بهراستی ویراستاران در نشر ایران چه جایگاهی دارند؟ جدا از آشفتگیهای کلی صنعت نشر و تعریف نشدن وظایف مشخصی برای مترجم و ویراستار، خود این افراد هم بر این آشفتگی دامن میزنند. در بهترین حالت، صاحبان حرفهای لوکس و تزیینی در نظر گرفته میشوند که کار مترجم را زیاد میکند؛ البته گاهی واقعاً چنین است و مته بر خشخاش میگذارند.
مترجمان چند دستهاند: عدهای میدانند که ویراستار و مترجم از جنس هماند و برای هدفی مشترک کار میکنند و میکوشند نوزاد نوباوه یعنی متن را بپرورانند.
عدهای ویراستار را دشمن خود میپندارند. برخی دیگر بهکلی هرگونه مسئولیتی را از خود سلب میکنند و تمام بار از جمله ترجمهی مجدد را به دوش ویراستار میاندازند.
برخی دیگر ویراستار را کسی میپندارند که مشتی نقطه و ویرگول در کیسهی خود دارد که گاهی آنها را بر متن میپاشد؛ بهراستی این نوع بدتریناند. آنها از این نکته غافلاند که هر دو در یک جهت حرکت میکنند و مسیر مشابهی دارند. حاضرند از هرکسی کمک بگیرند، بهجز ویراستار.
البته باید به این نکته هم اشاره کرد که در این آشفتهبازار کتاب و کتابخوانی، هرکسی خود را ویراستار مینامد و با گذراندن یک دورهی آموزشی خود را خبره میداند.
از نظر شما ویراستار کیست؟