تعداد زیادی از ما فکر میکنیم که نوآوری فقط در شروع شکل گیری یک محصول مهمه و از این موضوع غافلیم که بدون سوار شدن بر چرخ نوآوری ، مسیر سختی پیش رو داریم.
بعد از مطالعه مطالب زیادی در مورد نوآوری و استراتژی های مدیریت نوآوری و ... ، موضوع مدیریت ایده ها برام به چند دلیل از همه جالب تر بود:
فرآیند سیستماتیکی است که به سازمان ها و افراد در سطوح مختلف این امکان را می دهد که ایده های جدید کارمندان، مشتریان یا تامین کنندگان را مدیریت کنند. اهداف اصلی مدیریت ایده ها این است که:
یک؛ نیاز برای دریافت ایده را شفاف کنیم. دو؛ از ارائه ایده ها پشتیبانی کنیم. سه؛ ایده های دریافت شده را ارزیابی کنیم.
برنامه های مدیریت ایده به ما کمک میکنند که هدفی که از ایده ها داریم رو به خوبی مدیریت کنیم.
به نظر من وقتی هدف از دریافت و ارائه ایده ها مشخص باشد، مدیریت ایده ها راحت تر می شود و از طرفی نتیجه گیری بهتری خواهیم داشت و همچنین با چالش هایی از قبیل ایجاد انگیزه در افراد برای ارائه ایده، ارائه بازخورد مناسب و انتخاب ایده با کیفیت، مواجه نخواهیم شد.
مدت ها پیش فکر میکردم بهترین ایده را برای پیشبرد محصول ام انتخاب کردم. بعد از جلسه ای که در خصوص تامین محصول با بچه های تامین داشتم، بعد از ارائه ایده ام، منتظر این بودم که نظراتشون رو بشنوم. با سیل انبوهی از ایده رو به رو شدم که فقط تونستم در جلسه اونها رو یادداشت کنم و بعد از بررسی بدون ارایه فیدبک، یکی از ایده ها را جهت پیاده سازی انتخاب کردم.
در جلسه های بعدی که داشتیم موضوعات مختلفی مطرح می شد ولی ایده های کمی دریافت می شد و افراد انگیزه ای برای ارائه ایده نداشتند . بعد از صحبت در مورد این موضوع و شنیدن دغدغه هاشون، فهمیدم که ارایه فیدبک و ارزیابی درست ایده ها علاوه بر اینکه در انگیزه افراد برای بیان ایده ها تاثیر دارد ، باعث افزایش دریافت ایده های با کیفیت هم می شود.