میتوانید این اپیزود را در کستباکس، ساندکلاود، اسپاتیفای، آیتونز، گوگل پادکست و تلگرام گوش کنید!
۱۰ ژوئن ۲۰۱۷، ورزشگاه فیلیپ شاتریه در پاریس؛ جایی که مسابقات پرهیجان تنیس آزاد فرانسه هر ساله برگزار میشه. «تنیس آزاد فرانسه» که به اسم رولان گاروس هم شناخته میشه یکی از مهمترین مسابقات ورزشی در جهانه که به همراه آزاد استرالیا، ویمبلدون و آزاد آمریکا چهار گرند اسلم (Grand Slam) تنیس رو تشکیل میدن و برای تنیسورهای بزرگ جهان محل رویارویی و اثبات تواناییهاشونه. و خب البته جایزههای نقدی تپلی که انگیزهی شرکتکنندهها رو برای قهرمانی تو این تورنمنت بیشتر هم میکنه. مجموع جوایز نقدی رولان گاروسِ امسال ۳۰ میلیون یوروئه. مسابقات رولان گاروس توی زمینهای خاکی برگزار میشه و پنج بخش اصلی داره: مسابقات تک نفره و دونفره مردان و زنان و همینطور دونفرهی ترکیبی. علاوه بر جایزهی نقدی، این تورنمنت به خاطر امتیازهایی که در ردهبندی برترین بازیکنهای تنیس تاثیرگذاره هم اهمیت بالایی داره. و خب به اضافهی اینها و افتخاری که قهرمان این مسابقات با خودش به خونه میبره، پای یه جام قهرمانی نقرهای و چشمنواز هم در میونه. جامی که رافائل نادال اسپانیایی ۱۲ بار بالای سر برده و اون رو به پرافتخارترین تنیسور تاریخ تنیس آزاد فرانسه تبدیل کرده. حالا این جام منتظر برندهی جدید خودشه.
ورزشگاه برای تماشای مسابقهی فینال بخش تک نفرهی زنان پر از تماشاگره. در یه طرف زمین سیمونا هالِپ (Simona Halep) رومانیایی با ۲۵ سال سنه که برای رسیدن به فینال رولان گاروس مسیر سختی رو داشت. کمتراز یه ماه قبل در فینال رقابتهای آزاد رم (Rome) بود که مچ پاش پیچ خورد و جام رو به حریف اوکراینیاش واگذار کرده بود و حتی حضورش در رقابتهای آزاد فرانسه قطعی نبود. با این حال خودش رو به این مسابقات رسوند و دونه دونه حریفهای کوچیک و بزرگش رو از از پیش رو برداشت و به فینال رسید. این دومین حضور هالپ در فینال رولان گاروس بعد از اولین حضورش در سال ۲۰۱۴ـه، جایی که جام رو به رقیب روسیاش باخته بود. علاوه بر اون برنده شدن این جام ۲۰۰۰ امتیاز داره که میتونه هالپ رو دوباره به رتبهی نخست ردهبندی برترین تنیسورهای زن جهان برسونه.
در اون سمت اما یه دختر لتونیایی قرار داره که دو روز پیش ۲۰ سالش شده و اولین فینال خودش در یه گرنداسلم رو داره تجربه میکنه. کسی که با عملکرد فوقالعادهاش در این تورنمنت همه رو غافلگیر کرده و توی این مسیر رقبای سرسختی مثل کرولین وازنیکی (Caroline Wozniacki) و سامانتا استوسِر (Samantha Stosur) قهرمان گرنداسلم آزاد آمریکا رو شکست داده. اون حتی در سیدبندی بین ۳۲ بازیکن اصلی رقابتها هم قرار نگرفته و به اصطلاح Unseeded محسوب میشه. تا قبل از این فقط ۱۱ بار در تاریخ گرنداسلمها این اتفاق افتاده که یه بازیکن Unseeded بتونه قهرمانی رو به دست بیاره و این میتونه ۱۲مین مورد از این رخداد خیلی نادر باشه. البته این تنها نکتهی شگفتانگیز این مسابقه نیست. در صورتی که این جوون ۲۰ ساله بتونه هالِپ رو شکست بده، اولین لتونیایی در تاریخ تنیسه که قهرمان یه گرند اسلم میشه. این دختر در یک قدمی کسب مقامیه که برای خودش و کشورش افتخار بزرگی محسوب میشه و با شکست دادن رقیب سر سختش سیمونا هالِپ رقم میخوره. اسم این دختر یِلِنا اوستاپنکوئه.
بیاین برگردیم به بیست سال و دو روز پیش یعنی ۸ ژوئن ۱۹۹۷ زمانی که یلنا در خونوادهای واقعاً ورزشی در ریگا پایتخت لتونی به دنیا اومد. پدرش یِوگِنیس اوستاپنکو (Jevgeņijs Ostapenko) یه دروازبان سابق اوکراینیتبار بود که تو تیم فوتبال مِتالورگ زاپوریژیا بازی میکرد. مادرش، یلنا یاکُولِوا (Jelena Jakovleva) که هماسم خودشه، یه مربی تنیس با تجربه است و همونطور که حدس زدین اون بود که یلنای جوان (یعنی در واقع خردسال) رو با دنیای تنیس آشنا کرد. وقتی که فقط پنج سالش بود زیر نظر مادرش تنیس یاد میگرفت و همزمان رقص رو هم آموزش میدید. از همون سن کم استعدادش رو توی هر دوی این رشتهها نشون داد. در کنار شرکت تو رقابتهای تنیس، حتی وقتی ۱۲ سالش بود به این نتیجه رسید که دیگه وقتشه یکی از این دو تا علاقهاش رو حرفهای دنبال کنه. با خونوادهاش خیلی منطقی دیدن که به عنوان یه بازیکن تنیس شانس بیشتری برای موفقیت داره. واسه همین تمرکزش روی ورزش گذاشت. با این حال رقص رو هیچوقت کنار نذاشت. حتی مهارتی که توی رقص باله به دست آورده بود حتی بهش توی تنیس کمک میکرد. مثلاً این که چطور ریتم رو با پاهاش احساس کنه و توی زمین تنیس ازش استفاده کنه. با اینکه مادر یلنا سالها مربی حرفهای تنیس بود ولی هیچموقع شاگردی با توانایی و استعداد دخترش نداشت. یه بخشی از موفقیتهای زودهنگام و ادامهدار اوستاپنکو هم واقعا به خاطر درک صحیح مادرش از موقعیت و نیازهای اون به عنوان یه ورزشکار حرفهای بود. اوستاپنکو مدرسه هم میرفت و ریاضی میخوند ولی هدف اصلیش و چیزی که داشت براش زحمت میکشید تنیس بود.
تنیس اصولاً ورزش ارزونی نیست. راکت و لباس و کفش مناسب یه بخش قضیه است، فضای مناسب تمرین و بدنسازی و این داستانها هم یه بخش دیگه. شرایط مالی خونوادهی اوستاپنکو هم اونقدرها خوب نبود. مخصوصاً تو سالهای اولی که یلنا وارد این مسیر شده بود، پدر یلنا برای این که بتونه هزینههای این حرفه رو تامین کنه، شروع کرد به انجام کارهای آنلاین و حتی مجبور شد پساندازهاشون رو هم تا یه حدی خرج کنه. یلنا ولی پشتکار زیادی داشت و به سرعت پیشرفت میکرد. ضمن این که فدراسیون تنیس لتونی ماهی ۲۳۰ یورو به عنوان حمایت مالی بهش پرداخت میکرد ولی خب هزینهها بیشتر از این حرفها بود. سال ۲۰۱۰ دو تا سرمایهگذار که از دوستان پدرش بودن به کمک خونوادهی اوستاپنکو اومدن. این سرمایهگذاریها ولی جای درستی بودن و خیلی زود به نتیجه رسیدن. سال ۲۰۱۱ وقتی ۱۴ سالش بود تو مسابقات تنیس قهرمانان کوچک فرانسه شرکت کرد و در بخش دختران قهرمان شد. اهمیت این مسابقات در اینه که اینجا محل اصلی کشف استعدادهای آیندهی تنیس محسوب میشه. بعضی از بزرگترین تنیسورهای جهان مثل فدرر، نادال و جوکوویچ همه از همینجا شروع کرده بودن. این قهرمانی باعث شد تا نگاهها به سمت اوستاپنکو جلب بشه. از اینجا به بعد دیگه به قول گفتنی افتاده بود توی سراشیبی، سفر پشت سفر، مسابقه پشت مسابقه.
