اگر بخواهم در یک کلمه توچال را تعریف کنم، باید بگویم : عشق. قله توچال خود عشق است و یکی از لذتبخش ترین کوهنوردیها را دارد. همیشه بهترین احساس را از آن گرفته ام، بهترین خاطرات را ساختهام و طبیعت را شناختهام. این قله پر ترددترین مسیر کوهنوردی را بین تمام کوههای تهران دارد و همه کوهنوردان عاشق آن هستند. طبیعت توچال فوقالعاده زیبا و منحصر به فرد میباشد. پس از مدتها صعود به قله توچال را تجربه کردم.
مسیر صعود را از انتهای خیابان ولنجک و قبل از طلوع خورشید آغاز کردم. هوا بسیار خوب، دلچسب و بهاری بود. با انجام چند حرکت کششی راهم را آغاز کردم. چه محیط زیبایی دارد کوهستان و چه هوای دلچسبی. پس از طی حدود یه ساعت به ایستگاه دوم رسیدم و مشغول صرف صبحانه کوهنوردی شدم. بلافاصله به سمت ایستگاه پنج حرکت کردم. کم کم خورشید طلوع میکرد و گرمای آفتاب قابل احساس میشد.
شیب مسیر ایستگاه پنجم تله کابین توچال کمتر از مسیر ایستگاه دوم است و جذابیت بیشتری دارد. از تعداد کوهنوردان کاسته شده بود و تقریبا فقط من در مسیر بودم. با سرعت خوبی حرکت میکردم و در نهایت پس از دوساعت و نیم به ایستگاه پنجم توچال رسیدم. در ایستگاه پنجم استراحتی داشتم و آبی نوشیدم.
از ایستگاه پنجم تا ایستگاه هفتم مسیر سنگینی را تجربه کردم، چراکه بخش اعظمی از مسیر یخ زده بود و باد شدیدی میوزید. اما با این حال پس از حدود سه ساعت به ایستگاه هفتم رسیدم و به دلیل خستگی ناشی از کوهنوردی سنگین، نیم ساعت استراحت کردم.
پس از کمی استراحت به سمت قله توچال حرکت کردم. باد شدید و شدیدتر میشد اما زیبایی و جذابیت کوهنوردی به همین است. پس از چعل و پمج دقیقه به قله توچال رسیدم.
در نهایت پس از چندین ساعت کوهنوردی بر فراز قله توچال ایستادم. سرعت باد بالای ۵۰ الی ۶۰ کیلومتر بر ساعت بود. هوا سردو آلودگی شهر نمایان بود. مدتی روی قله به استراحت پرداختم و از تماشای مناظر و سایر قلهها مانند قلل آزادکوه، خلنو، سرکچال و… لذت بردم..
بسیاری از کوهنوردان با استفاده از تله کابین به سمت پایین بازمیگردند. من نیز ایستگاه هفت تا پنج را با تله کابین بازگشتم. پس از پیاده شدن از تله کابین ترجیح دادم ادامه مسیر را به صورت پیاده طی کنم. پس از حدود پنج ساعت برنامه صعود به توچال من با خوبی و شادی به اتمام رسید.
تعدادی نکته برایتان ذکر می کنم که شاید بتواند در فصل بهار شما را راهنمایی کند: