pooria asrari | پوریا اسراری
pooria asrari | پوریا اسراری
خواندن ۵ دقیقه·۴ سال پیش

دایره ی راحتی یا گوشه امن؟

سلام

نکته مهم: اینجا قرار نیست من چیزی به کسی یاد بدم، نوشتن، طوری که بقیه ببینن صرفا یک ابزار برای یادگیری و دقیق تر شدن دانسته هاست، در واقع اینجا از چیز هایی مینویسم که یا برای خودم مساله بودند و یا جذابیت لازم برای منتشر کردن داشتند و احساس کردم نیاز دارم که بیشتر در موردشان بخوانم و یا بدانم...

احتمالا داخل صفحه های انگیزشی و شاید هم بعضی بلاگ های تخصصی در مورد دایره راحتی شنیدین!


دایره راحتی در واقع آن محدوده ای است که ما رفتار ها و اتفاقاتی داریم که کاملا احساس می کنیم که با آنها خوب ایم و هیچ انرژی منفی از آنها نمیگیریم و حس خوبی به آنها داریم، حسی که خیلی از مواقع نزدیک می شود به تنبلی و تن پروری! و دور نگه داشتن افراطی خود از استرس که نتایج خوبی به همراه ندارد!!!


اغلب افراد سعی می‌کنند با انجام کارهایی خارج از این دایره، از آن بگریزند. هر چیزی که بتواند اندکی سطح اضطراب را افزایش دهد، خارج از مرزهای دایره‌ی راحتی فرد انگاشته می‌شود. برای مثال اگر رفتن به سر کار و قرار گرفتن در معرض ترافیک و شلوغی مترو منجر به افزایش اضطراب شما می‌شود و حس راحتی را در شما کاهش می‌دهد، این فعالیت، خارج از محدوده دایره‌ی راحتی شما به حساب می‌آید.


البته با اینکه اضطراب چیزی نیست که کسی تمایلی به کسب کردنش داشته باشد، اما مقدار کمی از آن به طرز شگفت‌انگیزی موثر و مفید است. در بسیاری مواقع ما به اندکی اضطراب نیاز داریم تا بتوانیم خود را به انجام کاری ترغیب کنیم. بدین‌ترتیب کارایی ما بهبود میابد. در مطالعه‌ای که در سال ۱۹۰۸ بر روی موش‌ها انجام شد مشخص شد که با تفویض وظیفه‌ای بسیار بسیار ساده، کارایی افزایش یافته و متعاقبا سطح اضطراب نیز مقداری رشد می‌کند. سخت‌تر شدن وظایف، افزایش نسبی اضطراب و در نتیجه بهبود عملکرد را نشان داده و نهایتا با تخصیص وظایفی بسیار پیچیده، سطح اضطراب به حدی افزایش میابد که کارایی به صفر می‌رسد.


در واقع ما با انجام دادن کارهایی که مقداری حس خوبی به آن نداریم خودمان را در معرض رشد و بزرگ تر شدن قرار می دهیم و با فرار کردن از آن ها ترس در وجود ما رخنه می کند.


مثال های ساده ای مثل ترس از حرف زدن در جمع یا رفتن در محیط های تازه یا آواز خواندن و یا تحمل یک فامیل نچسب! این ها در وجود ما ایجاد ترس میکنند و اگر همیشه بخواهیم از آنها فرار کنیم ترس بر ما غلبه خواهد کرد.


البته ما به طور کلی در مقابل موقعیت‌ها یا چیزهای تازه، واکنش‌های منفی بروز می‌دهیم. «برنِی براون» (Brené Brown) -محقق- در این باره می‌گوید موقعیت‌های اجتماعی، سیاسی یا اقتصادی جدید همیشه در ما تردید ایجاد کرده و دایره‌ی راحتی ما را کوچک‌تر می‌کنند. و هر چه میزان تردید و ترس ما از قرار گرفتن در موقعیت‌ها تازه بیشتر شود، بیرون آمدن از دایره‌ی راحتی برای ما سخت‌تر و پیچیده‌تر خواهد شد.


اما آیا واقعا باید از دایره‌ی راحتی خارج شد؟ آیا نتیجه‌ی انجام این کار مفید است؟ پاسخ علم به این سوالات -در اغلب موقعیت‌ها- مثبت است. ما هم به پیدا کردن یک نقطه‌ی امن و مطلوب در دایره‌ی یادگیری تمایل داریم، اما در واقع بخاطر نگرانی ناخودآگاه در خصوص ورود به دایره‌ی ترس، از دایره‌ی راحتی‌مان هم خارج نمی‌شویم. در ادامه چند مزیت برای خروج از دایره‌ی راحتی و تلاش برای بهبود آستانه‌ی تحمل در صورت افزایش اضطراب آمده است:


کمک به رشد و پیشرفت

مقدار اندکی اضطراب و تردید، زمانی مفید است که با احساس موفقیت همراه شود. در این صورت رشد شخصی و شخصیتی را نتیجه خواهد داد. به همین دلیل است که برخی ماجراجویی‌های خارج از محیط تکراری خانه -مثل کوهنوردی، چتربازی و حتی دوچرخه‌سواری- می‌تواند هیجان مثبت در ما ایجاد کند. چنین فعالیت‌هایی سطح اضطراب را تا حدی امن و مثبت افزایش می‌دهند و پس از پایان آنها و بازگشت به خانه، احساسات مثبتی همچون کسب یک دستاورد مفید و اعتماد به نفس در ما ظاهر شده یا افزایش پیدا می‌کنند.


گسترش دایره‌ی راحتی

اگر دایره‌ی راحتی شما کوچک است، تعداد چیزهایی که می‌توانید بدون اضطراب به انجام برسانید هم کم خواهد بود. در این صورت اغلب اوقات -بخاطر ناتوانی در انجام بسیاری از کارها- مضطرب هستید و به‌علاوه پیشرفت‌های کمتری را هم تجربه خواهید کرد. با خروج مکرر از دایره‌ی راحتی، شما می‌توانید تعداد عادت‌ها و کارهای مفید بیشتری را به دایره‌ی راحتی خود بیاورید.


یادگیری بیشتر

ماجراجویی‌های بیشتر منجر به ترشح دوپامین می‌شود. دوپامین نقشی اساسی در ایجاد انگیزه در ما بازی می‌کند و هیجان‌های تازه، میزان آن را افزایش می‌دهد. به‌علاوه هیجان بیشتر، بهبود حافظه و افزایش یادگیری را هم نتیجه می‌دهد.

دایره ی راحتی
دایره ی راحتی


ما در شرایطی که خیلی احساس راحتی کنیم کارایی مان پایین خواهد آمد و همچنین در شرایطی که خیلی احساس بدی داشته باشیم همینطور، بهترین حالت برای ما احتمالا قرار داشتن در قسمت میانی دایره راحتی است.


به سمت ترس حمله کن!

اولین قدم برای بیرون آمدن از دایره راحتی غلبه بر ترس های ذهنی است. و این کار نیاز به مقداری شجاعت دارد! شجاعتی که اگر نباشد احتمالا شکست و برگشتن به مرکز دایره ی امن را در پی خواهد داشت!

البته بزرگتر های ما در گذشته به این نکته توجه داشته اند:


هرگاه از کاری ترسیدی خود را در آن بینداز زیرا ترس از آن کار بزرگتر از خود آن کار است.(نهج البلاغه)


به عبارتی قوانین دنیا اینطور طراحی شده اند که حتی اگر بخواهیم برای همیشه هم در دایره امن خود باقی بمانیم، نخواهیم توانست این کار را انجام بدهیم.


زندگی ما و مواردی که تحت اختیار ما نیستند و شرایط و اتفاقات ناگوار ما را به سمت بیرون دایره سوق خواهند داد تا ما مراحل رشد را طی کنیم!


مانند بچه که از بدو تولد میل ندارد بند نافش از مادر جدا شود ولی لاجرم این اتفاق می افتد. یا وقتی کودکی راه رفتن را می آموزد هنگام زمین خوردن گریه خواهد کرد و موارد از این دست.


حالا اگر بتوانیم خودمان با پذیرفتن این قوانین از دایره راحتی بیرون بیاییم قبل از اینکه به منطقه استرس پرتاب شویم، احتمالا اتفاقات بهتری برایمان خواهد افتاد...


comfort zoneترس
در تکاپو میان مسآله ها . . .
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید