parinaznajafizadeh
parinaznajafizadeh
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

سفر


راهی سفری شدیم هیجان انگیز ، سالها منتظر چنین روزی بودم

همه چیز مهیای رفتن بود ، پاسپورت ،ویزا، چمدان و همسفر همراه

لحظه سوار شدن به هواپیمابود احساس میکردم صدای قلبم رو همه میشنون ، آخه من از سفر هوایی میترسم و خب برای این سفر چاره ای نبود .

هواپیما شروع به حرکت کرد ، تمام سوره هایی رو که از بچگی حفظ کرده بودم و به ترتیب خوندم

حس خفگی همراه با هیجان و ترس اتفاق جالبیه ، پیشنهاد نمیکنم امتحانش کنید

بهر وضعی بود رسیدیم ، وارد فرودگاه مقصد شدیم

احساس میکردم باید با سرزمین عجایب روبرو شوم

روزنه های نورانی و درختان سرسبز و گلهای رنگارنگ

از این تعاریف خبری نبود

شهر سنگ فرش شده و تاریک با رطوبت بالا

اصلا شبیه تصوراتم نبود اما من از سفربه شهر رویاهایم لذت میبردم

سفررویاهمسفرهمراه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید