بوتههای گل سرخ
ز خزانی كه گذشت بر آنها
زرد و بیرنگ شدند
زير رگبار زمستان، خشک و بیبرگ شدند
به اميد نوبهاری كه رسد باز از راه
ريشه در خاک دوانده، سخت و جانسنگ شدند
آب و خاک، گر چه كه شد در همه جا آلوده
شاخه از شاخه جدا، دور ز هم يكدل و يكرنگ شدند
آفت از حد بگذشت، باغچه شد پر اندوه
گل به گلخانه شد و فاتح هر جنگ شدند
"بشنو اي گل من، میرسد اينک بهار"
ز نسيمي كه كند پيکر تو غرق نشاط
سبز و پر برگ شوى
به جوانه بنشينی، پر ز گلبرگ شوی
عطر گلبرگ تو آميخته با شبنم صبح
مرهم زخم دل عاشق دلتنگ شوی
غنچهى سرخ لبت بشکفد از بوسهى نور
جلوهگاه هنر و نغمهى سارنگ شوى
بلبل از شوق وصال تو سرايد گلبانگ
دفتر زهد و دغل را، همه آهنگ شوی
"بشنو ای گل من، میرسد اينک بهار...."
پروانه ساجدی (کپی با ذکر نام)