تنیسورها از ۱۵ سالگی به بعد میتونن توی تورنمنتهای حرفهای شرکت کنن ولی خب یه تعداد محدودی در هر فصل. در همین سال بود که اوستاپنکو اولین قهرمانیش در مسابقات بزرگسالان رو در استکهلم جشن گرفت. ولی خب این به این معنی نبود که دیگه در مسابقات جوانان نتونه شرکت کنه. سال ۲۰۱۴ برای مسابقات تنیس جوانان ویمبلدون به انگلستان رفت و با عنوان قهرمانی بخش تکنفره زنان برگشت. این عنوان باعث شد تا در ردهبندی تنیسورهای زن جوان تا رتبهی دوم صعود کنه و حتی جایزهی ملی لتونی برای ورزشکار در حال صعود رو بگیره. توی دو سه سال آینده تمرکز خودش رو روی گرنداسلمها گذاشت، مسابقاتی که رقابت توشون به شکل عجیبی نزدیک و سنگینه. گرنداسلم جای بچهها نیست و تجربه فاکتور مهمیه. با اینکه همیشه غولهایی مثل خواهران ویلیامز، ونوس و سرنا، مدعیهای اصلی گرنداسلمها هستن ولی رقابت بین بقیهی تنیسورهای سطح بالا برای قهرمانی همیشه نزدیک و نفسگیره. تلاشهای اوستاپنکو در طی این دو سه سال حضور در گرند اسلمها اون قدر موفقیتآمیز نبود و خب البته انتظاری هم ازش نمیرفت. با این حال حضور مستمرش توی تورنمنتهای دیگه و موفقیتهای کوچیکش کمکم اوستاپنکو رو در ردهبندی برترین تنیسورهای زن جهان بالا آورد. سال ۲۰۱۶ در حالی که اولین حضورش در المپیک رو تجربه میکرد در راند اول به سامانتا استوسر استرالیایی باخت و خیلی زود ریو رو ترک کرد. این شکستها البته براش اون قدر سنگین نبود. چون داشت تنیسِ حرفهای رو تجربه میکرد و یاد میگرفت و پیشرفت میکرد.
اون زمان یکی از مشکلاتی که توی سبک بازی یلنا اوستاپنکو زیاد دیده میشد، ضربات سرویس بود. خود اوستاپنکو هم این رو خوب میدونست و میگفت دلیلش هیجان کنترلنشدهاش توی زمینه که باعث میشه دقتش کمتر بشه. خودش اعتقاد داره که کلاً آدم احساساتیایه و خب این توی بازیش کاملاً مشخصه. مدل بازیش هم اینجوریه که سعی میکنه توپ رو مدام به گوشههای زمین هدایت کنه و ضربهی بعدیش رو با شدت به سمت مخالف بزنه. این سبک از بازی میتونه ریسک بالایی داشته باشه چون میزان خطاش هم بالاست. این میتونه همزمان بهترین و بدترین ویژگی بازیش باشه. توی یه مصاحبه در سال ۲۰۱۶ گفت که قویترین اسلحهاش بکهندشه. از نظر خیلی از کارشناسها یکی از نقاط قوت اوستاپنکو اعتماد به نفس بینظیرش در بازیه. ولی بعد از این که تو رقابتهای مهم ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ و مخصوصاً گرنداسلمها اون نتیجهی دلخواهش رو نگرفت تصمیم گرفت برای ۲۰۱۷ اعتماد به نفس و بازی هیجانیاش رو به مسیر درستی هدایت کنه و برای این کار نیاز به کمک داره. خودش میگه: «مادرم همیشه مربی من بوده ولی از اونجایی که ۲۴ ساعته باهمیم بعضی موقعها از هم خسته میشیم. لازمه یه فرقی بین مربی و مادر ایجاد بشه و این واسه هر دو تا مون بهتره.» مادرش هم البته موافق بود، واسه همین رفتن سراغ آنابل مِدینا گاریگِز (Anabel Medina Garrigues) تنیسور سابق اسپانیایی و متخصص زمینهای خاکی و اون رو به عنوان مربی جدید یلنا استخدام کردن. البته که همچنان مادرش به عنوان مربی اصلی و پدرش به عنوان مربی تمرینات فیزیکی کنارش بودن. گاریگز تونست اون تاثیری که مورد انتظار اوستاپنکو بود رو روش بذاره و سال ۲۰۱۷ رو به مهمترین سال زندگی حرفهایش تبدیل کنه.
در حالی که تو سال ۲۰۱۶ در هر چهار تا گرنداسلم در همون راند اول باخته بود، اولین گرند اسلم ۲۰۱۷ که آزاد استرالیا بود رو با قدرت شروع کرد و تونست برای اولین بار در فعالیت حرفهایش به راند سوم برسه. تو هر کدوم از مسابقات اشتوتگارت، پراگ و رم هم تونسته بود سه تا بازی رو ببره و تو بهترین شرایط خودش قرار داشت. نوبت به رقابتهای آزاد فرانسه یا همون رولان گاروس رسید. با اینکه در سیدبندی هیچ جایی نداشت و به اصطلاح Unseeded بود سه راند اول خودش رو با اقتدار برنده شد و با شکست دادن سامانتا استوسر (که سال قبل در المپیک حذفش کرده بود) در راند چهارم خودش رو به یکچهارم نهایی رسوند. اوستاپنکو با آمادگی ذهنی و بدنی کامل رقیبهاش رو غافلگیر و همه رو شگفتزده کرد. توی انگلیسی یه اصطلاحی وجود داره به اسم Underdog که یعنی کسی که ازش انتظار کار بزرگ نمیره و یهو در کمال ناباوری خودش رو اثبات میکنه. اوستاپنکو تبدیل شده بود به Underdog و شگفتی این تورنمنت. در مرحلهی یکچهارم نهایی رولان گاروس ۲۰۱۷ اون تنها تنیسور بدونِ سید بود و در مسابقهی بعدیش کرولین وازنیَکی از دانمارک رو شکست داد. در نیمه نهایی در برابر تیمئا باچینسکی (Timea Bacsinszky) سوئیسی قرار گرفت. این بازی از چند جهت درامای بالایی داشت! اول این که اوستاپنکو و باچینسکی سال قبل در رقابتهای آزاد چین و در بخش دو نفره، همتیمی بودن و تا مرحله یک چهارم نهایی تونسته بودن پیش برن. نکتهی جالب دیگهی این مسابقه تاریخ برگزاریش بود که به شکل عجیبی با تولد هر دوی اونها یکی بود: ۸ ژوئن. از طرف دیگه در صورت برنده شدن هرکدومشون، اولین حضور در فینال یه گرنداسلم رو تجربه میکنن. این میتونست بهترین کادوی تولدی باشه که به خودشون بدن. توی یه بازی نسبتاً راحت، این اوستاپنکو بود که این کادو رو به خودش داد. حالا تا تموم کردن کار و رسیدن به اولین عنوان گرنداسلم خودش فقط یک بازی فاصله داره. یه بازی حساس در برابر سیمونا هالِپ خستگیناپذیر که انگیزهاش اگه از اون بیشتر نباشه کمتر هم نیست.
۱۰ ژوئن ۲۰۱۷، ورزشگاه فیلیپ شاتریه در پاریس؛ فینال پرهیجان رولان گاروس. ۱۵۰۰۰ علاقمند به تنیس اومدن که از نزدیک این مسابقه رو تماشا کنن. جام قهرمانی، ۲ میلیون یورو جایزهی نقدی، ۲۰۰۰ امتیاز موثر در ردهبندی جهانی و از همه مهمتر افتخار ابدی قهرمانی گرنداسلم در انتظار برندهی این مسابقه است. اوستاپنکو با رتبهی جهانی ۴۷ یا هالپ، نفر دوم تنیس زنان.
ست اول بازی با سرویس هالِپ شروع میشه و توپ به تور برخورد میکنه. داور اعلام نت میکنه و سرویس باید تکرار بشه. هالِپ سرویس بعدی رو با دقت میزنه و این دفعه توپ رو رد میکنه. توی چند تا رفت و برگشت بالاخره امتیاز اول رو اوستاپنکو میگیره و گیمِ اول رو بدون حتی از دست دادن یک امتیاز برنده میشه. یه شروع خوب برای یلنا. ولی این تازه اول یه بازی طولانیه و اوستاپنکو هم این رو خوب میدونه. خوشحال و مصمم میره کنار زمین و یه گلویی تازه میکنه و میره برای گیم دوم. تو ست اول، بازی خیلی نزدیک دنبال میشه؛ هالِپ و اوستاپنکو هرکدوم نوبتی یه گیم برنده میشن. ۱-۱ ، ۲-۲، ۴-۴ بازی کاملاً برابر و پایاپای دنبال میشه. هالِپ گیم بعدی رو که طولانی و نفسگیر شده بود میبره و نتیجه رو ۵-۴ میکنه و این یعنی اگه گیم بعدی و ششم خودش رو ببره ست اول رو مال خودش میکنه. این گیم حتی حساستر و نفسگیرتر از قبلیه. اوستاپنکو با یه اشتباه امتیاز آخر گیم رو از دست میده و ست رو واگذار میکنه. هوادارهای سیمونا هالپ ورزشگاه رو میذارن رو سرشون: سیمونا! سیمونا! سیمونا!
ست دوم هم هالِپ با قدرت شروع میکنه. فشار روانی روی اوستاپنکو بالاست و بازی هیجانیاش فقط تعداد اشتباهاتش رو بیشتر کرده. یه جایی اونقدر عصبانی میشه که به مادرش که توی ورزشگاه نشسته اشاره میکنه و ازش میخواد که اونجا رو ترک کنه. هالِپ شرایط رو کاملاً داره کنترل میکنه و با همین استراتژی ۳-۰ تو ست دوم جلو میوفته. در حالت کلی بازیکنی که بتونه تو تعداد گیم ها به عدد ۶ برسه در حالی که با رقیبش بیشتر از ۲ گیم اختلاف داشته باشه برندهی اون ست میشه ولی توی این مسابقه قانون Short Set هم برقراره و این یعنی اینکه اگه هالِپ این گیم رو ببره، نتیجه ۴-۰ میشه و با برنده شدن این ست، بازی رو هم خیلی زودتر از انتظار میبره. این گیم، مهمترین گیم زندگیش و این لحظات احتمالاً حساسترین لحظات دوران حرفهای اوستاپنکوئه. شگفتی جام حالا در یک قدمی شکستی مفتضحانه قرار داره. اون باید همهی توان و شهامتش رو برای بیرون اومدن از این وضعیت به کار بگیره. در حالی که امتیازها در این گیم ۴۰-۴۰ مساویه و آوانتاژ (Advantage) هم با بازیکن رومانیاییه، تقریباً هیچ امیدی به بازگشت اوستاپنکو وجود نداره. فقط یک امتیاز دیگه و بازی در ست دوم تمومه. مادر یلنا در پاریس، برادرش در لسآنجلس، پدرش و هزاران لتونیایی دیگه در ریگا و شهرهای دیگهی که دارن حساسترین مسابقهی تاریخ تنیس لتونی رو میبینن میدونن که احتمال برگشتن ورق در این لحظه چقدر کمه. با این حال کاری که یلنا کرده تا همینجاش هم فراتر از تصور همهاشون بوده. شاید همهی این فکرها توی ذهن خودش هم در حال چرخیدنه ولی الان وقت تسلیم شدن نیست. اون تا اینجا نیومده که دست خالی برگرده. میدونه که چیزی برای از دست دادن نداره واسه همین همهچیزش رو باید بذاره. سرویس برای اوستاپنکوئه. به توپی که دستشه نگاه میکنه، اون رو سه بار به زمین میکوبه و به سمت بالا پرتابش میکنه. دست راستش رو که باهاش راکت رو محکم گرفته بالا میاره و همزمان که فریاد بلندش توی ورزشگاه طنینانداز میشه ضربهاش رو به توپ میزنه. ضربهی اولش مهار میشه. ضربهی دوم هم همینطور. ضربهی سومش رو با قدرت میزنه و این بار هالِپ نمیتونه جواب بده. تماشاگرها به وجد میان. اوستاپنکو هنوز تسلیم نشده. سرویس بعدی و یه امتیاز دیگه. یه امتیاز دیگه. گیمی که قرار بود گیم آخر بازی باشه حالا به حساب اوستاپنکو نوشته میشه. تماشاگرها از شگفتی جدید اوستاپنکو لذت میبرن و با صدایی بلندتر از همیشه تشویقش میکنن. ۳-۱ در ست دوم بازی ادامه پیدا میکنه. اوستاپنکو انگار دوباره متولد شده. ضربات قدرتمندش رو پشت سر هم روونهی هالِپ میکنه. ۳-۲ . ورق برگشته. ۳-۳. یلنا خستگی ناپذیره. بقیهی ست هالِپ رو اسیر خودش میکنه و نهایتاً این ست رو ۶-۴ میبره. بازی به ست نهایی کشیده میشه و بعد از یک ساعت و نیم بازی نفسگیر شانس پیروزی برای هر دو بازیکن دوباره برابر میشه.
حالا اواسط ست سومه و هالِپ خودش رو جمع و جور کرده و ۳-۱ از حریف لتونیاییاش جلوئه. ولی امروز عدد ۳ براش خیلی خوشیمن نبوده. اوستاپنکو برای بار دوم اعتماد به نفسش رو پس میگیره. یعنی در واقع چارهی دیگهای نداره. از اینجا به بعده که مثل یه ماشین میمونه، پر قدرت، سریع و باهوش. دونه دونه امتیازها و گیمهای مورد نیازش رو به دست میاره. زن شمارهی ۲ تنیس جهان در برابر حریف بیست سالهاش کم آورده و راهی برای فرار از این وضعیت نداره. حالا اوستاپنکو ۵-۳ جلوئه. اشک تو چشمهای مادر یلنا جمع شده و با غرور به دخترش نگاه میکنه. سیمونا هالِپ بدون این که بدونه آخرین سرویس بازی رو میزنه و با پاسخ محکم رقیبش مواجه میشه. اوستاپنکو در کثری از ثانیه از قویترین اسلحهاش، بک هند استفاده میکنه و توپ رو دور از دسترس هالِپ در زمینش میخوابونه. بازی دیگه تمومه. یلنا اوستاپنکو اولین عنوان قهرمانی حرفهای خودش رو اون هم در یکی از مهمترین رقابتهای تنیس جهان به دست آورده. و چند تا اولین مهم رو رقم میزنه: اولین زن لتونیایی که برندهی یه گرنداسلم میشه. اولین تنیسور بدون سید (یا Unseeded) که در رولان گاروس به قهرمانی رسیده. و همینطور جوونترین قهرمان این مسابقات بعد از سال ۱۹۹۷ یعنی سال تولدش. اونجوری که خودش هم میگه برای لتونی تاریخساز شده.
کریس اِوِرت (Chris Evert) یکی از بزرگترین تنیسورهای زن جهان و برندهی ۱۸ گرنداسلم بعد این مسابقه گفت: «امروز شاهد تولد یه ستاره بودیم و این عالیه چون به خون تازهی جوون برای رگهای تنیس زنان نیاز داریم.» بعد از این موفقیت بزرگ یلنا اوستاپنکو از رتبهی ۴۷ به ۱۲ جدول برترین تنیسورهای زن صعود کرد. در سطح بینالمللی شناخته و در لتونی به یه قهرمان ملی تبدیل شد. وقتی که به شهرش ریگا برگشت، هموطنهاش در فرودگاه با آغوش باز ازش استقبال کردن. زندگیش دیگه عوض شده بود. توی روزهای بعدی در دریایی از درخواستها برای مصاحبه باهاش غرق شده بود و تیتر اول رسانههای ورزشی و غیرورزشی لتونی و جهان رو به خودش اختصاص داد و طبیعتاً انتظارات ازش خیلی بالا رفته بود. با وجود فشارهای زیاد، سه هفته بعد در ویمبلدون موفق شد خودش رو به مرحله یکچهارم نهایی برسونه، جایی که به ونوس ویلیامز باخت. توی همین سال دومین عنوان قهرمانی حرفهایش رو هم در رقابتهای آزاد کره در سئول به دست آورد. ۲۰۱۷ سال استثنائی اوستاپنکو با دریافت دو جایزه تکمیل شد: جایزهی بهترین ورزشکار زن سال لتونی و جایزهی بیشترین پیشرفت سال از WTA (یا همون انجمن تنیس زنان). با این حال ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ سالهای خوبی براش نبود. در رولان گاروس ۲۰۱۸ در حالی که مدافع عنوان قهرمانی بود در مرحلهی اول مسابقات حذف شد. توی اون سال مشخصاً تمرکزش رو برای ویمبلدون گذاشته بود و حتی تونست خودش رو به نیمه نهایی برسونه، توی این مرحله به آنجلیک کِربر (Angelique Kerber) آلمانی باخت و فرصت حضور در دومین فینال گرنداسلم رو از دست داد. ناکامیهای مستمر باعث شد تا در اکتبر ۲۰۱۹ ماریون بارتولی (Marion Bartoli) رو به عنوان مربی جدیدش انتخاب کنه. تنیسور ایتالیایی که سال ۲۰۱۳ قهرمان ویمبلدون شده بود. کمتر از یک ماه از شروع این همکاری بود که بعد از مدتها موفق شد در تورنمنت آزاد لوکزامبورگ، دوباره طعم قهرمانی رو بچشه و مجموع عناوین رو به عدد ۳ برسونه.
بعد از اون حضور باشکوهش در رولان گاروس ۲۰۱۷ و به خاطر حضور مداومش در رسانهها داستان یلنا رو دیگه خیلیها میدونن. الان دیگه با اون روزهای سخت تامین هزینه ها خیلی فاصله داره، در حدی که یه باشگاه تنیس اختصاصی در ریگا به اسم خودش افتتاح شده. یلنا علاوه بر انگلیسی و لتونیایی، زبان روسی هم بلده. از بچگی اسطورهاش سرنا ویلیامز بود و هست. برای آمادگی بدنیاش از رقص و اخیرا بوکس کمک میگیره. زمین چمن و سخت رو به خاکی ترجیح میده. مثل بقیهی جوونها دنیای شخصیاش با موسیقی، اینستاگرم و فیسبوک گره خورده و مهمتر از همه عاشق وقت گذروندن با خونوادهاش، دوستهاش و سگش جولیتاست.
با مربی جدید و قهرمانی تازهاش، امسال قرار بود سال خوبی برای اوستاپنکو باشه ولی خب اون تنها کسی نبود که ۲۰۲۰ ناامیدش کرد. در ماه ژانویه و زمانی که در مرحلهی نیمهنهایی مسابقات آزاد آکلند بود، پدرش رو از دست داد و مجبور به ترک مسابقات شد. توی یه پست اینستاگرمی یه عکس از کودکیش در کنار پدرش منتشر کرد و نوشت: «تو از روز اول کنارم بودی. متاسفانه، زندگی عزیزانمون رو ازمون میگیره و زمانی که دیگه پیشمون نیستن میفهمیم چهقدر دلمون براشون تنگ شده. پدر عزیزم همیشه در قلبمی. دوستت دارم.» خیلی از تنیسورها باهاش ابراز همدردی کردن و پیامهای محبتآمیز واسش فرستادن. با وجود این که مرگ ناگهانی پدرش بار سنگینی روی دوشش گذاشت ولی خیلی زود تونست حواسش رو متمرکز کنه و خودش رو به زمین تنیس برگردونه. در تورنمنت آزاد استرالیا و در بخش دو نفره به همراه گابریلا دابروسکی کانادایی تونست تا مرحلهی یک چهارم نهایی صعود کنه. مسابقات تنیس هم مثل هر جنبهی دیگهای از زندگی بشر با همهگیری کرونا دچار تداخل شد. از آوریل تا ژوئن هیچ تورنمنتی برگزار نشد و حتی ویمبلدون برای اولین بار از سال ۱۹۴۵ که به خاطر جنگ جهانی دوم کنسل شده بود، برگزار نشد. رولان گاروس هم با چهار ماه تاخیر و در ماه سپتامبر شروع شد، جایی که تا زمان ضبط این پادکست اوستاپنکو برای اولین بار از سال ۲۰۱۷ که قهرمان شده بود، تونسته به راند سوم راه پیدا کنه و یه بار دیگه امیدها رو برای تکرار اون فصل تاریخی خودش زنده کنه. در هر صورت چه موفق بشه یا نه، اوستاپنکو هنوز جوونه و وقت زیادی در این حرفه داره. وقتی اسطورهی دروان کودکیش سرنا ویلیامز در ۳۹ سالگی همچنان با آمادگی بدنی بالا در سطح اول تنیس زنان حاضره. یلنا اوستاپنکو سختکوشه، قدرتمنده، سرعت عمل بالایی داره و توی مسیر درستی قرار گرفته. میشه با اطمینان خاطر گفت که قهرمانیش در آزاد فرانسهی سال ۲۰۱۷ یه اتفاق نبوده و گرنداسلمهای بیشتری در انتظارشه تا اون پتانسیل واقعی خودش رو نشون بده.
منبع اصلی:
«بازگشت یلنا اوستاپنکو قهرمان لتونیایی به آزاد فرانسه» کریستوفر کلری / می ۲۰۱۸ / نیویورک تایمز
منابع تکمیلی:
رویترز / Essentially Sports / Sports Keeda / WTA / اسپورتو لتونی / New Indian Express / Tennis.com
Pro Tennis Tips / نیویورک تایمز / صفحهی یلنا اسوتاپنکو در WTA
موسیقیهای استفاده شده:
Jamie XX - Girl
The Killers - Mr. Brightside
Florence + The Machine - Rabbit Heart / Raise It Up
Trent Reznor & Atticus Ross - In the Hall of the Mountain King / The Social Network OST
Wye Oak - Civilian
Behzod Abduraimov - La Campanella by Franz Liszt and Niccolò Paganini
تیتراژ:
ترجمه و اجرا: خشایار رحیمی | طراح و تهیهکننده: کیمیا هندی و خشایار رحیمی | با تشکر از: مهرزاد خسروی | محصول: استودیو ۲۲ - تابستان و پاییز ۹۹