پس از مدتها تصمیم گرفتم به دیدار درکه بروم. چرا از واژه دیدار استفاده میکنم؟ چون که همیشه بهترین احساس مثبت را از این مسیر گرفتم و میگیرم. حس تازگی و حس طراوتی که مسیر درکه دارد واقعا بینظیر است. طبیعت زیبا و هوای دلچسب در چهار فصل سال زبانزد تمام کوهنوردان است. مطمئنم تمام کوهنوردان با من موافق هستند.
صعود را از میدان درکه آغاز کردم، از کوچه پس کوچههای روستای زیبای درکه عبور کردم و به ابتدای مسیر کوه رسیدم. در ابتدا جذابیت خاصی در این مسیر وجود ندارد اما هرچه بالاتر میرویم و بیشتر به عمق طبیعت نزدیک میشویم، دره سرسبزتر و با طراوتتر میشود. از مسیر اذغال چال به بعد حال و هوای درکه عجیب می شود، آنقدر عجیب که قابل توصیف نیست. پس از حدود۱:۳۰ کوهنوردی به پناهگاه پلنگچال رسیدم.
پناهگاه پلنگچال یکی از پناهگاههای قدیمی برای کوهنوردان است که در دهه پنجاه کار ساخت آن شروع و در همان دهه به پایان رسید. پناهگاه پلنگچال دارای تمامی امکانات رفاهی و همچنین بوفه میباشد.
با اینکه صعودم وسط هفته بود اما تعداد قابل توجهی از کوهنوردان در پناهگاه حضور داشتند. پس از استراحتی کوتاه و گپ زدن با تعدادی از کوهنوردان مسیر برگشت به سمت پایین را انتخاب کردم.
مسیر برگشت از پلنگچال همان مسیری بود که برای صعود به درکه انتخاب کردم. درمیسر برگشت تعداد بیشتری از کوهنوردان و گردشگردان را ملاقات کردم. تعداد زیادی از مردم در کافه و رستورانهای درکه مشغول تفریح و غذا خوردن بودند. من هم ترجیح دادم اوقات کوتاهی را در یکی از کافههای درکه بگذرانم
پس از استراحت کوتاه مدت و گپ زدن با تعدادی از طبیعتگردان. به سمت روستا و میدان درکه بازگشتم و یکی از جذابترین کوهنوردیهای من با خوبی و خوشی به پایان رسید.