از جمله شایعاتی که از همان ابتدای همهگیری جهانی کووید-۱۹، به ویژه نزد مدّعیان طبّ سنتی و مخالفان واکسیناسیون، پررنگ شد از این قرار است که بیل گیتس در یک سخنرانی عمومی اعلام کرده است که میخواهد ۱۵٪ جمعیت جهان را از طریق واکسیناسیون به قتل برساند! شایعهی یادشده، بارها و بارها در شبکههای اجتماعی گوناگون بازنشر و دست به دست شد، بر روی پلاکارد در دستان مخالفان واکسیناسیون نوشته شد و حتّی به برنامههای تلویزیونی راه پیدا کرد. امّا ورای تمام این سروصداهای رسانهای، واقعیت چیست و بیل گیتس دقیقاً چه گفته است؟
لازم به ذکر است که در این مطلب قصد پرداختن به اصل مسئلهی واکسیناسیون را نداشته (چرا که این موضوع در حوزهی تخصّصی بنده نیز قرار ندارد) و صرفاً به بررسی و تحلیل ریشهی شایعهی یادشده خواهم پرداخت.
در نگاه نخست، صورت شایعه نیز بسیار احمقانه به نظر میرسد! حتّی به فرض این که کسی نقشهی شوم کشتار دستهجمعی مردم جهان را داشته باشد، برای چه باید این هدف را به همراه چگونگی انجام آن، در یک سخنرانی عمومی جار بزند که حال تعدادی ادمین «بیدار و آگاه» صفحات تئوری توطئه بیایند و در نهایت «ریزبینی» و با انجام «تحقیقهای موشکافانه»، مُچش را بگیرند؟!
نکتهی دیگر این است که هرگونه تغییرات ناگهانی در جمعیت - به ویژه کاهش ناگهانی آن - پیامدهای اقتصادی بسیار سنگینی به دنبال دارد. لذا کاهش جمعیت جهان از طریق کشتار دستهجمعی، گذشته از جنبهی غیرانسانی آن، از نظر اقتصادی نیز ایدهی افتضاحی بوده و بعید است هیچ یک از طرفداران کنترل و/یا کاهش جمعیت جهان، مگر در صورت ابتلا به جنون، چنین نظر احمقانهای داشته باشند! از بهترین روشهای کاهش جمعیت میتوان به کنترل نرخ زادوولد اشاره کرد. فقط با اجرای قانون تکفرزندی به تنهایی، جمعیت هر نسل به کمتر از نصف جمعیت نسل پیشین خود میرسد و طی مدّت کوتاهی جمعیت رو به پیری میرود و رشد آن منفی میشود. امّا حتّی اجرای همین قانون نیز خطرات اقتصادی مهمّی در پی دارد. در نظر داشته باشید که هماکنون بسیاری از کشورهای اروپایی به دلیل رشد منفی جمعیت خود به پذیرش مهاجر و نیروی کار خارجی روی آوردهاند و این درحالی است که نرخ کاهش جمعیت در تقریباً هیچ یک از این کشورها بیشتر از ۱٪ نیست.
امّا به سراغ شایعهی مرتبط با بیل گیتس برگردیم. ریشهی اصلی این شایعه، به یک سخنرانی در تد بر میگردد که در فوریهی ۲۰۱۰ انجام گرفت؛ بهتر است از همانجا شروع کنیم. عنوان این سخنرانی نیمساعته که با حضور بیل گیتس برگزار شد، Innovating to Zero (نوآوری به صفر) است. نسخهی اصلی و کامل این سخنرانی در وبسایت رسمی تد موجود است و پیشنهاد میکنم پیش از هر چیز، خودتان آن را ببینید.
نکته: ویدیوی بالا دارای زیرنویس فارسی نیز است که میتوانید آن را از منوی Subtitles انتخاب نمایید. امّا متأسّفانه این زیرنویس بسیار ناقص و پر از اشکال بوده و مترجم آن عملکرد ضعیفی در امانتداری داشته است. لذا پیشنهاد میشود آن را سند قرار ندهید.
موضوع کلّی این سخنرانی، گفتگو در مورد تغییرات آب و هوایی، آلودگی محیط زیست، تولید/مصرف انرژی و کاهش تولید گازهای گلخانهای است. در همان دقایق نخستین، بیل گیتس توضیح میدهد که سطح تولید گازهای گلخانهای به چهار عامل عمده بستگی دارد که آن را در قالب یک فرمول نمادین نشان میدهد:
CO₂ = P×S×E×C
چهار پارامتر موجود در این فرمول، به ترتیب از قرار زیر است:
در ادامه، توضیح داده میشود که برای کاهش تولید گاز کربندیاکسید، احتمالاً یکی از این پارامترها باید به صفر نزدیک شده و سپس به بررسی هر یک میپردازد. شایعهی کاهش جمعیت، دقیقاً از همینجا آغاز میشود: دقیقهی ۴:۲۱، زمانی که به بررسی نخستین پارامتر یعنی مردم رفته و راجع به جمعیت جهان میگوید. عین متن سخنان وی بدون هیچ تغییری از قرار زیر است:
First, we've got population. The world today has 6.8 billion people. That's headed up to about nine billion. Now, if we do a really great job on new vaccines, health care, reproductive health services, we could lower that by, perhaps, 10 or 15 percent. But there, we see an increase of about 1.3.
ترجمهی واژه به واژه (بدون بازگردانی اصطلاحات):
نخست جمعیت را داریم. جهان امروز ۶/۸ میلیارد نفر مردم دارد. آن در حال بالا رفتن تا حدود ۹ میلیارد است. حال اگر کار بسیار بزرگی در واکسنهای جدید، مراقبتهای بهداشتی، خدمات بهداشتی باروری انجام دهیم، میتوانیم آن را شاید تا ۱۰ یا ۱۵ درصد کاهش دهیم. امّا آنجا افزایشی در حدود ۱/۳ میبینیم.
ترجمهی روانتر:
نخست با [مسئلهی] جمعیت روبهرو هستیم. جهان امروز ۶/۸ میلیارد نفر جمعیت دارد. این رقم (۶/۸ میلیارد) در حال پیشروی به حدود ۹ میلیارد [نفر] است. حال اگر در زمینهی واکسنهای جدید، مراقبتهای بهداشتی، خدمات بهداشتی باروری، عملکرد بسیار خوبی داشته باشیم، ممکن است بتوانیم آن [پیشروی] را شاید تا ۱۰ یا ۱۵ درصد کاهش دهیم. امّا با این وجود نیز با افزایشی در حدود ۱/۳ [میلیارد نفر در جمعیت] مواجه میشویم.
منظور این است که جمعیت ۶/۸ میلیارد نفرهی امروز، با روند فعلی به ۹ میلیارد میرسد و حتّی اگر تلاش کنیم که این رشد را کندتر کنیم، در بهترین حالت فقط میتوانیم درصد نرخ رشد جمعیت (و نه خودِ جمعیت!) را تا فقط ۱۰–۱۵٪ کم کنیم. یعنی در بهترین حالت، جمعیت ۶/۸ میلیارد نفرهی امروز، بجای این که ۲/۲ میلیارد زیادتر شده و به ۹ میلیارد برسد، ۱/۳ میلیارد زیادتر شده و به ۸/۱ میلیارد نفر میرسد.
آنچه گفته شد را میتوان در قالب یک نمودار ساده نشان داد (البته تغییرات جمعیت در واقع از الگوی خطّی پیروی نمیکند؛ امّا نمودار زیر به درک بهتر مطلب بالا کمک میکند). جمعیت جهان در ابتدای بازه زمانی، ۶/۸ میلیارد است. طبق آنچه بیل گیتس گفت، در حالت عادّی، خط قرمز (برای دوستان کوررنگ با نماد R مشخّص شده است) روند رشد جمعیت جهان را نشان میدهد که از ۶/۸ به ۹ میلیارد رسیده است. حال از نظر بیل گیتس، در بهترین حالت میتوان این رشد را فقط کمی کندتر کرده و بجای خط قرمز به خط سبز (نماد G) رسید که در آن جمعیت جهان نه به ۹ میلیارد، بلکه به ۸/۱ میلیارد افزایش پیدا کرده است.
در هیچ کجای نمودار شاهد کاهش جمعیت جهان نیستیم و قرار نیست کسی کُشته شود! در هر دو حالت جمعیت جهان افزایش پیدا میکند؛ فقط صحبت سر این است که سرعت رشد جمعیت، کمی (از طریق کاهش زادوولد) کندتر شود.
مطلب چندان پیچیدهای نیست؛ امّا متأسّفانه ظاهراً برخی خواسته (برای رونق دکان طب سنّتی) یا ناخواسته (احتمالاً به دلیل ضعف در درک مطلب انگلیسی و به ویژه ضعف در تشخیص ارجاع ضمایر) برداشت کاملاً متفاوتی از آن میکنند. بیل گیتس نگفت که جمعیت جهان باید ۱۵٪ کاهش یابد، بلکه گفت جمعیت جهان در هر صورت رشد خواهد داشت و در بهترین حالت فقط میتوانیم درصد رشد آن را ۱۰–۱۵٪ کاهش دهیم.
به راحتی میتوان عدد ۱/۳ میلیارد که بیل گیتس به آن رسیده بود را از نو حساب کرد. در حالت پیشفرض، جمعیت جهان قرار است از ۶/۸ به ۹ میلیارد افزایش پیدا کند. پس نرخ رشد جمعیت در این حالت از این قرار است:
GR = (9 - 6.8) ÷ 6.8 ≈ 32%
امّا اگر فرض کنیم که درصد نرخ رشد جمعیت ۱۳٪ (میانگین گردشدهی ۱۰٪ و ۱۵٪) کاهش داشت و بجای ۳۲٪ برابر با ۱۹٪ بود، میزان افزایش جمعیت (بر حسب میلیاردنفر) از قرار زیر میشد:
x ÷ 6.8 = (32% - 13%) → x = 1.292 ≈ 1.3
درحالی که اگر قرار بود ۱۵٪ جمعیت جهان کم شود، عدد ۶/۸ میلیارد با یک کاهش ۱/۰۲ میلیاردی به ۵/۷۸ میلیارد نفر تقلیل مییافت و این گزاره با «افزایشی در حدود ۱/۳ میبینیم» کاملاً در تناقض است.
با مراجعه به پیشبینیهای سازمان ملل در خصوص جمعیت کرهی زمین نیز دادههای مشابهی میتوان پیدا کرد. نمودار زیر که متعلّق به سال ۲۰۱۹ است، برآورد این سازمان از میزان جمعیت و همچنین میزان رشد جمعیت تا سال ۲۱۰۰ را نشان میدهد (منبع و جزئیات بیشتر: گزارش World Population Prospects 2019 از ادارهی امور اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متّحد).
پس ادّعای این که بیل گیتس در خصوص کاهش پانزده درصدی جمعیت جهان صحبت میکرده است نادرست بوده و صحبت وی در خصوص کاهش ده تا پانزده واحد از درصدِ رشد جمعیت جهان بوده است.
در ادامهی سخنرانی میبینیم که با اشاره به این که جمعیت جهان به طور ناگزیر افزایش خواهد یافت، بیل گیتس از پارامتر P گذر کرده و به سراغ پارامترهای بعدی میرود.
در شرح پارامتر S توضیح میدهد که خدمات دریافتی برای هر شخص شامل خوراک، پوشاک، گرمایش و… بوده افزایش هرچه بیشتر آن بسیار نیک است و به معنای ثروت و رفاه بیشتر برای مردم جهان تلقّی میشود (همچنین اضافه میکند که این اتّفاق در حال رخ دادن بوده و پارامتر S به طور میانگین افزایشی سالانه دارد). پس مانند جمعیت، شمار سرویسهای موجود برای هر فرد نیز درحال افزایش است.
با گذر از S، نوبت به پارامتر E میرسد. بیل گیتس در این مورد توضیح میدهد که انرژی مصرفی هر یک از خدمات، با پیشرفت دانش و فنآوری (برای این موضوع به اختراعاتی در خصوص نحوهی ایجاد روشنایی، انواع جدیدی از خودروها، شیوههای متفاوتی در ساخت سازهها و… اشاره میکند) کاهش یافته و حتّی مثال میزند که در برخی حوزههای تولیدی یا خدماتی موفّق شدهاند که مصرف انرژی را تا ۹۰٪ کاهش دهند. در کل نیز ابراز امیدواری کرده که بتوان با ساخت وسایل بهینهتر و کممصرفتر و اصلاح روشهای تولید و خدمترسانی، این پارامتر را به یکسوّم یا حتّی یکششم کاهش دهیم.
کاهش E امّا به تنهایی از دید وی کافی نیست. در نتیجه به سراغ آخرین پارامتر یعنی C میرود و تأکید میکند که این کلیدیترین پارامتر است. شرح میدهد که برای کاهش اساسی نرخ تولید کربندیاکسید به ازای هر واحد انرژی، باید به دنبال اصلاح روش تولید انرژی و تولید انرژی پاک باشیم. لذا به روشهای گوناگون تولید انرژی (اعم از هستهای، خورشیدی، زمینگرمایی، بادی و…) اشاره کرده و چالشهایی را در خصوص هر یک عنوان میکند که با ایدهپردازی و نوآوری برای پشت سر گذاشتن این چالشها، میتوان تولید کربندیاکسید را کاهش داد.
پس پیشنهاد نهایی وی در خصوص فرمول یادشده از قرار پیش رو است: جمعیت و خدمات ارائهشده به ازای هر نفر از جمعیت افزایش مییابند، انرژی مصرفی برای ارائهی خدمات در حال کاهش است امّا کافی نیست، پس برای کاهش تولید گازهای گلخانهای، باید روی شیوهی تولید انرژی کار کنیم.
CO₂ = P↑ × S↑ × E↓ × C⇊
بقیهی سخنرانی نیز تماماً به همین موضوع پرداخته میشود که چگونه میتوان از طریق نوآوری، روش تولید انرژی را اصلاح کرده و تولید گازهای گلخانهای را کاهش داد. برای پنجاه سال آینده آرزو میکند که بتوان فنآوری تازهای پیدا کرد که انرژی را با هزینهی کمتر و بدون تولید گازهای گلخانهای تولید کرد، کتابهایی در خصوص گرمایش جهانی معرّفی میکند، پیشنهاد میدهد که به حوزههای پژوهشی بودجهی بیشتری اختصاص داده شود، دولتها در خصوص روشهای تولید انرژی پاک و ارزان و سرمایهگذاری بر روی فنآوری مورد نیاز برای تولید این نوع انرژی گفتگو کنند، قوانینی در این راستا تنظیم شود و… . پس این سخرانی اصلاً ارتباطی به کاهش جمعیت ندارد و اتّفاقاً در آن اشاره میکند که کاهش جمعیت جهان ممکن نیست و باید در روشهای تولید انرژی بازنگری کرد. عنوان اصلی سخنرانی – «نوآوری تا صفر» – نیز از همینجا ریشه میگیرد.
فهمیدیم که بیل گیتس در خصوص کاهش رشد جمعیت جهان سخن میگفت و نه کاهش جمعیت جهان. امّا روشی که برای انجام این کار گفت، نیمهی دیگر شایعه را شکل داده است:
[حتّی] اگر در زمینهی واکسنهای جدید، مراقبتهای بهداشتی، خدمات بهداشتی باروری، عملکرد بسیار خوبی داشته باشیم، ممکن است بتوانیم آن [نرخ رشد جمعیت جهان] را شاید تا ۱۰ یا ۱۵ درصد کاهش دهیم…
با توجّه به این که بنیاد خیریهی بیل و ملیندا گیتس (Bill & Melinda Gates Foundation) نیز تمرکز بالایی روی ارائهی خدمات بهداشتی، درمانی و البته واکسیناسیون به مناطق محروم جهان را دارد، مخالفان واکسیناسیون گمان بردهاند که بیل گیتس در این سخنرانی «اعتراف کرده است» که میخواهد از طریق واکسیناسیون، دست به کشتار یا نابارور کردن افراد زده و لذا توصیه میکنند که با پرهیز از واکسن، جلوی نقشههای شوم وی را بگیریم! امّا واقعیت چیست و منظور وی چه بوده است؟
از آنجایی که موضوع سخنرانی وی اساساً مسئلهی جمعیت یا بهداشت نیست، بررسی بیشتر سخنرانی نیز کمکی به ما نمیکند. برای یافتن اطّلاعات بیشتر در این خصوص، میتوان به یادداشتهایی که خودش پیشتر در بنیاد خیریهی گیتس منتشر کرده بود مراجعه کرد. حدود یک سال پیش از این سخنرانی و در یادداشت سالانهی ۲۰۰۹، بیل گیتس در خصوص مسئلهی جمعیت توضیحاتی داده بود.
در قسمتی از این یادداشت، وی خاطرنشان میکند که ارائهی خدمات بهداشتی، درمانی و واکسیناسیون، تغییرات نیکی را رقم زده است، از جمله کاهش مرگ و میر کودکان کوچکتر از ۵ سال به نصف:
همچنین در خصوص اهمّیت ارائهی واکسن و خدمات درمانی، به این واقعیت اشاره میکند که بخش عمدهای از مرگ و میر کودکان فقط بخاطر چند بیماری است (ذاتالریه با ۲۹٪ در رتبهی نخست قرار میگیرد).
و امّا نکتهی اصلی در این قسمت است:
A surprising but critical fact we learned was that reducing the number of deaths actually reduces population growth. Chart 3 shows the strong connection between infant mortality rates and fertility rates. Contrary to the Malthusian view that population will grow to the limit of however many kids can be fed, in fact parents choose to have enough kids to give them a high chance that several will survive to support them as they grow old. As the number of kids who survive to adulthood goes up, parents can achieve this goal without having as many children.
یک واقعیت شگفتآور امّا حیاتی این است که ما دریافتیم کاهش شمار مرگ و میر درواقع موجب کاهش جمعیت میشود. نمودار ۳ نشان، ارتباط قدرتمندی میان نرخهای مرگ و میر نوزادان و نرخهای باروری نشان میدهد. در تضاد با دیدگاه مالْتوسیایی* که جمعیت، تا سرحدّ آن که هرچندتعداد کودک را بتوان غذا داد، رشد خواهد کرد، در حقیقت پدر و مادرها انتخاب میکنند که به تعدادی کافی فرزند داشته باشند تا بتوانند در خصوص آنها احتمالی بالا داده که حداقل چند فرزند زنده خواهند ماند تا وقتی بزرگتر میشوند بتوانند از آنها پشتیبانی کنند. زمانی که شمار کودکانی که تا بزرگسالی زنده میمانند افزایش یابد، پدر و مادرها میتوانند بدون داشتن تعداد زیادی فرزند به این هدف دست پیدا کنند.
* توضیح: مالتوس کشیش و اقتصاددانی از قرن هجدهم بود که اعتقاد داشت رشد جمعیت بر اساس الگویی هندسی و نامتناسب با رشد حسابی محصولات خوراکی بوده و همین موجب قحطی، گرسنگی و مرگ و میر بیشتر میشود و برای کنترل آن نیز هیچ راه اخلاقی و کارآمدی وجود ندارد (مگر این که بشر خود تصمیم بگیرد که زاد و ولد را کاهش دهد و یا عواملی مثل جنگ، فقر و بیماری موجب کاهش زاد و ولد و افزایش مرگ و میر شده و جلوی رشد جمعیت را بگیرند).
من اقتصاددان نیستم و نمیتونم در خصوص صحت استدلال بیل گیتس اظهار نظر کنم. امّا آنچه ادّعا میکند – و بهنظر نیز درست میرسد – از این قرار است که کاهش مرگ و میر کودکان و افزایش احتمال زندهماندن آنها و رسیدنشان به سنین بالا، در درازمدّت نه تنها برخلاف باور رایج موجب افزایش نرخ رشد جمعیت (نه افزایش جمعیت) نمیشود، بلکه کاهش آن را به دنبال خواهد داشت. به ویژه در خانوادههای فقیرتر که فرزندان نه یک سربار برای هزینههای خانواده که یک منبع پشتیبانی از خانواده محسوب میشوند (در مناطق محروم، کودکان از سنین پایین به کار گماشته میشوند) اگر پدرها و مادرها احساس خطر کرده احتمال بدهند که چندی از فرزندانشان را پیش از رسیدن به بزرگسالی و توانایی تأمین خانواده از دست خواهند داد، معمولاً تمایل پیدا میکنند که تعداد بسیار زیادی فرزند آورده تا حداقل چندتا از آنها بتوانند به سنین بالا برسند. لذا آنچه بیل گیتس به استناد آمار بیان میکند این است که اگر بتوان با ارائهی خدمات بهداشتی، درمانی و واکسیناسیون، جلوی مرگ و میر کودکان را گرفت، تمایل والدین برای داشتن چندین و چند فرزند نیز کاهش یافته، نرخ باروری کمشده و در نتیجه از آهنگ رشد جمعیت نیز کاسته میشود. پس علّت این که وی در سخنرانی خود اینطور بیان کرد که از طریق افزایش سطح بهداشت و واکسیناسیون میتوان رشد جمعیت جهان را ۱۰–۱۵٪ کاهش داد، دقیقاً همین پیشفرض وی است.
در چندین جای دیگر نیز میتوان همین مطلب را در سخنان یا نوشتههای بیل گیتس مشاهده کرد. به عنوان مثال بخشی از گزارشی از مجلّهی فوربز در سال ۲۰۱۱ به شرح زیر است:
In society after society, he saw, when the mortality rate falls—specifically, below 10 deaths per 1,000 people—the birth rate follows, and population growth stabilizes. “It goes against common sense,” Gates says. Most parents don’t choose to have eight children because they want to have big families, it turns out, but because they know many of their children will die.
“If a mother and father know their child is going to live to adulthood, they start to naturally reduce their population size,” says Melinda.
جامعه به جامعه، او مشاهده کرد که وقتی نرخ مرگ و میر سقوط میکند—به ویژه زیر ۱۰ مرگ به ازای هر ۱۰۰۰ نفر—نرخ زاد و ولد نیز به دنبال آن سقوط کرده و رشد جمعیتْ تعدیل میگردد. گیتس میگوید «این بر خلاف باور عمومی است.» بیشتر والدین، صرفاً از آن جهت که دلشان خانوادههای بزرگ میخواهد، تصمیم نمیگیرند که هشت فرزند داشته باشند؛ بلکه آنطور که مشخّص میشود، بخاطر آن است که آنها میدانند بسیاری از فرزندانشان قرار است بمیرند.
ملیندا میگوید: «اگر مادر و پدری بدانند که فرزندشان قرار است تا بزرگسالی زنده بماند، معمولاً به طور طبیعی شروع به کاهش بزرگی جمعیت خود میکنند.»
و یا در یک مصاحبه با CNN در سال ۲۰۱۱، بیل گیتس در خصوص پرسشی در باب سرمایهگذاری در تولید واکسن میگوید:
Over this decade, we believe unbelievable progress can be made both in inventing new vaccines and making sure they get out to all the children who need them. We can cut the number of children who die every day from about 9 million to half of that, if we have success on it. And the benefits there in terms of reducing sickness, reducing the population growth, it really allows society a chance to take care of itself…
در طول این دهه، ما باور داریم که میتوان به پیشرفتی باورنکردنی در اختراع واکسنهای جدید و حصول اطمینان از این که این واکسنها به دست کودکانی که نیازمندشان هستند برسد، دست یافت. اگر در این امر موفّق شویم، میتوانیم شمار کودکانی که هر روز میمیرند را از ۹ میلیون به نصف این رقم کاهش دهیم. و مزایایی از قبیل کاهش بیماری، کاهش رشد جمعیت، واقعاً به جامعه شانسی میدهند که از خود مراقبت کند…