مشاوره مدیریت پدیدار
مشاوره مدیریت پدیدار
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

5 عادت مخرب مدیران

شاید برای تمام کسانی که به‌نوعی با مدیریت و رهبری یک مجموعه در ارتباط هستند این سؤال مطرح باشد که در شرکت‌هایی که فرهنگ‌سازمانی بالاست مدیران چطور تیم‌های خود را رهبری می‌کنند؟ پاسخ به این سؤال نیازمند تحلیل و بررسی نظرسنجی‌هایی است که از کارمندان و مدیران صورت می‌گیرد؛ زیرا قبل از هر چیز اول باید بتوانیم الگوها و ویژگی‌هایی را شناسایی کنیم که رهبران موفق را از رهبرانی که چندان موفق نیستند متمایز می‌کند. قطعاً سبک‌های متفاوتی برای مدیریت وجود دارد که هرکدام ویژگی‌های مخصوص خود را دارند؛ اما آنچه مسلم است اگر می‌خواهید یک رهبر تمام‌عیار باشید، رهبری که دارای مؤثرترین ویژگی‌های رهبری است، باید یک سری از عادت های مخرب مدیران خود را ترک کنید.

در این مقاله 5 عادت مخرب مدیران را که در روند کاری آن‌ها تأثیر منفی می‌گذارد مرور می‌کنیم:

جهت مشاوره با تیم شرکت تخصصی مشاوره مدیریت پدیدار کلیک کنید

1. معاشرت همیشگی تنها با تعدادی از اعضای تیم

وقتی شما در سمت یک مدیر با بعضی از افراد بیش از بقیه ارتباط برقرار می‌کنید، جو تردید در محیط کار ایجاد می‌شود، جوی که در آن افراد مطمئن نیستند می‌توانند روی اعضای تیم خود حساب کنند یا نه. این مسئله اعتماد را از بین می‌برد، زیرا حاکم شدن جو تردید در میان کارمندان نقطه‌ی مقابل اعتماد بالاست.


بنابراین، کمی از فضای همیشگی خود بیرون بیایید و با همکارانی که معمولاً با آن‌ها ارتباط ندارید معاشرت کنید. مثلاً می‌توانید هنگام ناهار کنار آن‌ها بنشینید، پیشنهاد بدهید که بعد از کار بیرون بروید یا فقط کمی درباره‌ی آخر هفته‌شان بپرسید.

2. ارزش قائل بودن برای انجام کار بیش از صحبت با افراد

اگر دغدغه‌ی اصلی شما چک کردن وظایف از لیست کارهایی است که باید انجام شوند یا دستیابی به KPI هاست، شاید بدون آن‌که خودتان بدانید به بیراهه می‌روید. ایجاد روابط قوی دوطرفه، اساس اعتماد و همچنین هسته‌ی اصلی تیم‌هایی است که درگیر کارند. پس به قدر کافی برای توسعه‌ی ارتباطات شخصی با کارمندان وقت بگذارید تا احساس کنند به آن‌ها قدرت داده شده و عمیقاً درگیر کار شده‌اند.

شما نباید تمام مدت خودتان را در یک اتاق دربسته محبوس کنید. هدفون‌های خود را در بیاورید و فضایی برای گفتگو با اعضای تیم ایجاد کنید.

3. نادیده گرفتن اتفاقاتی که در زندگی شخصی افراد می‌افتد

دیگر آن دوره گذشته که از کارمندان خود بخواهید زندگی شخصی خود را پشت در بگذارند. امروزه رهبران باید گفتگوهای گرم و صمیمی داشته باشند، آزادانه حرف بزنند و قابل‌اعتماد باشند. وقتی شما این‌گونه عمل می‌کنید، کارمندان با تمام وجود کار می‌کنند و به همه‌ی پتانسیل‌های خود پی می‌برند.

مثلاً وقتی کسی در تیم شما اوقات سختی را در خانه سپری می‌کند، فقط کافی است حال او را بپرسید تا احساس کند که دیده می‌شود. یا اگر کسی در غم از دست دادن یک عزیز به سر می‌برد، می‌توانید با کلماتی همدلانه یا یک دسته‌گل توجه خود را نشان دهید.

4. تصور این‌که مسئولیت دستیابی به اهداف کاملاً با شماست و نه تیم شما

وقتی شما خودتان را به‌طور کامل مسئول موفقیت تیم در نظر می‌گیرید، از این‌که نسبت به شکست‌های خود پذیرا و در برابر آن‌ها آسیب‌پذیر باشید احساس معذب بودن می‌کنید؛ که این خود می‌تواند مانع ارتباط شما با تیمتان شود. درنتیجه، کارمندانتان ممکن است شما را فردی کاملاً شایسته یا رابطی که قابل‌اعتماد است نبینند.

پس هر غروری که به خاطر سِمَت مدیریت دارید را دور بریزید و در تیم خود اعتماد ایجاد کنید تا کاری عالی و بی‌نقص داشته باشید. سعی کنید در مقابل تمایل شدید برای به دست گرفتن کنترل پروژه‌های تیم مقاومت کنید، چون این کار فقط اعتماد را از بین خواهد برد و باعث می‌شود تیم احساس کند دست‌کم گرفته‌شده است. از طرف دیگر، فرصت سپردن مسئولیت به دیگران را نیز از شما می‌گیرد.

5. به نمایش گذاشتن شایستگی فنی بیش از مهارت‌های نرم

شایستگی فنی خیلی خوب است، اما یک مدیر نقش رهبری و الهام بخشی نیز دارد. شاید شما برده‌ی عادت هستید و به الگوهای قدیمی می‌چسبید. شاید سبک مدیریت شما بازتاب شیوه‌ای است که با شما رفتار می‌شود، اما درهرصورت محال است بدون مهارت ورزیدن‌ برای ایجاد یک ارتباط خوب و مؤثر با تیمتان یک رهبر عالی باشید.

شکیبا باشید، گوش دادن فعال را تمرین کنید و یاد بگیرید چطور انتقادی سازنده داشته باشید یا انتقادی سازنده دریافت کنید. به عقاید دیگران احترام بگذارید و با آن‌ها همدردی کنید.

اگر لازم است روی این مهارت‌ها کار کنید، افرادی را که در شرکت شما در این حوزه‌ها عملکرد بسیار خوبی دارند به‌دقت مشاهده کنید تا از آن‌ها الگو بگیرید. همچنین می‌توانید به‌منظور پیشرفت بیشتر در این زمینه یک دوره‌ی مهارت‌های ارتباطی بگذرانید.

به خاطر داشته باشید که هر مدیری می‌تواند امید به تغییر مثبت داشته باشد. فقط لازم است ابتدا نقاط قوت خود و جایی را که فضا برای پیشرفت مهیاست، بشناسید. نظرسنجی از کارمندان نیز کمک می‌کند داده‌های لازم را به دست آورید تا با استفاده از آن‌ها به رهبری همه‌چیزتمام تبدیل شوید.

مشاوره مدیریت
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید