pejman.barakati
pejman.barakati
خواندن ۵ دقیقه·۵ سال پیش

با چه کسانی نباید ازدواج کرد؟


از جمله افرادي که ازدواج با آن ها صحيح نيست، افرادي هستند که هنوز کودک مانده و از لحاظ رفتاري بالغ نشده اند. اين افراد از رفتار مسئولانه و سنجيده طفره مي روند و شرايطي را فراهم مي آورند که همسر آن ها برايشان نقش «والد» را ايفا کند.

چطور بشناسيم:

چند صفت ويژه براي شناسايي اين افراد در ادامه ذکر مي شود:

الف- توانايي نداشتن در پذيرش مسئوليت هاي مالي و حل مشکلات اقتصادي
ب- غير قابل اعتماد بودن
ج- بي هدفي و بي انگيزگي

چرا؟: حال سوال اين است که چرا اين افراد براي ازدواج مناسب نيستند.

بايد گفت که اين افراد نسبت به بخش اقتصادي زندگي خود بي توجه هستند و درباره آن کوتاهي مي کنند به اين دليل که نميخواهند بزرگ شوند و مسئوليت زندگي را به دست بگيرند.

همچنين از فردي که هنوز کودک مانده است انتظار نمي رود که به حرف هايش عمل کند و از رسم و رسومات اجتماعي به طور کامل باخبر باشد.

وقتي يک فرد مي خواهد ازدواج کند از او انتظار مي رود که مسئوليت پذير و وظيفه شناس باشد تا بتوان به او اعتماد کرد.


فردي که هنوز از لحاظ فکري و اخلاقي بالغ نشده است براي زندگي نه هدف خاصي دارد و نه انگيزه ويژه اي. او باري به هر جهت زندگي را خواهد گذراند و بار زندگي را بر دوش همسرش خواهد گذاشت.

همسرانی که کودک مانده اند

همسرم «همیشه فراموش می کند که وسایلش را کجا گذاشته است. همیشه کیف پول و کلید ماشینش را گم می کند. مرتباً قرار ملاقاتهایش را از یاد می برد. صادقانه می گویم: بیشتر احساس می کنم که مادر او هستم تا همسرش.» مدام فقط به خرید می رود، تلویزیون تماشا می کند و می خورد. کاشکی به خود می آمد و بچه گانه رفتار نمی کرد.»

«نامزدم خیلی شیرین و دلنشین است. اما از لحاظ اقتصادی درب و داغان است. به تمام اهالی شهر مقروض است، وضع حساب بانکی و اعتباریش نیز که افتضاح است. حساب چکهایش را ندارد، صورتحسابهایش را هرگز به موقع پرداخت نمی کند و هنگامی که از او می پرسم چرا می گذارد که اوضاع تا به این حد بد شود، فقط می خندد و می گوید: «آدم باید در لحظه ی حال زندگی کند.»

اینها گفته های کسانی هستند که شیفته ی اشخاص نابالغ می باشند. این اشخاص «بزرگ نشده اند» یا به عبارتی «بالغشان» شکل نیافته است. در اینجا منظورم کسی نیست که با «کودک» درون خود رابطه ی سالمی دارد و به او اجازه می دهد که گهگاهی بازیگوشی کرده و شاد و ماجراجو باشد.

از دیدگاه «تحلیل رفتار متقابل»، مردها و زنهائی که این ضعف را دارا هستند، دارای «بالغ» آلوده به «کودکی» هستند که از رفتار مسئولانه و سنجیده، طفره می رود و شرایطی را فراهم می آورد که در آن همسر او نقش «والد» را برای او ایفا کند.

نشانه ها:

1عدم مسئولیت پذیری مالی و اقتصادی:

گاه فکر می کنیم که همسرمان تنها اهل عمل نیست در حالی که «عملاً» کودک گونه شاید عبارت بهتری برای توصیف او باشد!!

عدم مسئولیت پذیری اقتصادی، نشانه ی بارزی است از اینکه همسر شما برنامه ریزی احساسی عمیقی دارد که چنین خواهان رابطه ای سالم با او هستید.

در زیر برخی از نشانه های بخصوصی که نشانگر وجود یک عدم پختگی و بلوغ شخصیتی در همسر شما می باشند، آورده شده است.

مراقب افراد زیر باشید:

1. افرادی که چکها و موجودیشان را ندارند.

2 .افرادی که مکرراً از شما و دیگران پول قرض می کنند.

3 .افرادی که صورت حساب ها را به موقع پرداخت نمی کنند؛ دست روی دست می گذارند تا برایشان اخطار بیاید.

4 .افرادی که از لحاظ اقتصادی برای آینده هیچگونه برنامه ریزی ندارند و تمام پول خود را روی اجناس لوکس و احیاناً غیرضروری مانند لباس، لوازم صوتی استریو، جواهرات و… خرج می کنند؛ به جای آنکه برای مخارج خود پس انداز کنند.

5 .افرادی که سوابق اعتباری و حساب بانکیشان چندان خوب نیست.

6 .وقتي که با شخصی غیرقابل اتکاء درگیر هستید ناگزیر نقش «والد» را برای او ایفاء خواهید کرد: مدام می بایست کارهایشان را به آنها یادآوری کنید، کارهایشان را برایشان انجام دهید و مدام نزد دوستان و خانواده تان به دلیل «ندانم کاریهایشان» عذر و بهانه بتراشید.

7 .افرادی که ظاهراً نمی توانند هیچ شغلی را به مدت قابل ملاحظه ای حفظ کنند و مدام بی کار می شوند.

8 .افرادی که منتظر می مانند تا تمامی پولشان ته بکشد؛ قبل از آنکه دوباره فکر کار و تلاش باشند.

9.افرادی که مدام روی شما حساب می کنند که از ورشکستگی نجاتشان دهید یا ضمانتشان را بکنید.

10.افرادی که مدتی است به مردم مقروض هستند ولی پولشان را پس نمی دهند.

11.چنانچه هر یک از موارد فوق برایتان آشنا است، آنها را نادیده نگیرید.

عدم مسئولیت پذیری اقتصادی همسر شما، نه تنها او، بلکه شما را نیز متأثر خواهد ساخت.از آنجا که دست آخر صورت حساب هایشان گردن شما خواهد افتاد و احساس خواهید کرد که وظیفه دارید به او کمک کنید.



2 غیرقابل اعتماد بودن:

از «کودک» این انتظار نمی رود که هیچوقت دیر نکند، به تمامی قولهایش عمل کند، همگی «بایدها» و «نبایدها» را بداند و به هر چه که می گوید، عمل کند.

یک «والد» صبور می داند که «کودک» او برای آموختن مفهوم «مسئولیت پذیری» به زمان احتیاج دارد و «وظیفه شناسی» را هرگز یک شبه نخواهد آموخت. او می داند که «درونی شدن» این مفهوم، حتی تا بعد از سه و یا چهار سالگی نیز ادامه خواهد داشت.


غیرقابل اعتماد بودن به این معنی است که:

1.همسر شما مدام قولهایی به شما می دهد که به آنها عمل نمی کند.

2.همسر شما مکرراً به قرار ملاقاتها و جاهائی که می خواهید بروید دیر می رسد.

3.همسر شما چیزهای مهمی را که به او گفته اید، فراموش می کند.

4.همسر شما موافقت می کند کارهائی را برای شما انجام دهد با اینحال اغلب فراموش می کند.

5.همسر شما یک «مسامحه کار» واقعی است که انجام هر کاری را تا آنجا که ممکن است به تعویق می اندازد.

6.نمی توانید روی همسرتان حساب کنید؛ از آنجا که درگذشته به دفعات شما را مأیوس کرده است.

7.وقتی که با شخصی غیرقابل اتکاء درگیر هستید ناگزیر نقش «والد» را برای او ایفاء خواهید کرد:

مدام می بایست کارهایشان را به آنها یادآوری کنید،

کارهایشان را برایشان انجام دهید و مدام نزد دوستان و خانواده تان به دلیل «ندانم کاریهایشان» عذر و بهانه بتراشید.

در این چنین شرایطی هرگز نمی توانید به او اعتماد کنید. در نتیجه احترام چندانی نیز برای او قائل نخواهید بود و قطعاً خشم و انزجار فوق العاده ای نسبت به او در خود تلنبار خواهید نمود.


علی رغم این پندار شما که برای همسرتان مفید بوده اید و به او کمک کرده اید، حمایت «والدانه» از همسرتان رابطه تان را به رابطه ای ناسالم بدل خواهد کرد و دست آخر احساس خواهید کرد که: عصبانی هستید. فریب خورده اید و بازیتان داده اند.
روانشناسیازدواجروانشناسی ازدواج
پژمان برکاتی روانشناس مشاور توسعه فردی pejmanbarakati.ir ارتباط با ما : 09130006360 اینستا و تلگرام:resalatefardi1
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید