اگر در مورد اینکه بازاریابی محصولات چیست، چه تفاوتی با مدیریت محصول دارد و وظایف یک بازاریاب محصول چیست، نمی دانید، تنها نیستید. با این حال، شما به جای درستی آمده اید.
بازاریابی محصول فرآیند ارائه یک محصول به بازار است. این شامل تصمیم گیری در مورد موقعیت و پیام رسانی محصول، راه اندازی محصول و اطمینان از درک فروشندگان و مشتریان است. هدف بازاریابی محصول افزایش تقاضا و استفاده از محصول است.
من تمایز واضحی بین هر یک از این دو عملکرد در زیر قائل میشوم، اما توجه داشته باشید که ادعا نمیکنم اینها تنها تعاریف دقیق هستند. با توجه به تجربه و درک من از این نقش ها در تعدادی از شرکت های فناوری، هر دو تعریف زیر در سناریوهای دنیای واقعی واضح، قابل اجرا و موفق هستند.
مدیریت محصول عملکردی جامع در شرکت است که بر موفقیت محصول در کل چرخه عمر محصول نظارت می کند. مدیریت محصول مسئول درک نیازهای بازار، هدایت استراتژی و برنامههای محصول (که با استراتژی شرکت هماهنگ است) و اطمینان از همسویی محصول در بخشها و تیمهای شرکت (به عنوان مثال، قیمتگذاری، کانال و آمادگی بازاریابی و غیره) است. به طور خلاصه، این مدیریت تجاری، بازار و فنی در سطح محصول یا خط محصول متقابل است.
بازاریابی محصول Product marketing همچنین بر درک بازار و نیازهای بازار تمرکز دارد، اما با تأکید بر درک خریدار از محصولات و خدمات شرکت. بازاریابی محصول مسئول ایجاد موقعیت، پیام رسانی، تمایز رقابتی است و تیم های فروش و بازاریابی را قادر می سازد تا اطمینان حاصل کنند که همسو هستند تا بتوانند به طور موثر برای ایجاد و بستن فرصت ها کار کنند. بازاریابی محصول بازاریابی استراتژیک در سطح محصول یا خط محصول است. بازاریابی محصول به عنوان یک کارکرد کلی در واقع بخشی از عملکرد کلی مدیریت محصول است.
این ممکن است برای برخی افراد خوشایند نباشد زیرا به نظر می رسد به این معنی است که بازاریابی محصول تابع مدیریت محصول است - یا شخصاً، بازاریابان محصول تابع مدیران محصول هستند. این مورد نیست
یک مثال: در یک شرکت نرم افزاری، رابطه بین مدیریت محصول و بازاریابی محصول مشابه رابطه بین مهندسی و تضمین کیفیت (QA) است. مهندسی عملکردی است که مسئول ساخت محصولی است که الزامات عملکردی و کیفی را در یک بازه زمانی معین برآورده کند.