سیل، زلزله، آتشفشان، رانش زمین و همه اتفاقاتی از این دست که از آنها به عنوان بلایای طبیعی نام میبرند امکان رخ دادن در کشور ایران را دارند. به همین دلیل ایران را کشوری مینامند که مستعد بلاخیزی است و بی شک در هر فصلی یکی از این بحرانها را پشت خواهد گذاشت، اما سوال اساسی این است در چنین کشوری که آمار بلایای طبیعی بالایی دارد مدیریت بحران صورت میگیرد یا مدام این غافلگیری است که حرف اول را میزند.
در میان همه این بلایای طبیعی شاید استانی مثل اصفهان کمتر دچار بلا بوده باشد سیل کمتری میآید، زلزلهها نیز عموما خفیف هستند، اما نکنه مهم این است که آلودگی هوا، رانش زمین، خشکی زاینده رود و ... ولی گریبان این استان را گرفته است، عواملی بحران زا که عموما مدیریت بحران در اصفهان از اقدامات جذابی در این خصوص پیروی میکند. آن هم راهکار سکوت و پاسخ ندادن به تلفنها است یا در حالت دیگر تصمیم گیری در ساعات پایانی شب است. هرچند که مدیرکل بحران استان فردی پاسخگو و با دغدغه فراوان از قضا رسانهای است، اما برای هر بحران فقط او تصمیم گیر نیست و خیلی نمیشود به شخص خورده گرفت و این کل مدیریت استان است که در برابر بحرانها سکوت را انتخاب میکند.
البته غافلگیری گرفتاری و تعجب ظاهرا در مدیریت بحران کشور اتفاق جدیدی نیست و به خصوص طی سال جاری با وجود بحرانهای متعدد بارها و بارها موضوع اقدامات دیرهنگام را تجربه کردهایم.
اما حالا و با ورود کرونا ظاهرا بحران هم عجیب تر و فراگیر تر است و هم مدیریت آن را سخت کرده است. ورود کرونا به قم از هر طریقی که نیازمند بررسی است نشان میداد که یکی از استانهای استرتژیک کشور دچار این ویروس شده است استانی که در نزدیکی پایتخت قرار گرفته و از سوی دیگر با پایتخت فرهنگ و اقتصاد و فولاد یعنی اصفهان نزدیک است و در واقع میان راه دو استانی است که جمعیت انبوهی را بین یکدیگر رد و بدل می کنند و همچنین کریدور شمال به جنوب و شرق به غرب هم هست.
کرونا شروع شد ابتدا قم، سپس تهران پس از آن رشت و بعد از اصفهان اتفاقی که بدون هیچ عملیات کنترل بحرانی کاملا قابل پیشبینی بود اما وزارت بهداشت که متولی امر شناسایی و ماموریت به آنها داده شد باز هم دیر حرکت کرد و ویروس توانسته بود خود را به اقصی نقاط کشور برساند.
در حالی که همه گیری کرونا موجب شده است که کشور یکی پس از دیگر به تعطیلی برود و مدارس و دانشگاهها از جمله نهادهایی بودند که تعطیلی خود را سریع ارائه دادند، اما ظاهرا در اصفهان کسی گوشش بدهکار ماجرا نبود. در حالی که مدیر ارشد استان از اتفاق از جامعه پزشکی است ولی نه او و نه دیگر مدیران مرتبط به خصوص رئیس دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در این خصوص نظری ندادند و همان مدیریت سکوت را پیشه کردند تا اینکه آرام آرام صدای منتخبان مردم از شورای اسلامی شهر شنیده شد، البته این صدا نیز به واسطه اعتراضاتی بود که مردم و اولیای دانش آموزان داشتند. هرچند که تعطیل نکردن مدارس در اصفهان نشان از ضعف در مدیریت بود و زمانی که مدارس اصفهان در حالی که توسط مدیران تعطیل نشده بود، اما توسط مردم تعطیل شد حالا مدیریت کرونا در استان از خواب برخواست و گفت در این زمینه تصمیم گیری با ما نیست و باید تصمیم از تهران صادر شود، پس اگر قرار است تصمیم در تهران صادر شود نشستن شما بر این صندلی و صحبت از اینکه باید تصمیم گیری ها به استان واگذار شود برای چیست؟ این در حالی است که استان های دیگر استانداران و فرمانداران دستورات لازم را صادر می کنند در اصفهان مدیران بحران زده منتظر دستور از تهران بودند.
