ویرگول
ورودثبت نام
پویان
پویان
خواندن ۷ دقیقه·۲ سال پیش

رذیلتِ «دیر seen کردن»؟!

امروز در توییتر با رویداد جالبی روبه‌رو شدم: کاربری نوشته بود که رسیدگی دیرهنگام به پیام‌ها (در پیام‌رسان‌های اجتماعی) – یا به قول برخی: دیر «سین» زدن/کردن – به این معناست که فرد برای مخاطبش ارزشی قائل نیست. کاربر دیگری تلاش کرد توضیح دهد که چنین قضاوتی نابه‌جاست و ممکن است فرد به دلیل مبارزه با بحران‌های روحی یا مشکلات دیگر نتواند حضور فعالی در پیام‌رسان‌های اجتماعی داشته و برای پاسخ‌دهی مفصل به همه‌ی پیام‌ها زمان بگذارد.

اما مسئله‌ی مهم‌تری را می‌توان مطرح کرد: آیا اساساً این یک وظیفه‌ی اجتماعی هر فرد است که همواره آنلاین باشد و در کم‌ترین زمان به پیام دیگران پاسخ دهد، که حال بخواهیم کوتاهی برخی از این «وظیفه» را با مشکلات شخصی‌شان توجیه کنیم؟ آیا «دیر seen کردن» یک رذیلت اخلاقی است؟!

https://twitter.com/vivi_clownn/status/1523150035566751745

از بزرگ‌ترین دستاوردهای فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) این بوده و است که بستری برای انتقال هرچه سریع‌ترِ داده‌هایی هرچه حجیم‌تر راه فراهم سازد. یکی از نتایج آن در سطح فردی این است که تعامل با دیگران را بسیار سریع‌تر و ارزان‌تر انجام می‌دهیم — می‌توان در کسری از ثانیه برای گیرنده در سمت دیگر کره‌ی زمین (و یا حتی در ایستگاه فضایی بین‌المللی!) پیامی ارسال کنیم. برایمان باورنکردنی است که زمانی بشر متکی بود بر نامه‌هایی که امکان داشت ماه‌ها یا سال‌ها در راه باشند (تاریخ پر شده است از فجایعی که می‌توانستند رخ ندهند، اگر فقط یک نامه کمی زودتر به دست گیرنده‌اش می‌رسید). حتی می‌توانیم پیامی را در همان کسری از ثانیه به دست هزاران نفر در جای‌جای زمین برسانیم و گاه برخی جنبش‌های اجتماعی نیز صرفاً با همین روش شکل می‌گیرند.

مجازاً باید زمان آزاد بیشتری پیدا می‌کردیم. اساساً یکی از دلایلی که به فن‌آوری علاقه داریم همین است که با خودکارسازی کارها و/یا افزایش سرعت و کاهش هزینه در انجامشان، کمک می‌کند که در زمان خود صرفه‌جویی کرده و اوقات فراغت بیشتری داشته باشیم. اما در عمل انگار ماجرا برعکس شده است و اوقات فراغت کم‌تری داریم. مقصر این موضوع را نمی‌توان فن‌آوری دانست؛ رفتار، فرهنگ و چشم‌داشت‌های خود ماست که تغییر کرده است!

به دلیل کندی و هزینه‌بر بودن نامه‌نگاری و تلگراف، این خدمات در گذشته معمولاً تنها برای ارسال پیام‌های ضروری استفاده می‌شدند. هیچ‌کس تنها یک شکلک «☺» را بر روی کاغذی رسم نمی‌کرد که برای دوستش در کشوری دیگر ارسال شود. امروز اما می‌توان به راحتی برای هر کسی در هر جایی ایمیلی فرستاد، یک گفتگوی صوتی داشت و یا یک تماس تصویری برقرار کرد. مزایای این امکانات نیز بی‌شمارند: می‌توان از درون خانه‌ی خود برای شرکتی در شهر یا کشوری دیگر دورکاری کرد، در آموزشگاه‌هایی درس خواند که کیلومترها از ما دورترند، هر روز با عزیزی صحبت کرد که از نظر جغرافیایی دور از ماست (حتی پدیده‌ای موسوم به «long distance relationship» را شاهدیم) و... . اما از آن سو، برخلاف گذشته دیگر تمایلی نداریم که ارتباطات خود را به موارد ضروری محدود کنیم. در میانه‌ی روز (یا شب!) و بدون هیچ مقدمه یا هدف خاصی شکلک «☺» را در تلگرام برای دوستمان ارسال می‌کنیم و انتظار داریم که او نیز ظرف چند ثانیه با شکلک دیگری به ما واکنش دهد! بدتر این که اگر چنین نکرد (یا حتی «زود» چنین نکرد) نیز احتمالاً از وی دلخور شده و او را متهم به بی‌توجهی می‌کنیم؛ انگار که یک هنجار اجتماعی و بندی از پروتکل دوستی را زیرپا گذاشته است!

تو برای من مهمی؛ اما آیا برای نشان دادنش باید خود را زندانیِ تلفنم کنم؟
تو برای من مهمی؛ اما آیا برای نشان دادنش باید خود را زندانیِ تلفنم کنم؟

علاوه بر زندگی فردی، در زندگی کاری نیز با مشکل مشابهی روبه‌رو هستیم. پیش‌تر کارمندان در ساعات مشخصی به سر کار می‌رفتند و پس از پایان ساعات کاری و بازگشت به خانه، زمانشان کاملاً در اختیار خودشان بود. امروز اما نه تنها باید نیمی از ساعات بیداری خود را تماماً تسلیم کارفرما کنیم (جدا از آن که یک یا چند ساعتی را نیز در مسیر رفت و برگشت به/از کار هستیم) بلکه کارفرما در آن نیمه‌ی باقی‌مانده نیز دست از سر ما بر نمی‌دارد! حتی زمانی که در خانه هستیم نیز جای رسیدگی به خانواده، تفریح، استراحت، مطالعه، توسعه‌ی فردی و... از ما انتظار می‌رود که ایمیل‌های کاری را چک کرده و پاسخ دهیم، برای جلسات آنلاین در دسترس باشیم، و به طور کلی همچنان ذهنمان درگیر کار باشد (دقت کرده‌اید که حتی در مصاحبه‌های کاری هم اگر راجع به اوقات فراغت ما سؤال کنند، معمولاً انتظار دارند پاسخ دهیم که این زمان‌ها را نیز مثلاً به برنامه‌نویسی، خواندن کتاب‌های مرتبط با کار و... می‌گذرانیم؟). و حتی دستمزدی هم بابت این درگیری ذهنی به کسی داده نمی‌شود؛ انگار حال که امکان ارتباطات پرسرعت و دوربرد فراهم است، کارمند وظیفه دارد زندگی شخصی خویش را نیز وقف پیشرفت شرکت کند!

هشت ساعت کاری که می‌کنی کافی نیست؛ در خانه هم باید به فکر کار باشی!
هشت ساعت کاری که می‌کنی کافی نیست؛ در خانه هم باید به فکر کار باشی!

حال که از صورت مسئله صحبت شد، بد نیست در فکر راه حل نیز باشیم. مواردی که شخصاً به ذهنم می‌رسند از این قرارند:

