ویرگول
ورودثبت نام
پایان امینی
پایان امینی
خواندن ۵ دقیقه·۴ سال پیش

نسل دهه سی، بادکنک های سیاسی


عمر زیاد و عمق کم
عمر زیاد و عمق کم

در ادبیات جامعه شناسی روان شناسی و حتی بازاریابی ایران جای پژوهش عمیق برای تعیین خصوصیات نسل های مختلف خالی است به طوری که هیچ پژوهش دقیقی در مورد خصوصیات افراد نسل های مختلف ایران وجود ندارد.در حالی که در ادبیات جامعه شناسی غرب، باتفکیک نسل ها به Genration Xو Generation Y و نسل هزاره و ...به طور کامل به خصوصیات متفاوت این نسل ها پرداخته شده است.این نوشته نیز حاصل تحقیق دانشگاهی نیست، اما سعی شده هیچ گزاره ای بدون مدرک و شاهد در نوشته نیاید.

اگر چه در تحقیقات نسل ها، مطالعات بیشتر بر روی یک دهه یا گاهی دو دهه انجام می شود، اما در اصل نسل های مختلف هر جامعه و یا کشور را بر اساس وقایع اجتماعی، فرهنگی و فناوری تقسیم بندی می کنند و این تقسیم بندی گاهی متولدین دو دهه را در بر می گیرد.

در ایران هم اگر بخواهیم تقسیم بندی نسل ها را انجام دهیم شاید بهتر باشد، این کار بر اساس بازه های سال های 27-37 و 37-47 و 47 تا 57 و 57 تا 67 شمسی انجام شود. چون بزنگاه های تاریخی ایران در این بازه های زمانی روی داده است.

مثلا جریان سیاسی ملی گرایی در ابتدای سال 28 پا می گیرد و کل دهه 27 تا 37 را تحت تاثیر قرار می دهد به طوری که در این ده سال ایران، 12 نخست وزیر و هیات دولت مختلف را به خود دیده است.سایر بازه های زمانی فوق، نیز شاخص های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی خاص خود را دارند که بیان آنها در این نوشته نمی گنجد.اما خواننده می تواند با مراجعه به تاریخ و کمک از حافظه خود؛ رویدادهای مهم اقتصادی و سیاسی و جامعه شناسی دهه های فوق را مرور کند.

در بین نسل های یاد شده جالب ترین افراد متولدین دهه 27-37 یا به صورت ساده همان متولدین دهه سی هستند. افراد متولد شده در این دهه ؛ با برخورداری از ارتقای رفاه جامعه بر اثر ملی شدن صنعت نفت، بدون دغدغه شغل و مسکن و ازدواج؛ همان نسلی است که بیشترین تاثیر را در انقلاب داشت و در مهمترین رویدادهای پس از انقلاب نیز نقش آفرینی نمود. تمام دانشجویان پیروی خط امام که در تسخیر لانه جاسوسی نقش داشتند بدون استثنا متولدین این دهه هستند. دهه سی ؛ فرماندهی جنگ را به عهده داشت و تصمیمات مهم اداره و ادامه جنگ با این دهه بود. نکته جالب تر این است که دهه سی در بین دهه های قبل و بعد خود، کمترین تعداد شهدا را دارد. در حالی که بیشترین شهدا مربوط به نسل دهه چهل است این گونه به نظر می رسد نسل دهه سی، با بیرون نشستن از میدان جنگ؛ جوانان نسل بعد را فدای آرمان ها و نقشه ها و مدیریت خویش کرده است. این نسل از همان ده های اول انقلاب بر صندلی مدیریت و وزارت تکیه کرده است و با تغییر کابینه ها و دولت ها فقط افراد در پست های خود جایگشت انجام دادند. نسل دهه سی، نه تنها پیش بینی رویدادهای واضح و روشن بعدی را نکرد بلکه خود بیشترین بحران های اجتماعی را به وجود آورد. نمونه کوچک آن اظهار نظر آقای جهانگیری متولد 1336 در مورد دهه شصت و بحران هایی است که نسل دهه شصت بر دوش خود کشید.

هنوز هم نسل سی برصندلی قدرت تکیه کرده و دو دستی میز مدیریت را چسبیده است و خیال تکان خوردن هم ندارد. نگاهی به هیات وزرای دولت دوازدهم ما را به نکات جالبی می رساند. از هجده وزیر دولت دوازدهم ایران که یکی از جوان ترین کشورهای دنیاست، سیزده نفر متولد دهه سی هستند یعنی اگر این افراد در شغل های معمول دولتی بودند سال ها از بازنشستگی شان گذشته بود. در حالی که متوسط سن ایرانیان سی و یک سال است متوسط سن دولت ایران؛ تقریبا شصت سال است . در تمام وزرای هیات دولت هیچ متولد دهه پنجاهی وجود ندارد. آیا وقت آن نیست که هیات مدیران پیر و فربه و ناکارآمد از اسب قدرت به زیر بیایند و جایشان را به نیروهای جوان تر و به روزتر و کارآمد تر بدهند. به زودی این کار خواهد شد اما متاسفانه به نظر می رسد؛ نسل بعدی مدیران نیز فرزندان همان مدیران قبلی هستند با ادعای بیشتر و فسادی نهادینه تر.


جامعه شناسیتفاوت نسل هامدیریتسیاست
پس از چند سال تجربه کاری به عنوان کارشناس ومشاور در شهرک علمی و تحقیقاتی و دانشگاه صنعتی اصفهان چندی است به صورت کامل درگیر کسب و کار شخصی خود و علاقه مندی هایم هستم:ایده و ایده یابی, اختراع،کارآفرینی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید