شنیدین میگن فلان چیزو انتخاب کن چون میچربه؟ مثلا وقتی بین مقایسه و انتخاب دوتا چیز گیر کردی.
بذار داستان خرید پیکسار و ادغامش رو با دیزنی بگم.??
باب آیگر مدیرعامل شرکت دیزنی با اینکه شرایط شرکت خوب نبوده؛ پیشنهادی به سرش زد و میخواست که پیکسار رو بخره. با کلی استرس با استیوجابز صحبت میکنه.
استیو جابز منفعت و ضررهایی که از ادغام این دو شرکت اتفاق میفته روی تخته سفید دفترش مینویسه. وقتی به تختهای که نوشته شده نگاه میکنند میبینند که ضررهای این ادغام برای دیزنی بیشتر از منفعتشه.
باب آیگر منصرف میشه و فکر میکنه که شاید استیوجابز هم مخالفه. ولی استیو جابز بهش میگه: اگه دقت کنی درسته تعداد ضررهاش بیشتره ولی منفعتی که داره میچربه به ضررهاش.
این میشه که با هیئت رئیسه پیکسار صحبت میکنن و در نهایت این دو شرکت ادغام میشن. این یک تلفیق موفقیتآمیز بود.
خواستم بگم وقتی بین دو راهی قرار میگیرید با خودتون خلوت کنید و نقاط ضعف و قوت، خوبیا و بدیهای هر دو تا چیزی که بینش گیر کردین رو بنویسید. مثلا از انتخاب همسر و زندگی مشترک گرفته تا راهاندازی کسب و کارتون.
من وقتی بین انجام دادن و ندادن یک کار گیر میکنم؛ شروع میکنم به لیست کردن خوبیها و بدی هاش. بعد راحتتر تصمیم میگیرم.
پس اگه همین الان سر یه کاری شک داری توی یک ستون از خوبی و منفعتها و نقاط قوتش بنویس و توی ستون دیگه از ضررها و نقاط ضعف. ببین کدوم میچربه؟ ملاک تعدادشون نیست که چون اون بیشتره پس انتخابش میکنم. ببین شاید اون یکی که کمتره میچربه به اون که بیشتره.