ویرگول
ورودثبت نام
paree.s
paree.s
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

مشورت با خدا بر سر تولدم

راهنما: _ حرف شخصی که اسمش قبل علامت هست | *حرف شخص ناشناس | + حرف خودم



چشمامو بستمو با التماس گفتم :«لطفا! من واقعا دلم می خواد برم اون پایین و زندگی کنم ??»
_وقتی می گم نمی شه یعنی نمی شه !
+اما برای چی؟ چرا اونا میرن ولی من نباید برم؟
_چون تو هنوز برای زندگی آماده نیستی!
*دخترم بیا اینجا
برگشتم و شخصی با لباس طلایی دیدم که تا حالا ندیده بودم معمولا تمام عوامل و نگهبانان لباس نقره ای می پوشیدن تمام اشخاص قبل از به دنیا اومدن لباس سفید می پوشیدن و هیچ یک از ما که متولد نشدیم نمی تونستیم اشخاصی رو که از اونجا برگشتن ببینیم پس احتمالا اون شخص از افراد براگ هست (افراد براگ همان اشخاصی هستند که از زندگی خود برگشته اند) نَگی (عوامل و نگهبانان را نگی صدا می کنند) سرش را خم کرد و تعظیم کرد و گفت:
نگی_سلام قربان!
فرد طلایی پوش دستش را بالا آورد و اجازه داد که نگی سرش رو بالا بگیره و سلامش رو با صدای گرمی جواب داد:
فرد طلایی پوش_سلام موران خانواده ات چطورن؟ دختر کوچولوت هنوز هم بهونه می گیره؟
نگی_ممنون قربان بله خوب هستن- بله به هر حال بچه است!
+میشه بگید شما کی هستید؟
طلایی پوش نگاهش رو از نگی یا همون موران گرفت و رو به من که متعجب نگاهشون می کردم گفت:
طلایی پوش_ دخترم احتمالا شما من رو به اسم "خدا" بشناسی
خدا !! می گفتن خدا مسئول همه چی هست و بر همه چی نظارت داره و اون تولد و مرگ رو انتخاب می کنه و همه ی موجودات روی زمین اون رو ستایش می کنن!
+من رو ببخشید من شما رو نمی شناختم
خدا_اشکال نداره دخترم بیا بریم تا باهم راجب آمادگی تو درباره ی تولدت صحبت کنیم!
سرم رو کمی پایین کردم و کنار خدا راه افتادم و سعی کردم برای حفظ احترام کمی عقب تر از خدا را برم اما خدا هم قدم هاش رو کند کرد و گفت:
خدا _همون طور که می دونی دخترم معمولا شما باید به یه حدی از عملکرد برسی تا بتونی متولد شی!
+اما من تمام درسام رو با نمره ی خوبی پاس کردم!
خدا_ می دونم دخترم تو با بهترین نمرات این درس رو پاس کردی ولی باید این رو هم بدونی که این درس ها و آزمون ها کافی نیست تو باید در درس های عملی هم نمرات قابل قبول رو کسب کنی تا بهت اجازه ی ورود داده بشه!
یه نفس عمیق کشیدم و گفتم:
+قبوله من حاضرم تا در درس های عملی هم شرکت کنم و امیدوارم که نمره ی خوبی کسب کنم?
خدا_دخترم الان تو آماده ای برای متولد شدن!
+اما درس های عملی چی میشه؟
خدا_درس های عملی تو همین بود تو اراده ی لازم رو برای متولد شدن داری فقط هیچ وقت فراموش نکن که بعد از متولد شدن باید همیشه تلاش و کوشش الانت رو داشته باشی و مطمئن باش همیشه کسایی هستند که جلوی موفقیت تو رو بگیرن اما تو باید با تلاش و پشتکار اونا رو پشت سر بزاری؛همیشه هم یادت باشه آدمای قابل اعتماد رو دور خودت جمع کن و مواظب خنجر هایی که از پشت زده می شن باش؛وقتی می افتی خودت بلند شو ،من مطمئنم تو با این پشتکار و علاقه ات در دنیا موفق میشی!




حال خوبتو با من تقسیم کنماهنامه ی دست انداز شماره18ماهنامه دست انداز
Always the poet, never the poem=))
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید