ویرگول
ورودثبت نام
پوریابحیرایی
پوریابحیرایی
خواندن ۴ دقیقه·۴ ماه پیش

نگاهی به کتاب خودکشی: علل اجتماعی خودتخریبی

این کتاب دیدگاه مرا نشان میدهد که خودکشی یک رفتار اجتماعی است. رفتاری که ما میتوانیم هم از لحاظ جامعه شناختی و هم از لحاظ علمی آن را تبیین کنیم. با وجود این که اخیراً مدل غالب در گفتمان خودکشی مدل روان پزشکی است، جامعه شناسی هنوز سهم مهمی در درک این موضوع دارد.

جیسون منینگ تو این کتاب به توضیح سازوکارهای اجتماعی‌ای می‌پردازه که باعث افزایش/کاهش آمار خودکشی در جوامع شدن.

توضیحی که در واقع روی سه پایه اساسی سوار شده:

۱- تغییرات عمودی اجتماعی رو به پایین ( کاهش ثروت٬ قدرت٬ و جایگاه اجتماعی نسبت به گروه مقایسه)

۲- تغییرات افقی به شکل کاهش صمیمیت به خصوص از دست دادن روابط نزدیک

۳-حمایت شخص ثالث: عوامل خارجی که میتونن تو کاهش این آمار و پیشگیری از وقوع تاثیرگذار باشن

نقطه مثبت کتاب برای من تلاشی بود که نویسنده برای بیان پیچیدگی خودکشی به عنوان یک رفتار اجتماعی داشت. مثال‌های متعدد از سازوکارهای مختلفی که چطور در طول زمان و همینطور بین گروههای مختلف شیوه و انگیزه خودکشی تغییرپذیره و ساده‌انگارانه است که این رفتار رو صرفا حاصل یک پاتولوژی فردی در نظر بگیریم.

تو یکی از مثال‌های قابل توجه، نویسنده به داستان محمد بوعزیزی اشاره میکنه.محمد، دست‌فروش تونسی بود که دسامبر سال ۲۰۱۰، به خاطر برخورد پلیس محلی که وسایلش رو ضبط کرده و به خودش توهین کرده بودن، به مسئولین شکایت برد تا تنها ابزار امرارمعاشش رو پس بگیره، اما بعد از نگرفتن پاسخ و بی توجهی همان روز مقابل دفتر فرماندار، اقدام به خودسوزی کرد و متاسفانه چند روز بعد جون خودش رو از دست داد. انتشار این خبر، خشم مردم و ادامه خودسوزی‌های اعتراضی مشابه، زمینه ساز جرقه‌ای شد که در قدم اول منجر به برکناری ریسس جمهور تونس و بعد از اون اتفاقات دومینووار در کشورهای اطراف شد که از اون به عنوان بهار عربی یاد میشه.

پی نوشت: حین مطالعه بریده پارگرافهایی از کتاب که به عنوان چکیده و راهنمایی برای یادآوری عمل میکرد رو یادداشت کردم، در ادامه می‌ذارمشون احتمالا بعضیاش برای شما هم جالب باشه.

انزوا میتواند تأثیر بیشتری در جوامعی با یکپارچگی کلی اجتماعی بالاتر داشته باشد. در شرایطی که افراد بیشتری درگیر شبکه های روابط نزدیک هستند، حاشیه‌ای ترین افراد بیشتر در تضاد با فردی قرار میگیرند که بسیار یکپارچه تر است. بنابراین فرد منزوی احتمالاً فاقد حمایت است و در عین حال با مخالفت حامیان حریف خود مواجه میشود
بسیار خویشاوندانی که ممکن است حاضر نباشند از طرف یک زن در زمانی که او زنده است مداخله کنند وقتی او خود را میکشد وارد عمل میشوند...
دیدیم که احتمال خودکشی در میان کسانی که با دشمنی با موقعیت برتر مانند ثروت یا قدرت بیشتر روبرو هستند بیشتر است. اما زمانی که یک فرودست آسیب دیده حمایت کافی دریافت میکند میتواند به مساوی کردن درگیری کمک کند، به خصوص اگر خود طرفداران از جایگاه بالاتری برخوردار باشند. این باعث میشود که کمک گرفتن از دیگران، چه افراد و سازمان های خاص و چه افکار عمومی در کل گزینه ای جذاب برای بسیاری از افراد فرودست آسیب دیده و چیزی باشد که میتواند جایگزینی برای خودکشی باشد، دسترسی آماده به پشتیبانی زمین بازی را افزایش میدهد و گزینه های اضافی را فراهم می کند. در حالی که فقدان پشتیبانی باعث خودکشی میشود..
بسیاری از افراد خودکشی کننده در مورد خودکشی دوسوگرا هستند و نه تنها تمایل به مردن بلکه ترس از این میل را ابراز میکنند، بنابراین قابل توجه است که این عاملان بالقوه خشونت به طور فعال دیگران را به خدمت میگیرند تا از ارتکاب آن جلوگیری کنند
[این تصور که خودکشی راهی برای مدیریت تعارض با خود است مشابه استدلال روی باو میستر روانشناس است که خودکشی معمولی فرار از «خودآگاهی نفرت انگیز» است.او استدلال میکند که نه تنها فرار رایج ترین انگیزه برای خودکشی است بلکه چیزی که بیشتر افراد خودکشی از آن فرار میکنند خودشان هستند - یا به طور خاص از قضاوت‌های سخت گیرانه‌شان در مورد خودشان.به دلایل مختلف از جمله شکستهای بیرونی افراد خود را از استانداردهای خود کوتاه تر میبینند و بنابراین به شدت خود را ناکافی نالایق غیر جذاب یا گناهکار می دانند.
حداقل یک مطالعه در ژاپن در این دوره نشان داد که استانهایی با نرخ طلاق بالاتر نرخ خودکشی زنان کمتری داشت که نشان میدهد طلاق در واقع جایگزینی برای خود تخریبی است
اگرچه در جوامعی که در آن رایج است جرم محسوب نمیشود. اما اجبار به انجام ازدواج بر خلاف میل خود نوعی تجاوز محسوب میشود. تجاوز جنسی چه در زمینه ازدواج اتفاق بیفتد و چه در زمینه ازدواج نباشد. نوعی صمیمیت بیش از حد است که میتواند باعث خودکشی شود
پژوهشگران از زمان دور کیم به این نتیجه رسیده اند که اثراث محافظتی ازدواج برای مردان بیشتر از زنان است.در جوامع مردسالارتر ممکن است به هیچ وجه از زنان محافظت نکند زیرا تأثیرات سلطه و سوء استفاده بیشتر از هر گونه حمایتی است که ادغام اجتماعی بیشتر ارائه میکند.
خودکشیرفتار اجتماعیخودتخریبیجامعه شناسی
من؟ من قبل اینکه بفهمم درس و دانشگاه چیه عاشق مغز و قصه های عجیب و غریبش بودم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید