پویان
پویان
خواندن ۶ دقیقه·۴ سال پیش

نیم‌نگاهی تطبیقی به شیوه‌ی واژه‌سازی در زبان آلمانی

احتمالاً گاه به واژه‌های طولانی و به ظاهر ترسناکی از زبان آلمانی بر خوردید. شاید حتّی علاقه به فراگیری این زبان داشته باشید، امّا دیدن مواردی از این دست، شما را مردّد کرده باشد که زبان آلمانی بسیار دشوار بوده و تسلّط به آن نیازمند زحمت بیش از حد است. امّا قضیه چیست؟ چرا در زبان آلمانی، چنین واژگان عجیبی یافت می‌شوند؟ آیا این موضوع، فراگیری این زبان را دشوار می‌سازد؟ در ادامه جهت پاسخ به این پرسش‌ها، نگاه مختصری به شیوه‌ی واژه‌سازی در این زبان خواهیم داشت.

Rechtsschutzversicherungsgesellschaften
شرکت‌های بیمه‌ی ارائه‌دهنده‌ی محافظت قانونی

Rindfleischetikettierungsüberwachungsaufgabenübertragungsgesetz
قانون تفویض اختیار نظارت بر برچسب‌زنی گوشت گاو

احتمالاً محتوایی از این دست را در شبکه‌های اجتماعی دیده باشید که چند واژه‌ی تصادفی از زبان آلمانی در کنار برابر همان واژه‌ها در چند زبان دیگر گذاشته می‌شود:

https://www.aparat.com/v/kx1La

امّا علّت تفاوت آلمانی با فرانسوی، ایتالیایی، اسپانیایی و... چیست؟ برای داشتن یک نگاه تطبیقی، نخست لازم است با خانواده‌ی زبان‌ها آشنا بود.

تمامی گویش‌ها و زبان‌های طبیعی، حاصل دهه‌ها یا قرن‌ها فرگشت بوده و از زبان‌های کهن‌تر دیگری مشتق شده‌اند. زبان‌هایی که دارای نیای مشترک هستند را می‌توان در یک خانواده یا شاخه قرار داد و شباهت‌های بسیاری را میان آن‌ها و دیگر زبان‌های هم‌خانواده‌ی خود یافت. یکی از بزرگ‌ترین خانواده‌های زبانی جهان، خانواده‌ی زبان‌های هندو-اروپایی بوده و شامل شاخه‌های زیر است:

  • هندو-آریایی (هندی، پنجابی، بنگالی، اردو و...)
  • ایرانی (فارسی، پشتو، کُردی، لُری، گیلکی، بلوچی، آسی، سرمتی و...)
  • ارمنی
  • هلنی (یونانی)
  • ایتالی (لاتین، ایتالیایی، فرانسوی، اسپانیایی، کاتالانی، پرتغالی، رومانیایی و...)
  • ژرمنی (انگلیسی، آلمانی، هلندی، سوئدی، دانمارکی، نروژی، آفریکانس، ییدی و...)
  • سلتی (ایرلندی، اسکاتلندی، ولزی و...)
  • بالتو-اسلاوی (روسی، بلاروسی، اوکراینی، لهستانی، چکی، صربی، کرواتی، بلغاری و...)
  • تعدادی شاخه‌ی دیگر
نکته‌ی ۱: همه‌ی زبان‌هایی که مثال زده شد، از نظر سلسله‌مراتبی لزوماً در یک سطح قرار نمی‌گیرند. مثلاً بسیاری از زبان‌های شاخه‌ی ایتالی، خود از لاتین مشتق شده‌اند.

نکته‌ی ۲: علیرغم این که انگلیسی یک زبان ژرمنی است، یک بار به دلیل تصرّف جنوب بریتانیای کبیر به دست امپراتوری روم در قرن نخست میلادی و یک بار هم به دلیل حمله‌ی نورمن‌ها به انگلستان در قرن یازدهم میلادی، سیلی از واژگان لاتین و فرانسوی به این زبان سرازیر شده و هم‌اکنون اکثر واژگان انگلیسی مدرن، دارای ریشه‌ی ایتالی هستند.

در تقسیم‌بندی بالا مشاهده می‌کنید که علّت متفاوت بودن آلمانی در برابر فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی و...، این است که ما درحال مقایسه‌ی یک زبان ژرمنی با چند زبان ایتالی هستیم.

حال کدام زبان عجیب است؟!
حال کدام زبان عجیب است؟!

اکنون که مختصری به خانواده‌های زبانی پرداختیم، بگذارید به بحث اصلی بازگردیم. سخنوران هر زبان ممکن است به مفاهیم و پدیده‌های جدیدی برخورده و نیاز به ساخت واژگانی نو داشته باشند. حال رویکرد ساخت واژه در هر زبان می‌تواند متفاوت باشد.

معمولاً برای ساخت واژگان نو، زبان‌های ایتالی رویکردی تقریباً مشابه عربی را پیش می‌گیرند (صرفاً یک تشبیه است برای درک بهتر – وگرنه عربی از خانواده‌ی سامی و از آفرو-آسیایی بوده و هیچ ارتباطی به زبان‌های هندو-اروپایی ندارد)؛ به این صورت که معمولاً از یک فعل یا اسم موجود در زبان، هم‌خانواده‌های جدیدی ساخته می‌شود. به عنوان مثال، واژه‌ی انگلیسی hospital (بیمارستان) را در نظر بگیرید. این واژه از hôpital در فرانسوی و خود از hospitālis در لاتین گرفته شده است که از ریشه‌ی hospes به معنای «میزبانی» می‌آید؛ به این ترتیب می‌توان آن را با واژگان دیگری چون host (میزبان)، hostel (خوابگاه)، hospitality (مهمان نوازی) و... نیز هم‌خانواده دانست.

در زبان‌های ژرمنی و به ویژه آلمانی امّا رویکرد متفاوتی پیش گرفته می‌شود که از جهاتی نیز به فارسی شباهت دارد. به این صورت که بجای اشتقاق هم‌خانواده‌های جدید از یک واژه، معمولاً تمایل بر این است که مفاهیم جدید را به صورت موضوعی و با یک واژه‌ی مشتق یا مرکّب (و یا مشتق-مرکّب) وصف نمایند. به عنوان نمونه، برابر واژه‌ی «بیمارستان» در آلمانی، Krankenhaus است. این یک واژه‌ی مشتق-مرکّب بوده و از دو واژه‌ی متفاوت به همراه یک وند تشکیل شده است:

۱- واژه‌ی Krank به معنای بیمار. از همین واژه می‌توان ترکیبات بسیار دیگری نیز ساخت، مثلاً:

  • Krankenwagen (بیمار + واگن) = آمبولانس
  • Krankengeld (بیمار + پول) = مستمرّی از کارافتادگی در اثر بیماری
  • Krankenschwester (بیمار + خواهر) = پرستار خانم
  • Krankenschwesterschülerin (پرستار + دانش‌آموز) = دانشجوی پرستاری خانم

۲- واژه‌ی Haus به معنای خانه. از این واژه نیز می‌توان ترکیبات بسیار دیگری ساخت، مثلاً:

  • Kaufhaus (خرید + خانه) = مرکز خرید
  • Kaffeehaus (قهوه + خانه) = قهوه‌خانه
  • Elternhaus (والدین + خانه) = خانه‌ی پدری/مادری
  • Stadthaus (شهر + خانه) = دفتر شورای شهر
«[محدوده‌ی] کنترل سرعت»
«[محدوده‌ی] کنترل سرعت»

حال به عنوان یک مثال دیگر، همان واژه‌ی Krankenwagen (آمبولانس) را در نظر بگیرید. همان‌گونه که اشاره نیز شد، Wagen به معنای واگن، گاری یا به طور کلّی هر وسیله‌ی نقلیه‌ی زمینی است. اکنون چند ترکیب با همین واژه:

  • Polizeiwagen (پلیس + واگن) = ماشین پلیس
  • Fluchtwagen (فرار + واگن) = خودروی فرار (getaway car)
  • Volkswagen (مردم + واگن) = فولْکس‌واگن*
  • Panzerkampfwagen (تانک/زره + نبرد + واگن) = تانک زرهی جنگی
* توضیح مختصری راجع به نام فولکس‌واگن این که آدولف هیتلر در دوران ریاست خود ایده‌ی خودروی سواری ساده و ارزانی برای عُموم مردم را در سر داشت که بتواند مورد استفاده‌ی یک خانواده‌ی معمولی پنج نفره برای تردّد در سطح شهر باشد و همه‌ی خانواده‌ها بتوانند به راحتی صاحب یک خودروی شخصی شوند. لذا درخواست طرّاحی چنین خودرویی را به پورشه داده و به دنبال آن، «خودروی مَردم» متولّد می‌شد.

با همین روش واژه‌سازی، گاه ممکن است به واژگان بسیار جالبی بر بخورید که مشابه آنان را احتمالاً در هیچ زبان دیگری نخواهید یافت. به عنوان نمونه:

  • verschlimmbessern (بدتر کردن + بهتر کردن)

زمانی که تلاش داشتید چیزی را درست کنید امّا آن را خراب‌تر می‌کنید! چیزی شبیه ضرب‌المثل فارسی «اومد ابروشو درست کنه، زد چشمشم کور کرد».

  • Treppenwitz (پلّه + جوک)

جوک‌ها، طعنه‌ها یا تکه‌هایی که پس از پایان مکالمه و هنگام ترک آن مکان (مثلاً در راه‌پلّه‌ی منزل کسی که مشغول بحث با او بودید) به ذهنتان می‌رسد، امّا برای گفتشان دیر شده و حسرت می‌خورید که کاش زودتر به ذهنتان رسیده بود.

  • Kummerspeck (اندوه + بیکن)

چاقی ناشی از پرخوری تحت تأثیر اندوه، افسردگی، استرس یا هیجان. گاه برخی از افراد هنگام تحمّل یک شرایط روانی و عاطفی پرتنش، دست به پرخوری زده و از این طریق دچار اضافه‌وزن می‌شوند.

Zusammengehörigkeitsgefühl (باهم + تعلّق داشتن + احساس) = حسّ هم‌بستگی
Zusammengehörigkeitsgefühl (باهم + تعلّق داشتن + احساس) = حسّ هم‌بستگی

می‌بینید که فهم هیچ یک از این واژه‌های طولانی و به ظاهر ترسناک، دشوار نبوده و صرفاً با تفکیک اجزای آن‌ها می‌توانید به راحتی معنایشان را حدس بزنید، حتّی بدون آن که از پیش با آن‌ها روبه‌رو شده باشید. درواقع این مزیّت بسیار مهمی برای زبان‌آموزان آلمانی محسوب می‌شود و فقط با فراگیری تعدادی واژه‌ی ساده، می‌توانند معنای واژه‌های مرکّب بسیاری را نیز متوجّه شوند. از طرفی ساخت واژه در این زبان نیز بسیار راحت است. اگر می‌خواهید مفهوم جدیدی را در این زبان توصیف کنید، نیازی نیست یک زبان‌شناس بوده و به کندوکاو ریشه‌ها بروید. صرفاً با کنار هم قرار دادنِ تعدادی واژه‌ که از پیش موجود بوده است، به راحتی می‌توانید واژه‌های تازه‌ای اختراع کنید و البته دیگران نیز بدون چالش خاصّی منظور شما را متوجّه خواهند شد و نیازی نیست که واژه‌های جدیدتان را برای کسی معنا کنید. به همین دلیل است که می‌توانیم در آثار فلسفی نوشته شده به زبان آلمانی، واژگان ابداعی بسیاری را پیدا کنیم که از پیش وجود نداشتند. و شاید این یکی از دلایلی باشد که برخی معتقدند در ترجمه‌ی متون فلسفی از آلمانی به انگلیسی و سپس ترجمه از انگلیسی به فارسی، مفاهیم زیادی گُم شده و از بین می‌روند و بهتر است آثار هگل، کانت، شوپنهاور، نیچه، مارکس و...، مستقیماً از آلمانی به فارسی ترجمه شوند.

Reichstagsgebäude, Berlin
Reichstagsgebäude, Berlin

به عنوان یک نکته‌ی اضافی پیش از پایان مطلب، جالب است بدانید همان‌گونه که میان ما فارسی‌زبانان چیزی موسوم به پارسی سره موجود بوده که در تلاش است فارسی مدرن را بدون واژه‌های غیرایرانی و به‌ویژه غیرفارسی به کار ببرد، میان سخنوران انگلیسی نیز چیزی موسوم به Anglish وجود داشته که سعی دارد انگلیسی مدرن را به صورت کاملاً ژرمانیک استفاده کند. مثلاً پیشنهاد می‌دهند که بجای وام‌واژه‌ی فرانسوی television از farseer استفاده شود (مشابه Fernseher در آلمانی). یا بجای airport که از فرانسویِ aéroport گرفته شده است، می‌توان flyharbor (مشابه Flughafen در آلمانی) یا lyftharbor (مشابه luchthaven در هلندی - بخش lyft در انگلیسی قدیم به معنای «هوا» است) را به کار بُرد.

آلمانیزبانزبان‌شناسیواژهdeutsch
برنامه‌نویس، نِردی-گیک و شیفته‌ی دانش، فن‌آوری، اخترشناسی و فیزیک | https://P74.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید