در ذهن اغلب ما ترامپ شخصیتی پیش بینی ناپذیر دارد که در بزنگاه های سیاسی حتی نزدیکترین افراد به خود را نیز غافلگیر کرده است. او به توییت های گستاخانه و پر از غلط دیکته ای معروف است. خیلی ها اعتقاد دارند که یک روانشناس می تواند پرده از راز شخصیت این تاجار موفق آمریکایی برداشته و معمای او را برای جهانیان حل کند. اما شاید کلید این معما دست نه یک روانشناس بلکه یک زبان شناس باشد.
زبان شناس کیست؟ و زبانشناسی چیست؟
بسیاری از ما شناختی از رشته زبانشناسی نداریم و نمی دانیم یک زبانشناس کیست. زبانشناسی مطالعه علمی زبان شامل آواها، واژه ها، ساختار و معنی است. شاید چنین تصور شود که یک زبان شناس به زبان های زیادی مسلط است اما در حقیقت اینچنین نیست. زبان شناس ها چیستی زبان و چگونگی شکل گیری آن را مورد مطالعه قرار می دهند. و در نهایت با مقایسه زبان ها در سراسر جهان سعی بر شناخت دقیق این پدیده انسان ویژه دارند.مطالعات زبانشناسی مانند بسیاری از علوم دیگر به دو شاخه نظری و کاربردی تقسیم میشود. زبانشناسی کاربردی، حوزهای بینارشتهای است که بخشهایی از مطالعات زبانی را دربرمیگیرد که تمرکز آنها بر کاربرد زبان است. زبانشناسی کاربردی مشکلات کاربران زبان و شیوههایی که به کار میبرند را تحلیل میکند و راه کارهایی را ارائه می دهد.برخی حوزههای علمی مرتبط با زبانشناسی کاربردی عبارتند از: روانشناسی، مردمشناسی، جامعهشناسی، رایانه و آموزش. در مقابل آن زبانشناسی نظری را داریم که زبان را به شکل انتزاعی بررسی میکند مانند دستور زایشی چامسکی (صورتگرا) که یکی از سه نگرش مسلط در حوزه زبانشناسی نظری امروز است.
زبانشناسی کاربردی
زبانشناسی کاربردی حوزههای متنوعی را همچون: تحلیل گفتمان، آموزش زبان، دوزبانگی، چندزبانگی، برنامهریزی زبان، زبانشناسی قضایی، کاربردشناسی، ترجمه، ارتباط بین زبان و جنسیت، روش تدریس، تغییرات زبانی و حتی انتقال اطلاعات در رسانه را در برمیگیرد. البته در گذشته زبانشناسی کاربردی با یادگیری و آموزش زبان اول و دوم پیوندی عمیق داشت و به بررسی مسائلی چون تاثیر عوامل اجتماعی بر یادگیری زبان و بهترین شیوههای آموزش، مشکلات ناشی از ناهنجاریهای زبانی، کاربرد بهینه تکنولوژی آموزشی و جز آن میپرداخت.
اکثر زبانشناسان کاربردی توجه بخصوصی به تحلیل پیکرهای دارند. در تحلیل پیکرهبنیاد که به کمک رایانه انجام میگیرد، هردو رویکرد کمی و کیفی مورد توجه قرار میگیرد. در تحلیل گفتمان نیز که از دیگر شاخههای زبانشناسی کاربردی است از دستاوردهای زبانشناسی پیکرهای استفاده میشود. البته تحلیل گفتمان به مشکلات اجتماعی(مثل تبعیض) علاقهمند است که با زبان پیوند دارد.
زبان شناسی نظری
دو نگرش نظری غالب زبان شناسی عبارتند از زبانشناسی شناختی و زایشی. زبان شناسی شناختی به عنوان یک مکتب جدید، زبان را وسیله ای برای کشف ساختار نظام شناختی انسان می داند، در اصل زبان را نمودی از نظام تصوری ذهن دانسته و تفکر و زبان را در هم تنیده می بیند. اما زبانشناسی زایشی میان توانش و کنش تمایز قائل است و توجه خود را عمدتا بر توانش یعنی بازنمایی درونی متمرکز می کند، به عبارتی قواعدی که جملات دستوری ایده آل برای گوینده و شنوده تولید می کنند. زبانشناسان زایشی زبان را مقدم بر تفکر می دانند.
زبانشناسی شناختی
از ویژگی های بنیادین زبانشناسی شناختی می توان به اولویت دادن به معنا و بازآفرینی جهان در قالب مقوله های زبانی اشاره کرد. نقش بازآفرینی معنای زبانی بدان معناست که جهان به صورت عینی در زبان منعکس نمی شود و زبان واقعیت محض را آینه وار منعکس نمی کند، بلکه ساختاری از جانب خود به جهان تحمیل می کند. در واقع زبان روشی برای سازماندهی دانشی است خود منعکس کننده نیازها، علایق و تجربیات افراد و فرهنگ هاست. از این رو گفتار و نوشتار گویی آیینه درک و استنباط ما از جهان هستی و خود و رابطه ما با آن است.
زبانشناسی ترامپ
از آنچه ترامپ می نویسد و نشر می دهد می توان به الگوی ذهنی و اهدافش رسید. نوشته ها و گفتار ترامپ لزوما به معنای مشکل ذهنی و یا رفتاری وی نیست فقط الگوی فکری خاص خود را دارد که با نگاه منطقی یا حداقل با منطق جمعی همخوانی ندارد. با واشکافی زبان وی می توان به رابطه های نامرئی رسید که در ظاهر بی معنا یا دیوانگی محض است.