویی که در داستان حاکم است پیمودن این مسیر را برای خواننده دلنشین­‌تر می­‌نماید.

امیرعلی می‏‌تواند الگویی باشد برای مخاطب داستانش، از این جنبه که در پی پاسخ به «نیاز»ها و استفاده از «استعداد»های خود است و در این راه، کوشش مستمر دارد. او در جهت تأمین مسکن، کسب درآمد، تشکیل خانواده، حفظ اصول اخلاقی، سلامت بدن و سایر «زیرساخت‏‌های زندگی» تلاش می‏‌نماید. امیرعلی در بیان افکار و احساساتش با خود و دیگران صادق است، می‌‏آموزد و تجربه می‏‌اندوزد و در یک کلام «به آنچه که می‏‌داند عمل می‏‌کند».[1]

از لحاظ فرم، این نوشته در قالب خاطرات بیان گردیده و البته با ساده­‌ترین تکنیک توانسته قسمت­‌هایی از زندگی قهرمانش را بازآفرینی کند. در اینجا البته صفت «قهرمان» با تسامح آمده، زیرا با نگاهی ژرف‏‌تر به تعاملاتی که امیرعلی با عناصر دیگر داستان برقرار می‏‌نماید انتقاداتی جدی و اساسی نیز قابل طرح است.

این نقدها به هر دو بخش از زندگی او وارد است. آنجا که طلبگی را به دلیل جذابیت‌هایش انتخاب می­‌کند و هنوز تصوری از راه بلند و سختی که پیش روست نداشته و در ادامه و میانه داستان نیز تأثیر این کمبود و نقصِ در انتخابِ درس و لباس طلبگی به خوبی پیداست؛ آنجا که از برخورد مردم کوچه و بازار دلخور می‏‌شود و توقع اینگونه آزارها را ندارد.

نقد دیگر آنجاست که در انتهای داستان، اوج دلدادگی و وابستگی خود به همسرش را به نمایش می­‌گذارد و از خدا می‏‌خواهد که او را زودتر از همسرش از دنیا ببرد و هیچ‌وقت رنج و بلای دوری همسر عزیزش را نبیند. غافل از اینکه علما وارث انبیا هستند و این وراثت نه فقط در دانش و بینش، که دشواری­‌های زندگی آنان را نیز شامل می­‌شود. خداوند غیور است و دل آدمی را از هر چه غیر خود مبرّا می­‌خواهد و درست جایی که نقطه‌ضعف آدم‌‏هاست دست می­‌گذارد و موانع حرکت او را می­‌زداید. در چنین فضایی ابتلائات زندگی، یعنی زیر پا را داغ کردن، که نه‌ایستی و نمانی، یعنی هیچ مانعی نباید انسان را از «حرکت» باز دارد و هیچ چیز زیر این گنبد کبود نمی‌­تواند قرار دل بی­‌قرار آدمی گردد؛ چه فرزند و همسر باشد، چه مقام و ماشین و خانه و ثروت و زیبایی و سلامت.

نه اینکه خداوند نمی­‌تواند خوشی آدم‌­ها را ببیند بلکه اصولاً ساخت و بافت جهان و انسان با خوشی سازگار نیست و این «زندگی چهارفصل» که در متن بهارش، رنج زمستان، رخ می­‌نماید و در اوج سلامتی و جوانی‌­اش، غم بیماری و پیری زبانه می­‌کشد، پیوسته نهیب می­‌زند که هستی، راه است نه آخور و عشرتکده، و کار انسان حرکت است نه ماندن و خوشی.

پرسش‌­های دیگری نیز می‌­توان به «سبک زندگی» طلبگی رایج وارد نمود، از این زاویه که طلبگی «شغل» است یا «نقش»؟ کار روحانی در منبر و روضه و تبلیغ محّرم و صفر و رمضان خلاصه می‌­شود یا مکان و زمان و موقعیت خاص نمی­‌شناسد؟ انذار قوم، بخشی از زندگی روزانه یک روحانی است یا در تمام اعمال و حرکات و حالات او باید جاری باشد؟

در اینجا فرصت کنکاش در این پرسش‌­ها نیست و تنها ذکر این نکته می­‌ماند که خواننده نباید شخصیت و عملکرد امیرعلی را به تمامی روحانیون تعمیم دهد چرا که هر طلبه و آخوندی و اصولاً هر انسانی می­‌تواند دگرگونه انتخاب و عمل نماید و در داستان زندگی‌‏اش، شروع و حرکت و پایانی مختص به خود را بیافریند.

نگاه دوم: از بیرون

«داستان زندگی» به خوبی می‌­تواند سوژه‌ای باشد برای گروهی از خلاقانه‌­ترین شیوه‌های تحقیق در علوم اجتماعی. نوشته‏‌هایی از سنخ «داستان زندگی» که حاوی توصیفاتی از یک گروه اجتماعی و نوع تعاملات آنها با دیگر قشرهای جامعه است یکی از منابع اصلی استناد، نزد محقق مردم­‌نگار است. اتواتنوگرافی (autoethnography) یا خودمردم­‌نگاری ترکیبی از زندگینامه­ خودنوشت و علم اجتماعی است و با این تعریف، «داستان زندگی» را می­‌توان یک تحقیق خودمردم­‌نگارانه به شمار آورد، به ویژه اگر با نقدی اجتماعی همراه شود یا با نظرورزی­‌های دانشگاهی همراه گردد.

این نوع تحقیقات به جای استنتاج از اطلاعات به دست آمده در محیط‌‏های مصنوعی و با اجتناب از تحلیل‌­های آماری­ که از پیش تعریف‌­شده، به فهمی «فرارشته‌­ای»، «میان‌فرهنگی» و «کشفی خارج از چارچوب فرضیات متداول» توجه دارد و به طور کلی بر رفتاری که مردم در متن‌ زندگی روزمره بروز می­‌دهند متمرکز است. به عنوان مثال در روش «تحقیق تاریخ زندگی»، تنها بر سرگذشت و خاطرات زندگی یک فرد واحد اکتفا می‏‌گردد.

اهمیت این روش‌­ها در فهم مناسبات طلبگی از این بابت آمده که «روحانیت» در میان مخاطبین و مرتبطین خاص و عام‌­اش در معرض بدفهمی قرار دارد. در گذشته و پیش از انقلاب، آن قسمت از آسیب­‌هایی که حاصل مناسبات روحانیت با اصحاب ثروت و قدرت است مورد نقد قرار گرفته و تا حدودی نیز مؤثر واقع شده است.

اکنون، آنچه جایش خالی است نگاهی ایجابی به نقش روحانی در سامان «دین و زندگی» مردم است. نگاهی که فراتر از کتاب‌­های درسی خشک و تعلیمی مدارس به ظرفیت‌­ها و ظرافت­‌های تعامل این قشر با مردم دست یابد. به عنوان نمونه می‏‌توان به تلاش‌­های قابل تقدیری که این اواخر در سینما انجام گرفته تا از زاویه­‌ای دیگر به زیستِ طلبگی پرداخته شود اشاره کرد، البته اگر به آفات زندگی‏نامه‏‌هایی از جنس کشف و کرامات که بازار کتاب و فضای مجازی را انباشته مبتلا نگردد و مخالف­‌خوانی­‌ها و غیب­گویی‌­ها و طنازی‌­ها و زهدفروشی­‌های غلط این قشر را ابزار جذب مخاطب قرار ندهد.[2]

تلاش برای کلیشه‌­شکنی و رهایی از چارچوب‌­های ذهنی و عینی که از هر دو طرف موافقان و مخالفان روحانیت، بر این قشر تحمیل گردیده جز با جنبشی فکری، فرهنگی، روشمند و رهایی‌‏بخش امکان­‌پذیر نخواهد بود. این تلاش باید در جهت افشا و بیان علمی و هنری آن بخش از زیست طلبگی باشد که نادیده گرفته و سرکوب شده و زندگی این گروه تأثیرگزار را نامرئی و مبهم نموده و راه را برای دوستی خاله‌‏خرس‌­های متملق و تمسخر مارهای نیش‌‏دار باز گذاشته است.

«داستان زندگی» به دلیل دارا بودن نگاه اجتماعی و اجتناب از بت­‌سازی‌­های متداول این قبیل نوشته‌­ها، زمینه­ نقد قهرمانش را فراهم کرده و اثری تفکرزا، احساس‌­برانگیز و نقطه عزیمت خوبی برای نویسنده و مخاطبانش است تا بعد از این بیشتر و بهتر ببینند، بخوانند و زندگی کنند.

پی‌نوشت‌ها:

1- برای تکمیل و جهت آشنایی با اصولی که یک «زندگی سرشار» را سامان می‌دهد و نیز دستیابی به مبانی عقلی و نقلی «سبک زندگی» طلبگی، مراجعه نمایید به آرا و احوال استاد علی صفایی‌حائری.

2- برای مثال فیلم‌های «زیر نور ماه» و «طلا و مس» مبتنی بر مسئولیت اجتماعی و نقش تربیتی طلاب، و فیلم‌ «رسوایی (یک و دو)» مملو از کلیشه‌های عرفی و روایت‌های حاشیه‌ای از روحانیت است.


معرفی کتابحوزه و طلبگیعلوم اسلامیعلوم انسانی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید