صنعت غذا، ارزش افزوده اصفهان و رونق دهنده گردشگری است
علیرضا پویانسب- امروز صنعت گردشگری در اقتصادهای محلی نقش ویژهای ایفا میکند، به گونه ای که با کسب و کارهای کوچک و جدید، تغییرات اقتصادی ساختارهای جهانی را رقم زده است. ظهور خطوط هواپیمایی کم هزینه، پدیدهای چون اینترنت برای سهولت در ارتباطات جهانی و تعطیلات کوتاه مدت ولی متعدد موجب شده مردم انواع بیشتری از گردشگری را برای گذران اوقات فراغت خود انتخاب کنند. همین موضوعات موجب شده است شهرها و مناطق و محلات کوچک درون شهرها نیز در درون خود تغییراتی ایجاد کنند تا بتوانند گردشگران را به سوی خود بکشانند. همچنین تغییرات بزرگی در ساختارهای شرکتها و راهبردهای مقاصد گردشگری ایجاد شده که موجب افزایش رقابت شده است.
مدیران شهرها و کشورها به این نتیجه و منطق رسیدهاند که در بحرانهای اقتصادی سالهای اخیر، سرمایهگذاری در بسیاری از بخش های اقتصاد نامطمئن است، اما بحث سفر و گردشگری به دلیل اینکه به عنوان صنعتی منعطف از آن نام برده میشود با وجود شرایط و تلاطمهای شدید اقتصاد جهانی هنوز در حال گسترش است و به عنوان ناجی اقتصاد شهرها به دلیل تقاضای بالا از آن یاد میشود. گردشگری در گروههای کوچک هم از سوی گردشگران و هم از سوی میزبانان که همان شهرهای گردشگرپذیر هستند، پذیرفته شده است، چراکه این نوع از گردشگری آثار مثبتی بر اقتصاد منطقه و محله یا شهر میگذارد و مدیران از این موضوع به عنوان ابزاری برای کاهش فقر و توسعه شهرها استفاده میکنند.
از سوی دیگر باید به این نکته توجه کرد که این روزها گردشگری فقط به مفهوم سفر به ساحل و دریا نیست و گردشگری درون محلهای و سازگاری با جوامع نیز رونق عجیبی پیدا کرده است. این مدل از صنعت گردشگری عمدتا با طبیعت و ورزش، بهداشت و سلامتی، غذا و نوشیدنیها مرتبط هستند. اما از میان همه انواع گردشگری که نام برده شد، گردشگری غذا و صنایع غذایی اهمیت زیادی پیدا کرده است، زیرا نیاز به تغذیه و مواد غذایی، نیاز روزمره و حیاتی انسان هاست و بخش مهمی از نیاز و تقاضا را در مقاصد گردشگری شکل میدهد. در واقع غذا ترکیبی از جنبه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، بیولوژیکی و گردشگری مقاصد را نمایان می سازد. غذا در بازاریابی گردشگری سطح رضایت گردشگر را در اختیار دارد و عنصری مهم در بازگشت دوباره گردشگری و رونق صنعت گردشگری محسوب میشود.
بسیاری از مقصدهای گردشگری، از غذا به عنوان منبعی پرجاذبه برای تقویت بازاریابی خود استفاده کرده اند. مدیران برخی از شهرهای گردشگر پذیر اقتصاد گردشگری غذا را پر اهمیت میدانند، تا جایی که برای مثال در شهری مثل استانبول مدیران شهری تصمیم میگیرند یک راسته یا دو راسته از خیابانهای خود را تعطیل کرده و آنها را به فروشگاههای مواد غذایی کنار خیابان اجاره دهند. چراکه شهردار استانبول معتقد است مواد غذایی به طور فزایندهای بهعنوان بخش مهمی از بازار گردشگری فرهنگی در این شهر در حال فعالیت است. جالب اینجاست که بررسیها نشان میدهد گردشگری غذایی نهتنها منافع اقتصادی یک شهر یا یک منطقه از شهر را تامین میکند، بلکه موجب تحریک اقتصادی در شهر و همچنین حفاظت از مشاغل موجود دیگر میشود و از سوی دیگر در کنار خودش شغلهای جدید ایجاد میکند. همه این اتفاقات موجب گردش پول در یک شهر و در ازای آن رونق اقتصاد گردشگری میشود. از سوی دیگر رونق گردشگری غذایی موجب توسعه فرهنگی که مدنظر مدیران هست نیز خواهد شد.
اصفهان با توجه به تنوع بالای غذایی و اقلیمی و با وجود اینکه از پیش فرهنگی محسوب میشود قطعا اگر به موضوع گردشگری غذایی وارد شود نه تنها موفق بلکه شاید جزو سه شهر اول دنیا در این زمینه خواهد بود. متاسفانه اما تا این لحظه توجه جدی به موضوع گردشگری غذا و درآمدهای اقتصادی که از آن به شهر انتقال مییابد نشده است. این درحالی است که شهری مثل اصفهان نه تنها برای گردشگران خارجی بلکه از نظر تنوع غذایی برای گردشگران داخلی نیز قابلیتهای منحصر به فردی دارد که هر کدام از این غذاها میتواند یک برند برای شهر اصفهان باشد و در چنین رقابتی میتواند مابقی رقیبان گردشگـــــری خود را کنار بزند و ماندگاری گردشگر و احساس رضایت او را نیز فراهم آورد که هر دو موجب افزایش ارزش افزوده شهر اصفهان میشود.
مدیران باید به این نکته دقت داشته باشند که غذا همچون زبان ابزاری برای برقراری ارتباط و اشتراک احساسات است. در واقع غذا موجب ایجاد انگیزه برای بازگشت گردشگر به شهر گردشگرپذیر میشود. غذا، نوشیدنی و خوراکی از این جهت برای شهر و اقتصاد آن اهمیت پیدا میکند که نقطه یا وجه تمایز یک شهر مثل اصفهان با سایر رقبای خود در زمینه گردشگری میشود. نمونه بارز آن در گردشگری داخلی کاملا روشن است، اصفهان به وجود همه آثار تاریخی خود به واسطه خوراکیهایی چون بریان، خورش ماست، گوشفیل و ... یک گام از دیگر رقبای گردشگر پذیر داخلی خود با وجود همه جذابیتهای غذایی شهرهای کشور پیش میافتد، همین موضوع در بحث گردشگری بینالمللی هم مطرح است اینکه غذاهایی مثل بریان و ... میتواند ابزار اصلی اصفهان برای بازاریابی گردشگری باشد و حتی مولد ثروت اقتصادی محسوب شود.
اصفهان با وجود خیابان چهارباغ، کرانه زایندهرود و با وجود فضاهای اینچنینی به سادگی می تواند در زمینه گردشگری غذایی نیز وارد شود و اقتصاد شهری و ورود گردشگر به عنوان یک منبع مالی را تثبیت کند، برنامه ریزان شهری در اصفهان و بخصوص مدیران در این زمینه میتوانند با ساماندهی غذایی در سطح شهر اصفهان نیازهای مشتری داخلی و خارجی از نظر غذایی را تامین و اقتصاد محلی خود را در یک چهارچوب صحیح رونق ببخشند.
درک و باور اهمیــــت و کارکردهای سودمنـــــد گردشگری غذا و رفع موانع پیشرو و تجهیز منابع، تسهیلات و خدمات مرتبط با این بخش می تواند زمینه را برای توسعه و گسترش این صنعت و ایجاد تصویری مطلوب از شهر اصفهان در عرصه جهانی در خصوص گردشگری غذا فراهم سازد، تصویری که میتواند خیل عظیم گردشگر را نه فقط بهواسطه وجود آثار تاریخی بلکه به واسطه وجود غذا به این شهر بکشاند، امروز که اعراب نقطه هدف و گردشگران اصلی کشور به حساب میآیند، به نظر میرسد گردشگری غذا رونق اقتصادی بیشتری را برای شهری مثل اصفهان رقم خواهد زد.
اگر قرار است اقتصاد شهری چون اصفهان نجات پیدا کند باید بر این نکته تاکید کنیم که سفر و گردشگری، تولید، در آمد و اشتغال با خود به همراه دارد، گردشگری می تواند به توسعه و یکپارچهسازی اجتماعی و اقتصادی در شهر کمک کند، اما همه این اتفاقات نیازمند درک دقیق از گردش اقتصادی گردشگری است که هنوز در مدیران اصفهان وجود ندارد.