Alireza Pooyanasab
Alireza Pooyanasab
خواندن ۶ دقیقه·۶ سال پیش

ارزش افزوده کسب‌های نوپا برای اقتصاد شهری

کودکی خود را یادتان هست، می‌‎خواهید چه کاره شوید پاسخ‌های شما دکتر، مهندس و‌در‌نهایت خلبان بود، ممکن بود یک نفر در این میان آرزوی معلمی را هم در سر بپروراند، اما امروز هنگامی که نگاهی به کسب و کارهای موجود در شهر می‌اندازیم، می‌بینید دکتر، مهندس و خلبان مثل سابق طرفدار ندارد یا حداقل در عمل افراد زیادی را خواهید دید که راهی به جز اشتغال در چند رشته محدود را  برگزیده‌اند. شما می‌توانید با کسب و کاری مواجه شوید که از‌آن سر کشور به شما گلدان هوشمند بفروشد. کسی را خواهید دید که با راه اندازی یک وبسایت کالایی را به شما می‌فروشد که مدت‌ها به دنبال آن می‌گشتید. به لیست کسب و کارهای جدید می‌توانید تاکسی‌های اینترنتی، تولیدکنندگان محتوا برای شبکه‌های اجتماعی یا خیاطی را هم اضافه کنید که اندازه‌های شما را در #اصفهان می‌گیرد و لباس را در شهر دیگری به شما تحویل می‌دهد.

