دوم دبیرستان بودم که برای بازدید علمی مارو بردند کارخانه کشت و صنعت، مهندس خط تولید شروع کرد به توضیح قسمتهای مختلف مجتمع ، کنسرو، رب و...
تمام مدت که صحبت میکردن من خودم رو جای ایشون می گذاشتم و برای بقیه توضیح میدادم
فروردین ماه بود که پدر فوت شد و دنیای من بهم ریخت در نتیجه افت تحصیلی شدید و الباقی داستان
اما من تمام لحظه ها به مهندسی صنایع غذایی فکر میکردم و خودم رو با روپوش سفید مشغول قدم زدن در سالن تولید و آزمایش محصولات میدیدم
رویای من به ثمر نشست سالهاست دانش آموخته رشته مهندسی صنایع غذایی هستم .
۲سالی رو در کارخونه مشغول بودم نا حساسیت تنفسی که از بچگی با من بود شدت گرفت
سراغ علاقه دومم ماشین حساب و حساب و کتاب رفتم
چند سالی حسابدار کارحونه صنایع غذایی بودم
چون رشته مربوط به بهای تمام شده میشد حسابداری صنعتی و به راحتی میفهمیدم ،
تشدید مجدد حساسیت تنفسی من رو از کارخونه به شرکت بازرگانی رسوند
در حال حاضر ۱۸ سال سابقه کار مالی دارم واکثر شاخه های حسابداری و بصورت حرفه ای کار میکنم.