ویرگول
ورودثبت نام
دِل آشوب
دِل آشوب
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

نیم نفر بیش نمانده!

هرچه می خوانیم خوب نمی شود.

هرچه می دویم خوب نمیشود.

هر چه می گرییم خوب نمی شود ...

انگار نفرت زندگی از من حکایتی دیرینه دارد؛

زمین و زمان برای زمین زدنم متحد اند

و الحق که چه اتحاد قشنگی ...!

ولی چند نفر به یک نفر؟

راستش را بخواهید ،

تازگی ها من حتی یک نفر هم حساب نمی شوم.

من نیمه جانی دربدن هستم

که نیمش را بدبختی خورده و با نیمی دیگر ناعادلانه ترین جنگ تاریخ را رقم میزند!

نیمه ی گمشده چیز خوبی است .

گم شده را می شود گشت،

می شود دعا کرد که پیدا شود ،

لااقل می شود امید داشت به بودنش ؛هرچند واهی!

ولی نیمه ی مُرده نه پیدا می شود ،نه دنبالش میگردند و نه زنده می شود...

مُرده ، مُرده است و پس از این

دم عشق که سهل است

دم عیسی هم نیمه ی مرا زنده نخواهد کرد...

فقط می توان دعا کرد که زندگی آن نیم دیگرش را نگیرد .








دلنوشتهنیمی از من
من به غمگین ترین حالت ممکن شادم تو به آشوب دلم ثانیه ای فکر مکن(: https://harfeto.timefriend.net/16535666480573. منتظر انتقادات و پیشنهاداتتون هستم?
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید