مهم نیست که جزو هواداران زلاتان باشید یا کسانی که از او نفرت دارند، به احترام گلهای عجیبش در فوتبال تشویقش کرده باشید، یا مثل هواداران هلاس ورونا او را هو کنید؛ زلاتان یکی از عجیبترین شخصیتهای دنیای فوتبال بود؛ کسی که مابین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۶ از ۱۰جام قهرمانی لیگ که در آنها حضور داشت، ۹ جام را بالای سر برد؛ اسطورهای که بیشتر از یک انسان شبیه یک شیر زندگی کرد؛ تندخو، رهبر، و الهامبخش؛ و چه کسی است که نداند، شیر هیچوقت پیر نمیشود.
ایسنا پلاس: در همه زندگیاش ضدقهرمان بود؛ هم آن روزی که اولین قرارداد حرفهایاش را با مالمو بست، به چشم همتیمیهایش یک مهاجر خارجی بود، هم همین هفته پیش وقتی شب خداحافظیاش در ورزشگاه هلاس ورونا، تماشاگران تیم رقیب او را هو میکردند، به طعنه بهشان گفت: «هو کنید. این بزرگترین لحظه سال شماست. دارید من را تماشا میکنید.» اما همین فرو رفتن در نقش ضدقهرمان، زلاتانی را ساخت که امروز میشناسیم. ستارهای که حتی اگر دوستش نداشته باشید، نمیتوانید دستاوردهایش در فوتبال، سایه بلندش روی تیمهایی که در آنها بازی کرده و البته جملات قصار و کنایهآمیزش را فراموش کنید.
«سری آ جایی است که ۲۰ تیم در آن با هم مسابقه میدهند، اما در آخر زلاتان جام را بالای سرش میبرد.»؛ این بخشی از یادداشت بلندی بود که روزنامه گاتزتا بعد از قهرمانی سال ۲۰۱۰ میلان در ستایش زلاتان چاپ کرد؛ بعد از قهرمانیهای متوالی با یوونتوس، اینترمیلان و میلان در ایتالیا. ستارهای که بعد از نمایشهای درخشان با آژاکس به یوونتوس پرستاره فابیو کاپلو اضافه شد اما بعد از اولین جلسه تمرینی، کاپلو او را گوشهای میکشد و از نگرانیاش درباره سبک بازی زلاتان میگوید: «باید ژن فوتبال معصومانه آژاکس رو از خودت پاک کنی. اینجا ایتالیاست.» فقط چند ماه بعد زلاتان هیولایی بود که برای قرار گرفتن در ترکیب اصلی تنهاش را به ستارههای یووه – ترزگه و دلپیرو و آدرین موتو – میزد.
هیولای زلاتان آزاد شده بود. او تبدیل به ضدقهرمانی شده بود که رابطهاش با قهرمانهای فوتبال هیچوقت خوب پیش نمیرفت. کاراکتری که تمام توجهات را در هر باشگاهی میخواست. برای همین هم آبش در بارسلونا با پپ گواردیولا و مسی توی یک جوی نرفت؛ خشمی که هیچوقت هم پنهانش نکرد: «اگر رئیس فیفا بودم توپ طلا را به خودم تقدیم میکردم. چون هیچکسی مثل من استحقاقش را ندارد. اصلاً بگذارید صادق باشم؛ باید اسم توپ طلا را به «لیونل مسی» تغییر بدهند.»
در تمام دوران فوتبالش در ۹ باشگاه فوتبال کرد، اما فقط در میلان و پاریسنژرمن بیشتر از ۳ سال ماند. در بارسلونا حضور بازیکنان با ماشینهای اسپورت را برای آمدن به تمرین ممنوع کردند، اما زلاتان عاشق شکستن قوانین بود؛ مخصوصاً وقتی پپ آن قانون را گذاشته باشد؛ پس در اولین جلسه تمرین با فراریاش به تمرین آمد تا پیغامش را تمام لاماسیا بشنوند؛ دیگر از بودن در این تیم خوشحال نیستم.
وقتی یوونتوس به سری بی رفت و خیلی از ستارههای تیم مثل ترزگه، ندود و دل پیرو تصمیم گرفتند در این تیم باقی بمانند، بدون هیچ ملاحظهای اعلام کرد برای اینترمیلان بازی خواهد کرد؛ دشمن خونی تورینیها که در کالچوپولی برنده دعوای حقوقی از رقیب شده بود. بعد از چهارسال بازی برای پاریس هم به طعنه اعلام کرد تنها در یک صورت در پاریس باقی میماند؛ اینکه پاریسیها برج ایفل را دور بیندازند و مجسمه زلاتان را به جایش نصب کنند. تقریباً همه در پاریس میدانستند که این کار نشدنی است، اما کافی است به کافه دادی در منطقه بلونی بینکور پاریس سر بزنید که به خاطر علاقه او به همبرگر، یک غولبرگر ۶۰۰ گرمی را در منویش زلاتان نامگذاری کرده است.
مهم نیست که جزو هواداران زلاتان باشید یا کسانی که از او نفرت دارند، به احترام گلهای عجیبش در فوتبال تشویقش کرده باشید، یا مثل هواداران هلاس ورونا او را هو کنید؛ زلاتان یکی از عجیبترین شخصیتهای دنیای فوتبال بود؛ کسی که مابین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۶ از ۱۰جام قهرمانی لیگ که در آنها حضور داشت، ۹ جام را بالای سر برد؛ کسی که سریال تد لاسو با الهام گرفتن از کاراکتر او، شخصیت محبوب سریال -یعنی زاوا – را خلق کرد. اسطورهای که بیشتر از یک انسان شبیه یک شیر زندگی کرد؛ تندخو، رهبر، و الهامبخش؛ و چه کسی است که نداند، شیر هیچوقت پیر نمیشود.