phoenixx
phoenixx
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

امنیتی برای خودمان بودن

بامزه بازی، سمی که با طعم شیرینش کام خیلی ها را تلخ می کند. هرچه ذهن کم تر کار کند تحرک زبان بیشتر و بیشتر می شود. در ایام نوجوانی من کاملا خود را در طعم شیرین این زهر غرق کرده بودم. حالا که به قول معروف پا به سن گذاشته ام می فهمم، این سخنان چگونه امنیت کلامی و روحی یا نمی دانم اسمش را چه بگذارم ، خلاصه امنیت ما برای خودمان بودن را سلب کرده است.

اگر این نوشته را می خوانید لطفا دفعه‌ی بعد که خواستید موجبات شادی دیگران را فراهم کنید، اندکی صبر کرده و بیاندیشید، چه چیزی را ابزار قرار خواهید داد، چه کسی را هدف قرار می دهید، این ابزار یا این هدف آیا شخصی را به کام اندوه خواهد کشید؟ آیا باعث ایجاد نا امنی در کسی خواهد شد؟ ثمره ی آنچه که می‌ گویید آیا التیام یک درد با لبخندی است که به او هدیه می دهید یا ایجاد یک خراش بر چهره‌ی روح و روان یک فرد.

می گویند افراد شوخ طبع باهوش تر از دیگران هستند. من در اجتماع افراد زیادی را می بینم که با شوخی هایشان افراد زیادی را سرگرم می کنند؛ همچنین افراد زیادی را دستمایه‌ی تفریح خود می دانند. این صحنه ها برایم دردناک تر از کتک کاری و زد وخورد است. در این صحنه ها بدون خون و خون ریزی چیزی درون آدم ها می میرد. افراد شوخ طبعی که هوش بالایی دارند، آنهایی هستند که شوخی های سالم و به موقع انجام می دهند، شان افراد را محترم می شمارند و در مقابل احساسات آدم های اطرافشان خود را مسئول می دانند نه اینکه آنها را وسیله ای برای تفریح برشمارند و همه چیز را با بی مسئولیتی تمام و این حرف بپوشانند: بی جنبه نباش.

ما همه شاهد این موضوعات بوده ایم و بی تفاوت به شخصیتی که سرکوب می شود فقط خندیده ایم و رد شده ایم، ازین دسته می توان به متلک های خیابانی مخصوصا نسبت به خانم ها اشاره کرد. امنیت روانی یک جامعه که در لحظه ای خوش گذرانی و با مزه بازی چند نفر به فنا می رود.

راستش از امروز می خواهم با مسئولیت تر رفتار کنم. افسار کلام را محکم تر ببندم و سعی بر آن خواهم کرد که از امنیت افرادی که با من هم صحبت می شوند _ولو اندک_ برای اینکه خودشان باشند محافظت کنم. این منم یک از هزار. اگر این نوشته را می خوانید لطفا ازین پس به دسته ی هوشمند جامعه بپیوندید نه "صرفا بامزه ها". چرا که «ادب مرد به ز دولت اوست».

برای این کار کافیست که علایق یک شخص را مورد حمله قرار ندهیم، از انگیزه ها و تلاش ها مراقبت کنیم و بیهوده نخوانیمشان، به فضای شخصی افراد احترام بگذاریم و مهمتر از همه با فکر خود ازجانب دیگران تصمیم نگیریم؛ شاید شخصی که شما با او راحت هستید برای دیگری از این لحاظ جزو آخرین نفرات لیستش باشد. مواظب لایه های پنهانی روح افراد باشید. بارها افرادی را دیده ام که با چشم هایشان فریاد می زنند: "خواهش می کنم ،خنجرهایتان را غلاف کنید." ازینکه نقل مجالس نباشیم نترسیم چیزهای ترسناکتری هم در جهان وجود دارد. چرا باید حتما احساس خاص بودن داشت، عادی و متواضع بودن مگر چه عیبی دارد؟ بیایید در این روزهای سخت بیشتر مراقب روح و روان یکدیگر باشیم.

خب حالا دیگر این مادربزرگ خسته می رود تا آدم بهتری شود؛ اگر این نوشته را خواندید و دفعه‌ی بعد حتی یک ثانیه برای فکر کردن بیشتر وقت گذاشتید، بی شک من خوشبخت ترین آدم روی زمین خواهم بود.


شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید