هر روز #کارمندان تصمیم میگیرند که آیا میخواهند برای #مشارکت در موفقیت سازمانشان سنگتمام بگذارند یا خیر. این تصمیم بسیار مهمی است، زیرا زمانی که کارمندان میخواهند با کمک کردن به #همکارانشان، #داوطلب شدن برای به عهده گرفتن وظایف خاص، معرفی #ایدهها و فعالیتهای جدید، شرکت در جلسات غیراجباری، وقف ساعات اضافی برای تکمیل پروژههای مهم و...، کاری بیش از نقشهای تعریفشده سازمانی انجام دهند، شرکتهایشان کارآتر میشوند.
در نتیجه، یک وظیفه مهم برای #مدیران موفق، #انگیزه دادن به کارمندانشان برای #تعهد به این گونه رفتارهاست؛ رفتارهایی که محققان آن را «#رفتارهای_شهروندی» یا citizenship#behaviors #مینامند.از سوی دیگر، برخی مطالعات نشان داده است که کارمندان گاهی برای اینکه شهروند سازمانی خوب باشند، احساس فشار میکنند و ممکن است تنها برای اینکه از طرف سازمان پذیرفته شوند، این کار را انجام دهند. با فرض اهمیت رفتار شهروندی برای موفقیت سازمانی، یک روش بطور #بالقوه موثر برای انجام این کار چیزی است که ما آن را «#دگرگونسازی_شهروندی» مینامیم.
دگرگونسازی شهروندی بر مبنای این مفهوم است که کارمندان میتوانند روشهایی را شکل دهند که فراتر از وظیفه خود عمل کنند؛ به طوری که نه تنها در سازمان همکاری کنند، بلکه شخصا از نقاطقوت خود به بهترین شکل بهره ببرند.به این دلیل، ما مدیران را تشویق میکنیم تا به کارمندانشان اجازه دهند بدانند چه نوع رفتار شهروندی برای کار گروهی آنها مهمتر است؛ کارمندان باید در مورد اینکه چه نوع رفتارهای شهروندی با #نقاط_قوت، #انگیزهها و #علایق آنها #پایدارتر است، با مدیرانشان رک و راست باشند.