paree.s
paree.s
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

چرا میخندی؟

خیره به تابلو نگاه میکردند

+قشنگه

_میدونم

به طرفم برگشت+خب مهم نیست به هرحال، من میرم دیگه حواستو جمع کن این کار بچه بازی نیست

همونطور خیره به تابلو_ خدافظ

بعد از شنیدن صدای در به سمت تابلو رفتم و ریز نگاهش کردم هه کل زندگی بچه بازیه

چاقوی جیبیمو برداشتم

هنوز برام هیچ اهمیتی نداشت که چقدر این نقاشی مهم و گرون قیمت بود

من چیزای قیمتی ترم خراب کرده بودم

نیشخندی زدم _اگه فکر کردن برام ذره ای اهمیت داره؛ هه، اشتباه کردن!



_فک کردی بدون اون تابلو چیزیم فرق میکنه؟
درواقع اون اصلا مهم نیست...

+چرا خیلیم براتون مهمه سر منو نمیتونی شیره بمالی

تق تق

_نچ نچ نچ ! شاید برای اونا مهم باشه ولی برای من؟

+تو...تو

_برای من فقط مرگت مهمه... فقط مرگت!

+ولی...

*سکوت*

_ولی چی؟

*سکوت*

_آره قبول دارم، یه زمانی واقعا بهت اعتماد داشتم، ولی اعتماد اصلا چی هست؟ هرچی باشه پایدار نیست
تو خودت اعتمادو شکستی! یادته؟
الان هم تویی که دستت بسته است!

+من نمیخواستم

_ولی انجامش دادی
نگران نباش من کاری باهات ندارم
فقط اینکه بمیری کافیه ?

+نمیدونستم...

*با داد*_تو هیچی نمیدونی
و هیچ وقت هم نخواهی فهمید

*پاشنه ی تیز کفشش رو روی رونش گذاشته و فشار میده*

+اهههههههههههههه (این مثلا داده)

_داری درد میکشی؟

+معلومههههههههه

_خوبه?

+ همه راست میگفتن تو یه روانی ای

هه هه ?

+چرا میخندی؟
چرا میخندی؟

_چقدر زود شایعه اش پیچیده که من روانی ام ?

+ بعد 7 تا قربانی زوده؟؟؟

_هفت تا؟ فک کنم یه چندتا رو یادشون رفته حساب کنن!

+چی؟

_بگذریم، خیلی جالبه یادشون رفته به این نکته اشاره کنن که من فقط یه روانی نیستم

بنگ

_یه روانی زنجیره ایم!
امیدوارم خوب بخوابی:)



شایعات مرگ همیشه مبالغه داشته...

مارک تواین

روانی زنجیره ایبای
Always the poet, never the poem=))
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید