یک بندهٔ خدا که عزلتنشینی را گزیده
عشق فیلسوفانه
عشق را به تعاریف اروس و آگاپه قبول ندارم.
غرب شناسان و فیلسوفان عشق(!)شناس عشق را در حیطه مورد بررسی قرار میدهند: عشق جنسی و شهوانی، عشق نفسانی و غیر شهوانی.
این فیلسوفان بهتر است دوباره به تعابیر خود از عشق رجوع کنند و قبل از آنکه آن را در مشاء گونه تکه تکه و پاره پاره نمایند و برای عشق تباین قائل شوند آن را به نظر تشکیکی در مراتب وجودی مختلف بنگرند.
پی نوشت:بهتر است اسم خود فیلصوف بگذارند؛ صوف را خرقه پشمین نیز گفتهاند.
روزگاری فیلسوف را فیلصوف نیز میگفتند!
مطلبی دیگر از این نویسنده
سفر
مطلبی دیگر در همین موضوع
تو هیچی از من نمیدونی
بر اساس علایق شما
بیا بغلِ خودم