یکی از راههای کنترل احساسات منفی اینه که جایگاه خودت رو از کسی که داره اون حس رو تجربه میکنه به کسی که داره وقوع یک سری احساسات رو مشاهده میکنه تغییر بدی. اینطوری "من استرس دارم" تبدیل میشه به "استرس هست"، "من عصبانی هستم" ترجمه میشه به "فلان اتفاق باعث فوران انرژی منفی شده" و الخ. در واقع وقتی نمیشه "حس" رو عوض کرد، جایگزین سادهتر اینه که موقعیت قرارگیری خودمونو نسبت بهش تغییر بدیم. تغییر این جایگاه باعث میشه درد کمتری رو متحمل بشیم و با قرار گرفتن در منسب مخاطبِ مشاهدهگر راحتتر بتونیم در مورد مشکلات فکر کنیم.
چند وقتیه دارم این رو تمرین میکنم و بگم در مقام عمل خیلی خیلی سختتر از گفتنشه اما اگر موفقیتآمیز باشه قدم بزرگی در کنترل احساسات لحظهای منفی به حساب میاد.
پینوشت: عنوان از کتاب "درک یک پایان" از جولیان بارنزه. جملهی کاملترش اینه: "صحبت از مسئولیت است، صحبت از ناآرامیست، ناآرامیِ بسیار."