واقعیت اینه که از اولش اشتباه متوجه شدیم یعنی اشتباه تفهیم شدیم. هیچوقت هیچکس به ما نگفت نمیشه کامل بود نمیشه بینقص بود، نگفت میشه اشتباه کرد نگفت تا اشتباه نکنی نمیفهمی، یاد نمگیری، جرات ادامه دادن پیدا نمیکنی.
هربار اومدیم گفتیم ۱۹ شدیم هیچکس نگفت ۱۰سال دیگه میفهمی ۱۹ با ۲۰ فرق نداشت ولی به جاش گفتن پس کی ۲۰ شد؟ چرا ۲۰ نشدی؟!
چرا چاقی چرا لاغری؟ چرا دماغتو عمل نمیکنی، چرا سلولیت و استرچ مارک داری؟ چرا شکم داری؟ چرا این شکلی چرا اون شکلی!
فک کن
اینا از ب۰گی با ما بوده
ارزشهای اشتباهی برای ما ساختن که نه تنها دیگران رو باهاش میسنجیم بلکه هرروز و هر لحظه با این خطکش خرابِ ارزشهای غلط و مقایسههای غیرمنصفانه خودمونو توی گرداب سیاه سرزنشگری و خود کم بینی غرق و غرقتر میکنیم.
نتیجهش میشه چی؟ این که جرات شروع کردن نداریم چون میترسیم ۲۰ نشیم، میشه اینکه مدام فکر میکنیم مقصریم، کم و ناکافی هستیم و تمام ارزشها برامون خلاصه میشه توی موفقیتها و دستاوردها و زیباییهای ظاهری بی عیب و نقص