Farideh Parsapour
Farideh Parsapour
خواندن ۲ دقیقه·۱ ماه پیش

اضطراب متن

یکی از چیزهایی که باهاش به عنوان تجربه‌ی شخصی مواجه شدم رو اسمش رو گذاشتم اضطراب از متن!

مسئله چیه؟ مثلا وقتی با یه متن فشرده با پاراگراف‌های بلند و بدون تصویر مواجه می‌شم، ناخودآگاه از دقت کردن بهش فرار می‌کنم. بدون خوندن جمله به جمله کلمات، دنبال کلمات آشنا می‌گردم و دلم می‌خواست کسی اون رو برام به زبان ساده و خلاصه تعریف می‌کرد.

چرا بهش می‌گم اضطراب؟ چون عکس‌العمل‌هام شبیه کودکی بود که قراره بره از زیرزمین تاریک یه خونه‌ی قدیمی یه شیشه رب بیاره بالا درحالی که می‌ترسه جن و پری‌ها بهش حمله کنند!

بنابراین دلم نمی‌خواد برم توی متن. انگار به متن نگاه می‌کنم اما چشم‌هام رو بستم.

اضطراب از متن
اضطراب از متن


یعنی چشم‌هام از روی کلمات می‌پرن. تمرکزی روش نمی‌گذارم. گاهی حتی تپش قلب خفیفی رو احساس می‌کنم. ذهنم جمع نمی‌شه و از مواجهه با کلماتی که ممکنه معانیشون رو ندونم می‌ترسم. فکر اینکه نکنه نفهممش باعث می‌شه شروع هم نکنم به خوندنش!

ممکنه این مفهوم شباهت زیادی به عقب‌انداختن کارها باشه! از کمال‌گرایی بیاد فرضا. ولی شکل و شمایلش برای من مثل یک عکس‌العمل اضطرابی هست.

این موضوع فقط شامل زبان انگلیسی که زبان مادریم نیست، نمی‌شه.

مثلا وقتی توی فارسی با متن‌های بلند مواجه می‌شدم، گاهی با مواجهه با نسخه ی شنیداریش انگار اضطرابم تخفیف پیدا می‌کرد. یا اول می‌رفتم تعداد پادکست درباره‌ی اون مطلب می‌شنیدم و فیلم می‌دیدم. بعد آمادگی این رو داشتم که متن رو بخونم و تحلیل کنم. حتی گاهی قبل از خوندن متن اول از این و اون می‌پرسیدم تا کمی فضای ذهنم رو مدیریت کنم و بعد بتونم با متن بلندبالا مواجه بشم.

در فارسی ابزارهای تندخوانی هم کمکم می‌کرد متن رو بشکنم. یعنی به جای اینکه بشینم متن رو از اول تا آخر دقیق و کلمه به کلمه بخونم، اول یه نگاه اجمالی به کل متن می‌نداختم. کلمات آشنا رو توش پیدا می‌کردم. بعد که خرده خرده باهاش راحت و دوست می‌شدم، آمادگی این رو پیدا می‌کردم که بشنومش.

این خب توی انگلیسی و اوایل آمدنم به هلند برام مبدل به چالش شد! چون گاهی اون برساخته‌ای که قرار بود باهاش مواجه بشم، برای من مفهوم نویی بود. ابزارهای تندخوانی‌ای که توی فارسی به راحتی استفاده می‌کردم و بلد بودم از پس متن‌های طولانی بربیام، حالا در اختیارم نبود.

پادکست لزوما کمکی نمی‌کرد. چون خود واژگان برام ناآشنا بود و من نیاز داشتم اول با کلمات کلیدی متن روبرو بشم.

خب من برای این مسئله راه‌حل خودم رو پیدا کردم و بالاخره موفق شدم تا حدودی اضطرابم رو مدیریت کنم. اما آیا شما هم چنین مسئله‌ای دارید؟

تحلیل متنزبان انگلیسیاضطرابیادگیریخواندن
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید