آیا ما، مردم ایران، ذاتاً بد و بیفرهنگ هستیم؟ آیا مردم اروپا به طور ژنتیکی، خوب و بافرهنگ هستند؟ آیا تمامی مشکلات کشور تقصیر ماست؟ آیا هرچه سرمان میآید حقّمان است؟ آیا فارغ از این که چه سیاستی در ایران حکمفرما باشد، در هر صورت محکوم به شکستیم؟ آیا واقعاً «از ماست که بر ماست»؟ در کتاب «چرا ملّتها شکست میخورند؟ ریشههای قدرت، ثروت و فقر» مثال بسیار جالبی زده شدهاست.
شهر «نو گالس» با حصاری از سیم خاردار به دو نیم تقسیم شده است. اگر در کنار حصار بایستید و به شمال بنگرید، «توگالس آریزونا» را خواهید دید که در بخش سانتاکروز واقع شده است. در آنجا درآمد متوسط خانوارها سی هزار دلار در سال است. بیشتر نوجوانان به مدرسه میروند و اکثر بزرگسالان تا پایان مقطع متوسطه تحصیل کردهاند. با وجود تمام بحثهایی که مردم در مورد کاستی های نظام سلامت در آمریکا دارند، آنها به طور نسبی سالماند و بر اساس معیارهای جهانی در سطح بالایی از امید به زندگی به سر می برند. بسیاری از اهالی شهر بالای ۶۵ سال سن دارند و از بیمه پزشکی سالمندانه برخوردارند. این تنها یک مورد از خدمات فراوانی است که دولت فراهم آوردن آنها را بر خود لازم میداند؛ خدماتی از قبیل تأمین برق، تلفن، سیستم فاضلاب، بهداشت عمومی، شبکه راههایی که نوگالس را به دیگر شهرهای منطقه و بقیه آمریکا متصل میکند و نیز قوانین و نظمی که اهمیت خاص خود را دارد.
مردم نوگالس آریزونا می توانند بدون هراس از در خطر افتادن امنیتشان و یا دلهره دائمی در مورد دزدی، مصادره اموال و تهدیدهای مشابه آن به زندگی روزمره خود بپردازند. آنها همچنین دولت را با وجود تمام ناکارآمدی ها و برخی موارد فساد، نمایند، بدیهی خود می دانند که این موضوع، به اندازه زندگی بدون هراس، از اهمیت برخوردار است. آنها میتوانند با رأی خود شهردار، فرماندار، نمایندگان کنگره و سناتورها را تغییر دهند. آنان همچنین در انتخابات ریاست جمهوری که تعیین میکند چه کسی هدایت کشورشان را به دست میگیرد. دارای حق رأیاند. برای آنها جزء بدیهیات اجتماعی تلقی میشود.
در جنوب این حصار، یعنی تنها چند قدم آن طرف تر شرایط کاملا متفاوت است. با وجود آن که اهالى «نو گالس سونورا» در بخش نسبتأ مرفه مکزیک زندگی میکنند، با این حال درآمد متوسط خانوار در آن جا حدود یک سوم نوگالس آریزوناست. در آنجا بیشتر بزرگسالان تحصیلات مقطع متوسطه را به پایان نرساندهاند و بسیاری از نوجوانان به مدرسه نمیروند. مادران نگران نرخ بالای مرگ و میر نوزادان هستند و با توجه به کیفیت پایین بهداشت و سلامت عمومی، طول عمر کم تر مردم تعجب برانگیز نیست. آنها همچنان به طیف وسیعی از خدمات عمومی دسترسی ندارند. جاده های جنوب حصار در وضع بدی به سر میبرند. نظم و قانون در شرایط بدتری است. میزان جرم و جنایت بالاست و راه اندازی کسب و کار اقدامی مخاطره آمیز به حساب میآید. در مورد اخیر، اهالی نه تنها با خطر سرقت مواجه هستند، که راه اندازی یک بنگاه جدید و اخذ تمامی محورهای مورد نیاز مستلزم پرداخت رشوه به همه دستاندرکاران و تلاشی طاقت فرساست. ساکنان نوگالس سونورا به طور روزمره با فساد و بیلیاقتی سیاستمداران سروکار دارند.
برخلاف همسایگان شمالی، دموکراسی برای آنها تجربه ای بسیار تازه محسوب میشود. تا زمان اصلاحات سیاسی در سال دو هزار میلادی، نوگالس سونورا دقیقا به مانند سایر بخش های مکزیک، تحت کنترل فساد آمیز «حزب انقلابی نهادی» قرار داشت.
چگونه ممکن است دو نیمه یک شهر تا این حد با هم متفاوت باشند؟ میان آنها هیچ اختلافی در جغرافیا، آب و هوا یا نوع بیماریهای شایع در منطقه وجود ندارد، زیرا میکروبها برای تردد میان دو بخش آمریکایی و مکزیکی این شهر با محدودیتی روبه رو نیستند. در این دو شهر وضعیت سلامت بسیار متفاوت است، اما این موضوع هیچ ربطی به امراض محیطی ندارد؛ بلکه به خاطر عدم برخورداری اهالی جنوب حصار از بهداشت مناسب و مراقبتهای مطلوب پزشکی است.
شاید ساکنان این دو نیمه تفاوت زیادی با یکدیگر دارند. آیا ممکن است اهالی نوگالس آریزونا از نوادگان مهاجرین اروپایی و مردم جنوب از نسل «آزتک»ها باشند؟ نه! چنین نیست. پیشینه مردم در هر دو سوی مرز کاملا یکسان است. پس از استقلال مکزیک از اسپانیا در سال ۱۸۲۱ نواحی اطراف «لوس دوس نوگالس» بخشی از ایالت مکزیکی «وییخا کالیفرنیا» محسوب می شد و تا مدتها پس از جنگ آمریکا - مکزیک در سالهای ۴۸-۱۸۴۶ وضعیت به همین صورت بود. در واقع تنها پس از خرید «گادسدن» در سال ۱۸۵۳ بود که مرزهای آمریکا به این ناحیه گسترش یافت. این ستوان «ان. میشلر» بود که در حین بازدید از مرز متوجه دره کوچک و زیبای لوس نوگالس شد. در دو سوی مرز، دو شهر سر برآوردند. ساکنان نوگالس آریزونا و نوگالس سونورا با نیاکان مشترک از غذاها و موسیقی یکسانی لذت می برند و ما مرتکب این بی پروایی میشویم و می گوییم «فرهنگ» یکسانی دارند.
البته یک توضیح بسیار ساده و واضح در مورد تفاوتهای میان دو نیمه نوگالس وجود دارد که احتمالا خیلی وقت است آن را حدس زده اید: همان مرزی که این دو نیمه را به وجود آورده است. نوگالس آریزونا در ایالات متحده قرار دارد. ساکنانش به نهادهای اقتصادی آمریکا دسترسی دارند که آنان را قادر می سازد آزادانه شغلشان را انتخاب کنند، از تحصیل در مدارس و آموزش مهارتها برخوردار باشند و کارفرمایان خود را به سرمایهگذاری در بهترین فناوری ها تشویق کنند، که به دستمزد بالاتر آنها می انجامد. افزون بر این، به نهادهای سیاسی دسترسی دارند که به آنها اجازه میدهد تا با مشارکت در یک فرآیند دموکراتیک نمایندگان خود را برگزینند و چنانچه عملکرد بدی داشتند آنها را تغییر دهند. در نتیجه سیاستمداران خدمات اساسی مورد مطالبه شهروندان را، که دامنه ای میان بهداشت عمومی تا راهها و نظم و اجرای قوانین را در بر میگیرد، فراهم می آورند. ساکنان نوگالس سونورا تا این حد خوش اقبال نیستند. آنها در دنیایی دیگر که توسط نهادهایی دیگر شکل گرفته است به سر می برند. (این نهادها انگیزههای کاملا مغایر را برای اهالی دو نیمه این شهر و کارآفرینان و صاحبان کسب و کاری که میخواهند در آنجا سرمایه گذاری کنند پدید آوردهاند. این مغایرت در انگیزهها که خود به واسطه وجود نهادهای متفاوت رایج در این دو شهر و این دو کشور شکل میگیرد، علت اصلی تفاوت رفاه اقتصادی در دو سوی مرز است.
چرا در ایالات متحده آمریکا نهادهایی رواج دارد که به موفقیت اقتصادی بیشتر مردم این کشور - در مقایسه با مکزیک یا سایر کشورهای آمریکای لاتین - میانجامد؟