نیازهای جدید زندگی شهری که با تغییرات عمده در سبک زندگی، کالبد شهری، فناوری‌های جدید و حتی صنعتی شدن جوامع به وجود آمده‌اند دیگر انتخاب‌های محدود گذشته را در برابر شما قرار نمی‌دهند. در قرن 21 هر روز شاهد راه اندازی کسب و‌کارهای نوینی هستیم که محصولات و خدمات متفاوتی به شما عرضه می‌کنند و هر کدام از آنها می‌توانند یکی از نیازهای زیستن شما در ساحت قرن 21 را تامین کند. برای مثال زمانی بزرگ‌ترین اسباب‌بازی که برای فرزند خود می‌توانستیم بخریم یک دستگاه آتاری بود، اما امروز او شما را با خود به فضای واقعیت افزوده می‌کشاند و برای شما یک «آواتار» طراحی می‌کند. ممکن است حتی نوه یک مادربزرگ برای شیرینی‌های خوشمزه مادربزرگــش یک صفحه اینستاگرامـــــی راه‌اندازی و از میان دنبال کنندگان مشتریانی برای خرید محصولات خانگی مادربزرگ پیدا کند.همه اینها به همراه تغییرات لحظه‌ای که در نیازها و‌پاسخ‌های داده شده به آنها رخ می‌دهند نشان دهنده پویایی و حرکت مداوم اقتصاد شهری به سوی گشودن بازارهای جدید و محصولات یا خدماتی متفاوت از قبل است.با افزایش جمعیت شهرها و تغییر سبک زندگی شهروندان همزمان با دگرگونی‌های فناورانه باید در‌هر ثانیه از عمر خودتان منتظر ورود یک بازیگر جدید به بازارهای اقتصاد شهری باشید. بازارهایی که به دلیل جنس ناپایدار و متغیرشان برنده و بازنده‌های بسیاری دارند. اما برندگان و بازندگان این وضعیت جدید(وضعیت نوین کسب و کار در ایران) کیست؟ آیا کسانی که به زعم خود برای 20 سال آینده هم برنامه‌ریزی کرده‌اند می‌توانند انتظار داشته باشند که با یک کشف جدید یا تولید ارزان‌تر در مقیاس مشابه با‌خدمات آنها بازارشان متلاشی نشود. اصلا چه کسی می‌تواند تضمین کند با یک چشمه از جنگ تجاری بین دو قدرت اقتصادی بازار محصولات آنها به خواب ابدی فرو نرود. کسانی هستند که با دریافتن تغییر پذیری سریع بازارها خود را برای پارادایم شیفت و اتخاذ تصمیمات سریع آماده کرده‌اند. اینان همان صاحبان ایده و عاشقان نوآوری هستند. این افراد که در ادبیات آکادمیک، آنها را طبقه خلاق می‌نامند به واسطه #خلاقیت و نوآوری که از خود بروز می‌دهند می‌توانند طلایه دار یا پرچم داران عصر جدید باشند.همین طبقه یا اقشار مرتبط با آنها هستند که امروز در حال راه‌اندازی استارتاپ‌های متنوع در کشور هستند. آنها از امتحان ایده خود نمی‌هراسند و با تلاش برای عملی کردن آن یک قدم از دیگر فعالان اقتصادی جلوتر هستند.در کنار استارتاپ‌ها ما شاهد تلاش‌های عده‌ای از‌فعالان نوگرای اقتصادی هستیم که در پی راه‌اندازی کسب و کارهای نوپا با سرمایه‌های اولیه ناچیز اند. البته حضور طبقه خلاق و کارآفرینان کوچک و متوسط در اقتصاد شهری نیازمند شناخت آنها از تمایلات بازار و‌آشنایی با بروکراسی حاکم و البته سرمایه مورد نیاز برای شروع کسب و کارهای مبتنی بر #خلاقیت است. صاحبان کسب و کارهای نوین در صورت موفقیت برای ساختن بازار خود می‌توانند به خلق ارزش افزوده جدیدی در اقتصاد شهری امیدوار باشند.این ارزش افزوده مانند آنچه در‌بازارهای سنتی شهر در نهایت تبدیل به انباشت ثروت یا رکورد سرمایه می‌شده، نیست. ارزش افزوده کسب و کارهای نوپا به دلیل همبستگی با دیگر حلقه‌های تو در‌توی تولید و مصرف و ناگزیر بودن جامعه در استفاده از آنها به نوعی گردش مالی قدرتمندی را به وجود می‌آورد که هر کدام از آنها می‌تواند برای گروهی از جامعه منفعت داشته باشد. برای مثال طراحی یک موشن‌گرافی و‌تولید محتوای آن چندین رسته جدید شغلی را به درآمد می‎‌رساند، از‌طراح تا تولید کننده محتوا و همچنین مصرف کننده آن که با کسب اطلاعات و آشنا شدن با یک محصول یا خدمت جدید می‌تواند به رفع نیازهای مخاطب کمک کند و‌هزینه‌های انتقال پیام را کاهش دهد.از سوی دیگر کسب و کارهـــای نوپا در صورت جذب سرمایه‌های خرد و سرگردان توانایی دارند جلوی حرکت نقدینگی افسارگسیخته را در بازارهای غیر‌مولد بگیرند. این کسب و کارها که به طور معمول نیاز به سرمایه اولیه چندانی ندارند با فعال کردن دانسته‌ها، معلومات و‌تخصص‌های آموزش داده شده در مراکز آموزشی، حاملان این دانش‌های جدید را از پرداختن به مشاغل کم حاصل سنتی و غیر مولد باز داشته و راه را برای بروز استعداد‌های آنها هموار می‌کنند، امیدی که یک کسب و کار نوپا در دل صاحبان آن ایجاد می‌کند به مثابه موتور محرکه #اقتصاد_شهری عمل می‌کند و با رو نق دادن به بازار عرضه و تقاضا باعث ارتقای سطح خواسته‌ها و نیازهای جامعه مخاطب خود می‌شود.در واقع می‌توان حضور کسب و کارهای نوپا در یک جامعه را نشانه‌ای از صعود اقتصاد شهری از سطح سنتی آن به مرحله مدرن و همگام با‌تحولات روز دانست. شهری که بتواند فضای عمومی کسب و کار را برای بروز و ظهور استعدادهای نو و بیان و تعریف جدید از اقتصاد مهیا کندخواهد توانست در رقابت با اقتصادهای همسان خود در دیگر نقاط کشور و جهان حرفی برای گفتن داشته باشد.برای مثال سال‌ها بود تحصیلکردگان و متخصصان حوزه گرافیک و تبلیغات برای پیشرفت خود راهی جز مهاجرت به تهران یا خارج از کشور نمی‌یافتند، اما امروز #اصفهان شاهد رویش جوانه‌هایی از کسب و کارهای نوپاست که در قالب شرکت‌های غیر متمرکز محصولات مورد نیاز مخاطبان خود را در شهرهای مختلف تولید می‌کنند. یک نفر در تهران همکاری در تبریز و دیگری در‌#اصفهان، با مدد گرفتن از بستری که فناوری‌های نوین برای آنها فراهم کرده است به‌خلق محصول و ایجاد ارزش افزوده برای ایده‌های خود می‌پردازند.  آیا #اصفهان می‌تواند در زمره برندگان و شهرهای موفق به واسطه نگاه مثبت به‌کسب و کارهای نوپا قرار بگیرد؟ رسوخ اقتصاد سنتی و تفکر ایجاد صنایع سنگین که میراث قرن‌های گذشته و اقتصاد سابقا پویای اصفهان است باعث شده تا نوعی مقاومت در میان فعالان اقتصادی نسل گذشته و صاحبان سرمایه‌های مادی و معنوی پدید بیاید که به هرگونه تغییری بدبین هستند و برداشتی که از جنس #اقتصاد_شهری در قرن 21 دارند را مثبت تلقی نمی‌کنند. آنها هنوز علاقه‌مند به پایین آوردن ریسک تا حد ممکن و فرار از متغیرهای ناشناخته در بازار هستند. این تفکر باعث شده تا اقتصاد اصفهان مقاومت عجیبی در برابر کسب و کارهای نوین از خود نشان بدهد و تلاش‌های جمعی نخبگان پیشرو به نتیجه مطلوب نرسد. برای برون رفت از این وضعیت، مدیران و ذینفوذان در حوزه اقتصاد و فرهنگ باید خود را برای پارادایم شیفت و نگاهی دوباره به آموزه‌های اقتصادی‌شان آماده کنند. رفع موانع اداری و جذب سرمایه‌های خطرپذیر در کنار حرکت از سطح شعار به عمق عمل در بهبود فضای کسب و کار یگانه راهکاری است که می‌تواند نسل جدید و صاحبان کسب و کارهای نوپا را به حرکت در مسیر ارتقای مهارت‌های نوین و بهره برداری از فناوری در اقتصادشهری امیدوار کند.

اقتصادشهریکسب و کار نوپاخلاقیتاصفهانعلیرضاپویانسب
یک رسانه ای، استراتژیست، یک فعال محیط زیست
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید