زاویهی دید خیلی مهمه! وقتی ظرف پنیر رو به امید پیدا کردن زیتون پروده باز کردم و با این پدیده مواجه شدم آخرین چیزی که توی این متن نوشتم اولین چیزی بود که به ذهنم رسید.
برای یه عکاس (بهتره بگم کسی که عکاسی رو دوست داره) جالبه بدونه تفسیر بقیه از مشاهداتشون چیه برای همین عکس رو گذاشتم و نظر بقیه رو پرسیدم. جالبه بدونید اگرچه به صورت موردی نظراتی نزدیک بههم (و نه یکسان) وجود داشت اما واقعاً بین جوابها تفاوتهای فاحشی بود!
چیزی که دستگیر من شده اینه که هرچی میبینیم شاید یه حقیقت ثابت داشته باشه اما واقعیتهای متفاوتی از اون وجود دارند، واقعیتهایی که یا از نهاد هر آدمی سرچشمه میگیره یا از محیطی که داخل اون نهادینه شده؛ و ما با واقعیتها زندگی میکنیم.
جوابها با هم خیلی فرق داشت همونطور که آدمها باهم فرق دارند. چیزی که توی همهی جوابها باهم مشترک بود همین منحصربهفرد بودنشون بود.
اما با تمام این اوصاف که "هر چیز که در جستن آنی، آنی"، باید یه چیز خیلی مهم رو در نظر بگیریم:
"آدم، شبیه همین عکس، توی موقعیتها، زمانها و مکانهای مختلف میتونه تغییر کنه و وجهههای دیگهای از خودش رو نشون بده..."