کوروش محمدی رئیس کمیسیون اجتماعی و محیط زیست شورای اسلامی شهر اصفهان در یک پست اینستاگرامی به مسئولان استان اینگونه گفت: "ما میگوییم به جای ترس باید مراقب بود، اما مراقبت فقط برای مردم نیست بلکه مسئولان هم وظیفهای دارند که باید به آن عمل کنند. اینکه همه استانهای همجوار مدارس را تاپایان هفته تعطیل کرده ولی مدارس در اصفهان همچنان باز هستند واقعا جای تاسف و تعجب دارد"
البته این همه ماجرا نبود و کمیسیون اجتماعی و محیط زیست شورای اسلامی شهر اصفهان طی چهار پیشنهاد به استانداری اصفهان اعلام کرد که برای پیشگیری از کرونا بهتر است " تعطیلی مدارس و دانشگاهها تا پایان تعطیلات نوروزی، حذف موقت جلسات غیر ضروری در دستگاههای استان، حذف سامانه اثر انگشت و کاهش تعداد کارکنان دستگاههای استان به میزان مورد نیاز برای رفع امور جاری" از جمله مواردی بود که شورای شهر به استانداری اصفهان ارائه کرد.
مهدی مزروعی رئیس کمسیون فرهنگی و ورزشی شورای اسلامی شهر اصفهان و سخنگوی شورای شهر اصفهان نیز طی توئیتی خطاب به مدیران و استاندار اصفهان اینگونه گفت" دانشگاه و ورزشگاه، مترو و اتوبوس و تاکسی، تئاتر، چایخانه! و ... تعطیل و ناایمن و ناگهان سرویس مدرسه و کلاس درس ایمن؟! جناب استاندار و جنابان آموزش و پرورش دودوتا چندتاست؟ در برابر سلامتی فرزندانمان مسئولید.
تا زمان نوشتن این مرقومه از اتفاقات بحرانی کرونا در کل جهان83385 نفر به این ویروس مبتلا هستند که 2858 نفر از آنها فوت شده اند. در ایران 245 نفر مبتلا به کرونا ثبت کرده است که 26 نفر از آنها متاسفانه فوت شده اند.
اما سوال اساسی این است که چرا هنگام بحران ما دچار سردرگمی میشویم؟ یکی از پاسخهای آن این است که توجه به پیشگیری یکی از ارکان مدیریت بحران است و هر چه میزان توجه به پیشگیری بیشتر باشد و برای آن برنامهریزی شود از هزینه پاسخ کاسته میشود اما به نظر میرسد به این بخش از چرخه مدیریت بحران توجه مناسبی نمیشود.
از سوی دیگر گاهی در بحرانهایی مثل ویروس کرونا مردم نیز تاحدودی در فشارهای روانی دچار اشتباهاتی میشوند که کلا کنترل و مدیریت بحران را سخت میکند چراکه رفتار تک تک مردم در افزایش یا کاهش اثرات بحران تاثیر دارد در بسیاری از مواقع مردم ایران درک مشترکی از خطر و بحران" ندارند و این در حالی است که مدیریت بحران زنجیرهای به هم پیوسته است که رفتارهای فردی تک تک مردم درافزایش یا کاهش اثرات بحران در منطقه تاثیر بسزایی دارد. رفتارهایی که به نظر میرسد با آموزش میتواند تغییر کند. البته آموزش به شدت به هماهنگی میان دستگاههای متولی در هر بحران بستگی دارد که متاسفانه در چرخه مدیریت بحران کشور این موضوع نیز به شدت دچار چالش و آسیب است و باید برای آن یک برنامه جدی داشته باشیم هرچند که در سال 98 بحرانها نکذاشتند که مدیریت بحران کشور اندکی آسوده باشد.
کشور در این روزهای کرونایی نیازمند آرامش است آرامش روانی که متاسفانه از جامعه گرفته شده است و جای آن را استرس و ترس فرا گرفته، ایران بحرانی به شدت نیازمند آرامش مردمانش است چراکه متاسفانه در بحرانها علاوه بر مدیریتهای عجیب شاهد تنش های روانی عجیب میان مردم هستیم که نمونه آن هجوم برای خرید ماسک و الکل در این روزها است یا حضور در مسافرت با تعطیلیها است اینکه به مدیران باید انتقاد کرد شکی در آن وجود ندارد، اما اینکه به رفتارهای مردم کشور و استان نیز باید انتقاد کرد هم دور از ذهن نیست مردم باید آگاه باشند که در شرایط بحرانی باید چگونه عکس العمل نشان دهند و این موضوع جز با آموزش امکان پذیر نیست.