«سالها پیش سرباز احمدی را در اصفهان با پرتاب ترقه کور کردند و تقریباً در تمام ورزشگاههای ایران دست کم یک بار با پرتاب ترقه و سنگ و صندلی و ... خونی به زمین ریخته است! چرا؟ جز این که ورزش برای لذت است؟ کار را به جایی رساندهاند که ورزشگاهها نه تنها برای زنان که حتی برای مردان هم خطرناک شده! اطلاق واژه «تماشاگرنما» خودفریبی است. همه چیز هم در سنگ خلاصه نمیشود. فحاشیهای جنسی شاید زخم به جا نگذارد اما روان قربانیان را کبود میکند. برای کسی مهم است؟»
به گزارش ایسنا، عصر ایران نوشت: «تعارف پیکان و سپاهان به همدیگر باعث شد تا پرسپولیس با هفت امتیاز کماکان در صدر جدول بماند. امیر قلعهنویی که سپاهان را برای قهرمانی بسته است، از سبک بازی شاگردان مجید جلالی گله کرد که با تکیه بر وقتکُشی توانستند یک امتیاز بازی را بگیرند.
در هفتهای که فقط هشت گل از خط دروازهها گذشت همه چیز تحت تاثیر بازی آغشته به خون استقلال خوزستان - پرسپولیس قرار گرفت. یک بازی غیر معمولی و کسالتبار که گر چه گل نداشت اما پر از حاشیه بود. سنگپرانی و شعارهای تند و افشاگری توئیتری و... آن قدر آزاردهنده بود که روزنامه ورزشی «شوت» با درشتترین تیتر ممکن در کنار عکسهایی از درگیریهای روی سکو نوشت: لکه سیاه لیگ!
این نخستین بار نیست که در اهواز و در خلال لیگ برتر واژه «سنگ» هم پای «توپ» در یک مسابقه فوتبال تکرار میشود. تعدادی از تماشاگران در ورزشگاههای خوزستان چند سال است با پرتابهای موفق باعث شکستن سر بازیکنان، هواداران رقیب و حتی سرمربی میشوند! سال ۹۱ در نتیجه همین سنگپرانیها سر حسین فرکی، مربی محجوب فولاد را شکستند و اردیبهشت امسال در آبادان و در فینال جام حذفی چشم اسماعیل بهداروند هوادار استقلال در نتیجه پرتاب سنگ کور شد!
این فقط خوزستان نیست که به این طاعون مبتلا شده است. سالها پیش سرباز احمدی را در اصفهان با پرتاب ترقه کور کردند و تقریباً در تمام ورزشگاههای ایران دست کم یک بار با پرتاب ترقه و سنگ و صندلی و ... خونی به زمین ریخته است! چرا؟ جز این که ورزش برای لذت است؟ کار را به جایی رساندهاند که ورزشگاهها نه تنها برای زنان که حتی برای مردان هم خطرناک شده! اطلاق واژه «تماشاگرنما» خودفریبی است. همه چیز هم در سنگ خلاصه نمیشود. فحاشیهای جنسی شاید زخم به جا نگذارد اما روان قربانیان را کبود میکند. برای کسی مهم است؟
تا روزی که از ورزشگاههایمان جنازه بیرون نکشیم، همین ماجرا ادامه خواهد داشت. همین سرشکستنها، فحاشیها، تخریب صندلی و نرده و... چه خشم متراکمی دامن جامعه را گرفته است و بیچاره فوتبال که به عرصهای برای خالی کردن این عصیان و بیزاری تبدیل شده است.
در میان این هیاهو اما نمایش استقلال شفر باشکوه بود. هواداران استقلال حق دارند او را با هر لقبی تحسین کنند. در حالی که تراکتورسازی با تمام قوا به تهران آمده بود، آبیها در غیاب انبوه ستارههای مصدوم و پرکشیده یکی از کمدردسرترین پیروزیهایشان را جشن گرفتند.
حضور اشکان دژآگه و مسعود شجاعی با لباس تراکتور هم نتوانست توفان آبی را متوقف کند. آنها با سه گل عبداللهزاده (مدافع حریف)، مرتضی تبریزی و فرشید اسماعیلی برای رقیبان خط و نشان کشیدند. در کنار نمایش شایسته استقلال بازی پراشتباه بازیکنان تراکتور، فاصله بسیار زیاد بین خطوط سهگانه و البته تکرویهای بیهوده از علل ناکامی قرمزپوشان تبریز بود؛ تیمی که البته استعداد این را دارد که به کورس قهرمانی برگردد اگر جان توشاک روی نیمکت همیشه لغزان این تیم دوام بیاورد.
تساویهای پرتعداد این هفته اما تحتالشعاع دومین پیروزی پدیده با یحیی گلمحمدی مقابل صنعت نفت آبادان قرار گرفت تا آنها به رده دوم جدول برسند؛ تیمی که با مربی کمحرف و کمادعا اما کاربلد و خوشفکر میتواند همه را غافلگیر کند آنها حتی در هفته اول که مقابل پرسپولیس شکست خوردند سزاوار کسب حداقل یک امتیاز بودند.
با این آرزوها به استقبال هفته چهارم لیگ برویم که خون کمتری بریزد!»