  • در این خصوص فرهنگ‌سازی شود که دیگران مجبور نیستند همواره آنلاین و مشغول پاسخ‌دهی به پیام‌ها باشند؛ این که همیشه‌آنلاین‌بودن یک فضیلت و پاسخ‌دهی دیرهنگام به پیام‌ها یک رذیلت محسوب نمی‌شود؛ و این که لازمه‌ی حفظ دوستی، در دسترس بودنِ بی‌وقفه در فضای سایبری نیست! به راستی چرا در گذشته اگر حتی فقط هر چند روز یا چند هفته یک بار می‌توانستید هم‌بازی خود را ببینید نیز هم‌چنان وی را دوست خود به شمار می‌بردید، اما امروز اگر بیشتر از چند ساعت از آخرین پیامتان به دوستتان در تلگرام بگذرد و پاسخی از او دریافت نکنید، دیگر دوستتان نیست؟
  • بهتر است در پیام‌رسان‌های اجتماعی، امکان دیدنِ این که چه کسی آنلاین است و یا چه زمانی آنلاین بوده، به طور کامل حذف شود. وجود چنین قابلیتی نه تنها به گسترش فرهنگِ نادرستِ ارزش‌دهی به آنلاین‌بودنِ هرچه بیشتر کمک می‌کند، بلکه ناقض حریم خصوصی افراد نیز هست. آیا شما حاضرید سنسوری به تلویزیون خود اضافه کنید که هروقت مشغول تماشای تلویزیون بودید، دیگران از این موضوع باخبر باشند؟ بعید می‌دانم! حال چه شده است که رضایت داده‌ایم به این که دیگران همواره بدانند که چه وقت مشغول کار با تلفن همراه خود هستیم؟
  • در سرویس ایمیل قابلیت بسیار مفیدی وجود دارد که علاوه بر نوشتن متن پیام، موضوع پیام را نیز می‌توان مشخص کرد. به این ترتیب مخاطب می‌تواند مثلاً ایمیل‌های کاری و شخصی را از یک دیگر تفکیک کند. چرا چنین قابلیتی نباید در پیام‌رسان‌های اجتماعی وجود داشته باشد؟ تصور کنید بتوانیم به صورت اختیاری، موضوع هر پیامی که در تلگرام ارسال می‌کنیم را نیز مشخص کنیم و یا حتی به آن برچسب‌هایی مثل «کاری»، «درسی»، «شخصی» یا... اضافه کنیم. می‌توان این موضوع را به عنوان پیشنهاد نزد توسعه‌دهندگان پیام‌رسان‌های اجتماعی مطرح کرد.
  • علاوه بر امکان درج موضوع پیام، کاش هم برای ایمیل و هم پیام‌رسان‌های اجتماعی این قابلیت فراهم بود که میزان ضرورت پیام ارسالی را نیز مشخص کنیم! مثلاً گزینه‌ای باشد که تعیین کنیم آیا این پیام ما ضروری است و باید در اسرع وقت توسط گیرنده بررسی شود، یا این که پیامی معمولی است و گیرنده می‌تواند در زمان آزاد به سراغش بیاید. در آن سمت نیز پیام‌های ضروری برای گیرنده با رنگ و صدای متفاوتی از دیگر پیام‌ها متمایز شوند. (ممکن است شخصی از این قابلیت سواستفاده کرده و به پیام‌های معمولی نیز برچسب فوری بزند. برای جلوگیری از این موضوع می‌توان به افراد این امکان را داد که امکان ارسال پیام ضروری از کاربران خاصی را مسدود کنند، و/یا هر کاربر در هر روز نتواند بیشتر از شمار مشخصی پیام ضروری ارسال کند.) به هر حال اکنون که چنین قابلتی وجود ندارد، خود من شخصاً عادت دارم که هنگام ارسال پیام‌های غیرضروری برای یک نفر، در همان ابتدای پیام این موضوع را ذکر کنم (یا اگر ایمیل باشد، عنوان ایمیل را با عبارت «[پیام غیرضروری]» آغاز می‌کنم).
  • اتحادیه‌های کارگری اقدام به پیگیری مطالباتی در راستای تفکیک زندگی شخصی و حرفه‌ای کارگران/کارمندان کنند. ساعات غیرکاری هر فرد باید در اختیار خودش باشد و کارفرما نمی‌تواند از کسی انتظار داشته باشد که این ساعات را نیز به کارهایی چون پاسخ‌دهی به ایمیل‌های کاری بگذراند. در خصوص مشاغل خاصی که لازم است فرد on-call بوده و در ساعات غیرکاری نیز آماده‌ی وقوع یک بحران پیش‌بینی‌نشده‌ی کاری باشد: اولاً این موضوع باید صریحاً در قرارداد کاری ذکر شود؛ ثانیاً لازم است حقوق اضافه‌ای بابت این درگیری ذهنی در ساعات غیرکاری در نظر گرفته شود (حتی اگر فرد هرگز در ساعات غیرکاری به کار فرا خوانده نشود)، و ثالثاً در هر هفته یا ماه، سقف مشخصی برای روزهایی وجود داشته باشد که فرد در آن on-call است (اگر ذات کار به شکلی است که مرتب دچار بحران‌های پیش‌بینی‌نشده می‌شود، کارفرما وظیفه دارد که کارکنان بیشتری را برای رسیدگی استخدام کند، نه این که از زمان آزاد کارکنان فعلی خود استفاده کند).
  • مهم‌تر از همه که به نوعی نیز تکرار همان مورد نخست است: از کسی بابت دیر پاسخ دادن به پیام‌هایتان دلخور نشوید و این عمل را به عنوان بی‌توجهی مخاطب نسبت به خودتان تفسیر نکنید! اگر پیامتان برای مدت زیادی بی‌پاسخ مانده، می‌توانید یک پیام پی‌گیری (follow up) ارسال کرده و به وی یادآوری کنید که پیام پیشین را بررسی کند. اگر کار ضروری‌تر از آن است که منتظر بمانید، کافیست تماسی تلفنی با مخاطب بگیرید. و اگر دل‌تنگش هستید، بهتر است به‌جای اسیر کردنش در تلفن همراه برای ساعت‌ها چت، زمانی را برای چند دقیقه دیدار حضوری هماهنگ کنید!
اجتماعیدوستیارتباطاتچتپیامرسان
برنامه‌نویس، نِردی-گیک و شیفته‌ی دانش، فن‌آوری، اخترشناسی و فیزیک | https://P74.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید