بسم الله الرحمن الرحیم
کلی به زندگیت فکر می کنی، به گذشته ای که اومدیش و آینده ای که باید بری، بعد از کلی مطالعه و تحقیق می شینی و یه برنامه توپ با کلی دقت و ریزنگری می نویسی. بسم الله! شروع می کنی و چند صباحی مشغول انجامش میشی و بسیار راضی از اینکه عجب برنامه ریزی ای کردی و آینده ی درخشانی خواهی داشت!
اما بعد از مدتی احساس سرخوردگی میاد سراغت، احساس روزمره گی می کنی، بنظرت می رسه اهدافت چندان برات مهم نیستن دیگه، حتی شاید دنیا بنظرت مسخره و پوچ و بی نتیجه بیاد. « ول کن بابا! من از اولش هم این کاره نبودم .. منو چه به این کارها! باید برم سراغ همون زندگی همیشگیم .. » و این جمله ها میرن که برنامه ریزی و هدفمندی رو ازمون بگیرن.
اما مشکل کجاس؟ برنامه مون بد بوده؟ شاید! اما این نمی تونه دلیل این همه کسالت و دلسردی باشه. مسئله خیلی ساده س، تو خسته شدی! آدم بعد از نیم ساعت فوتبال بازی کردن دراز به دراز میوفته و کلی استراحت میکنه، دلش می خواد یه خوراکی خوب بخوره و کمی به سرگرمیهاش بپردازه، بعد می خواین بعد از چندین روز اجرای برنامه ی کاری روزانه ذهن و دلمون خسته نشه؟
اینطور موقع ها یه تایم اوت بگیرین، یعنی اینکه بدون اینکه لباس ورزشیتون رو دربیارین بیاین کنار زمین و ورزش نکنین! اما نه اینکه ورزش رو ترک کنین و از گود خارج بشین کلا، بلکه انقدر که ذهنتون استراحت بکنه و با نیروی بیشتر و فکر متمرکز به ادامه بازی برگردین.
حالا یه روز وسط همه برنامه هات بگیر راحت استراحت کن و کمی ناپرهیزی کن! یکم بیشتر بخواب و به تفریحات بپرداز، خواهی دید که نه برنامه ریزیت غلطه و نه دنیا به آخر رسیده و نه تو آدم ناتوانی در اجرای برنامه هات هستی!
البته خداییش نری چند روز بگیری بخوابی بیوفتی تو دور تنبلی و بگی پیمان گفته ها!! ??
پیروز و موفق باشید