_نشنیدم؛چی گفتی؟
+من بمیرمم حاضر نیستم از تو یکی معذرت خواهی کنم!
سرشو بیشتر به دیوار فشار دادم و با پوزخندی جواب دادم
_اوه عزیزم
زور میزد که سرشو از زیر دستم بکشه بیرون
دستشو بیشتر به سمت بالا فشار دادم
+بس کننننننننننن
دردش با درد شکستن استخون فقط یکم فاصله داشت
با همون پوزخند توی گوشش زمزمه کردم
_تصمیمتو بگیر دوتا راه حل داری
یک ازم معذرت خواهی کنی و التماس کنی جونت رو ببخشم
دو با شکنجه بمیری
و قهقه ای شیطانی سر دادم
+باشه باشه، ببخشید لطفا منو نکش
_چی گفتی نشنیدم؟
_لطفا ولم کننننننن، منو ببخش غلط کردم
دست هایم را برداشتم و ولش کردم
+ببخشید لطفا منو نکش،معذرت میخوام جون منو ببخش
صورتش در اشکاش غوطه ور شده بود
انداختمش رو زمین
کلتمو برداشتم و درست توی سرش نشون گرفتم
_بدو ...
درحالی که بلند میشد گفت + تو روانی ای
و شروع به دویدن کرد
نیشخندی زدم
_یک روانیه زنجیره ای
و ماشه را کشیدم...