از آن روز که مدیریت ناصحیح بر منابع آبی حاکم شد و در فلات مرکزی ایران تنها رودخانه دائمی آرام آرام از خروش می ایستاد اکثر کارشناسان زیست محیطی و فعالان ایم حوزه چنین روزهایی را در صحبت هایشان مطرح می کردند، اما کسی به فهر طبیعت فکر نمی کرد به آن روز که اگر طبیعت همین رود دائمی فلات مرکزی را بگیرد اکوسیستم زندگی انسان های این محدوده دچار چالش اساسی می شود چالش که قطعا انسان از پس خطرات آن بر نخواهد آمد. امروز بیش از ده سال و به عبارتی حدود 20 سال می شود که زاینده رود دیگر دائمی نیست و بیش از 5 سال است آبی در آن به درستی جریان ندارد ترک های کف این رودخانه نشان می دهد که این رودخانه تا چه اندازه خشک بوده است. این خشکسالی نه تنها طراوت و شادابی را از شهر اصفهان ربوده است بلکه چاه های آب شهری نیز کم کم ته نشین شدند و موضوع آب شد مهمترین پر دغدغه ترین و اصلی ترین موضوع استانی که روزگاری به داشتن رودخانه ای زاینده مشهور بوده است، پل ها و آثار تاریخی و یک تمدن از یک سو و بیش از پنج میلیون انسان از سوی دیگر از کمبود این آب هر روز نسبت به روز گذشته چالش های بیشتری را پیش رو خواهند داشت.
در میان همه این نبودها و کمبود ها و با خشک شدن رسمی چاه های فلمن و پس از آن چاه های شهرداری نشست زمین هم شروع شد و امروز اصفهان دیگر نه آبی در دل زاینده رودش دارد و نه در اعماق زمینش، در این میان پساب راهکار دیگری بود که عده ای از مسئولان و کارشناسان طی این مدت از آن نام بردند پسابی که در این وانفسای بی آبی حکم طلا را برای شهری مثل اصفهان بازی میکند و هر روز بر سر داشتن آن میان شهرداری اصفهان، کشاورزان، صنایع و محیط زیست کشمکش وجود دارد کشمکش هایی که هیچ کدام حاضر نیستند کوتاه بیایند و جالب است که محیط زیست که در همه قرار دادها به واسطه تالاب گاوخونی نامش در ابتدای لیست دریافت پساب است اصلا در این کشمکش ها جایی ندارد چون بحران بیش از آن است که پساب بخواهد به گاوخونی برسد. پساب درواقع تنها راه حل کوتاه مدتی بود که مدیران اصفهان می توانند در محدوده استانی در مورد آن تصمیم بگیرند وگرنه خشکسالی زاینده رود یک موضوع فرا ملی بوده و تاکنون نیز نتیجه ای نداشته است. جالب آنجاست که آنهایی که بر سر موضوع پساب این روزهای اصفهان کشمکش می کنند همانهایی هستند که در نبود آب در رودخانه و خشکسالی امروز آن متهم هستند از یک سو صنایع، سوی دیگر کشاورزی و خشکی چاه های شهرداری به واسطه مصرف بی رویه حالا آنها خواستار پساب هستند، این در حالی است که صنایعی چون فولا مبارکه و ذوب آهن با استفاده از پساب شهرهای نزدیک خود چون مبارکه و زرین شهر طبق آنچه اعلام می کنند تا حدود 30 درصد از مصرف آب را کاهش داده اند که این اتفاق خوب و ارزنده می تواند به حساب آید، اما کشاورزی استفاده از پساب در این بخش هرچند که تاکنون به صورت مخفی و غیرقانونی رخ داده است، اما خود محل سوال است محیط زیست و کارشناسان دانشگاه علوم پزشکی مخالف استفاده از پساب برای کشاورزی هستند، اما هم کشاورزان در این بی آبی نیاز شدید به پساب دارند و استفاده می کنند و هم آب منطقه ای پساب را در اختیار آنها قرار می هد که این خود جای تامل دارد که به هر حال کشاورزی پس از پساب اصفهان و محصولات ارائه شده آن چه می شود. محسن مهرعلیزاده استاندار اصفهان معتقد است باید با طرحهای کشت جایگزین و استفاده از آبهای خاکستری و پساب، کم آبی را مدیریت کنیم. جنگ جهانی سوم بر سر خاک یا صنعت نیست و این جنگ اگر اتفاق بیفتد بر سر آب خواهد بود. او ادامه می دهد: باید در استان اصفهان چرخهای میان تصفیهخانهها، صنعت، کشاورزی و منابع آبی پدید آید. به همین خاطر در کارگروه ملی مقابله با کم آبی، استان اصفهان نخستین استان بود که مشکلات آن مورد بررسی قرار گرفت. حقیقت این است که با توسعه صنعت به کشاورزی و محیط زیست استان، آسیب وارد شده است. این سخنان مهرعلیزاده نشان می دهد که عمق بحران آبی در این استان به حدی است که برنامه ها نمی تواند پاسخگوی شرایط فعلی آبی استان باشد به همین دلیل استاندار اصفهان می افزاید: در کارگروه آبی استان تصمیم گرفته شده است که صنعت اصفهان به فعالیت خود ادامه داده و در عین حال بخشی از منابع آبی در اختیار محیط زیست و کشاورزی قرار بگیرد تا کشاورزی و محیط زیست اصفهان احیا شود. در مدت زمانی کمتر از دو سال با تعادل بخشی و ایجاد توازن میان بخشهای کشاورزی و صنعت به مصارفی بهینه دست خواهیم یافت. هرچند که مهرعلیزاده معتقد است که پساب را باید میان همه بخش ها به درستی و با الویت پخش کرد، اما با همه آن تفاسیر در خصوص پساب و استفاده آن در کشاورزی اسفندیار امینی دبیر اجرایی نظام صنفی کشاورزی استان اصفهان میگوید: پساب فاضلاب شهرستان اصفهان از سال ۱۳۳۲ بر اساس تصویبنامه پنجم خردادماه سال ۳۳ هیئت وزیران وقت، متعلق به حقابه داران شرق اصفهان بوده و تصمیم به دادن این حق مسلم بعد از ۶۴ سال، نه رودخانه را احیا می کند و نه محیط زیست و تالاب را و نه معوض حقابههای کشاورزان است بلکه فقط اقدامی است که سال ها پیش باید انجام می شد، اما صورت نگرفت.
او اضافه میکند: در این سال ها تلاش کردیم که بفهمانیم وزارت نیرو از سال ۵۲ به بعد معادل یک هزار و ۹۷۶ میلیون متر مکعب آب از آب های سطحی رودخانه و بیش از ۴۰ هزار حلقه چاه حریمی و غیر حریمی (حدود پنج میلیارد مترمکعب) از آب های زیرزمینی در حوضه زاینده رود، تخصیص داده است، اما این در حالی است که ظرفیت انتقال ۳۸۴ میلیون مترمکعب آب به حوضه زاینده رود را ایجاد کرده است و مطابق قانون و مصوبات شورای عالی آب، باید برای مازاد تخصیص خود از زاینده رود، چاره اندیشی کند و از محل حقابه ها برداشت نکند، ولی این کار صورت نگرفت. دبیر اجرایی نظام صنفی کشاورزی استان اصفهان اگر مشکل بالادست چم آسمان تا سرشاخهها در دو استان چهار محال و بختیاری و اصفهان و ورودی بین حوضهای حل نشود، مانند چهار تونل قبلی (اول و دوم کوهرنگ و چشمه لنگان و خدنگستان) که با اجرای آنها قرار بود ۶۴۷ میلیون مترمکعب به آب آوری طبیعی رودخانه زاینده رود اضافه شود که بر عکس انتظار، علیرغم ورود چهار تونل همان آب رودخانه طبیعی هم دیگر به اصفهان نرسید. به همین دلیل، اگر مشکل لجام گسیختگی رودخانه در بالادست چم آسمان در دو استان چهارمحال و اصفهان، حل نشود، تونل سوم کوهرنگ نیز به همان سرنوشت دچار می شود و البته هر منبع دیگری هم به رودخانه اضافه شود به همان سرنوشت دچار خواهد شد. اگر مجددا قنوات، چشمه ها و نشتیهای آب به رودخانه، مجددا احیا شود معادل چندین تونل آب است که به حوضه زاینده رود انتقال داده شود.
اما، فروغ مرتضایی نژاد مدیرعامل سازمان پارکها و فضای سبز شهرداری اصفهان بر این باور است مردمان اصفهان به وضعیت و شرایط قبلی رودخانه و سرسبزی شهر عادت کردهاند و گرفتن هر کدام از این موارد برای آنها بسیار سخت و دشوار است، بنابراین باید برای حفظ سبزینگی شهر تلاش کنیم و در حال حاضر نیز مهمترین مشکل، کمبود منابع آبی است که درصدد هستیم پساب را جایگزین آب در آبیاری فضاهای سبز و درختان کنیم در این راستا نیز به شهرداری هزینه سنگینی تحمیل شده است تا بتواند از پساب برای آبیاری فضای سبز استفاده کند. او می گوید: شرکت آب منطقهای تعهداتی دارد مبنی بر اینکه پساب را برای شهرداری تامین کند و دستگاههای اجرایی نیز دست به دست هم دادهاند تا تعهدات قبلی پرداخت شود.
حالا با فراموشی حق آبه محیط زیست برای تالاب گاوخونی از مسیر پساب این کشاورزان، شهرداری و صنایع هستند که برای آنچه از آب اصفهان با نام پساب مانده با یکدیگر رقابت کنند رقابتی نشان می دهد که هر کدام برای آن به نوعی تلاش می کنند.