راستش رو بخوایید یه چنراستش رو بخوایید یه چند وقتی بودش که می خواستم یه وبلاگ داشته باشم دوباره و توش شروع کنم به نوشتم داتفاقات روزانه ام و به خصوص برنامه نویس و جربه هایی که روزمره بدست میاربه وسط مشکلاتی که باهاشون توی کار بر میخورم. خلاصه توی سال جدید عم عزم خودمو جمع کردم که این کار رو انجام بدم به دلایل مختلف و زیاد؛ مثل یادگیری چیزیاایی که میخوام، مکتوب شدن اهدافم و ... که امیدوارم به تونم همیین روند رو ادامه بدم و کابهشون برمسم.
مثلا یکی از مشکلاتی که برای خودم وجود داره و این پست رو برای اون نوشتم یادگیری سوئیفت هستش خوب چندین سالی هستش که با Objective C کار می کنم و اپ های شخصی و شرکتی خوبی زدم و هم خودم و هم بقیه راضی هستن هم از سطح کار و هم از نتیجه اما خوب مشکلی که هستش توی دنیای IT به نظرم ترندهای جدید هستش که نسبت به بقیه زمینه ها توی کامپیوتر و برنامه نویسی این رشد ترندها و گستردگی شون بیشتر هستش.
اگر شما هم سويئفت ۱ رو یادتون باشه و بعد تغییرهای خون ریز هر نسخه اش رو و زیر و رو شد توابع و داکویمنت ها و ... اش رو یادتون باشه میدونید که تغییر هر نسخه اش به نسخه بعدی چه حموم خونی رو راه مینداختش مخصوصا زمانی که پروژه برای مشتری باشه و هفته بعد باید ورژن جدید بدید و یهو سويئفت با نسخه جدید دادنش کلی از وقت و انرژی شما رو بگیره صرفا برای اینکه کدتون قابل اجرا روی نسخه جدید باشه و خوب مشتری هم این چیزا براش مهم نیست و میخواد سر زمان بندی داده شده محصول رو تحویل بگیره و کلی روش حساب کرده، این جور وقتها هستش که ترجیح میدید تا عطای ترندهای جدید رو به لقاش ببخشید و به راههایی متوصل شید که آزمونشون رو پس دادن.
خلاصه سر همین ماجراها و اما و اگرها سر مهاجرت واقعی به سویئفت یا نه با اومدن سویئفت ۴ و قول هایی که اپل سر تغییر پیدا نکردن اساسیش داده و سابقه خوبش توی سویئفت ۳ به ۴ تصمیم به این مهاجرت بیشتر شد البته به خاطر ترند بیش از حدش و از حق هم نگذریم امکانات خوبش چاره دیگه ای هم برام باقی نمونده، البته میشه همین objectiveC رو هم ادامه دادم اما خوب کرم کارهای جدید ادم رو راحت نمیذاره و از طرفی هم موقع کار گروهی کردن وقتی جو قالب روی یه چیزی باشه تو نمی تونی ساز مخالف بزنی. و اینکه کلا ادمی نیستم که روی چیزی تعصب خاصی داشته باشم مهم اینه که بتونه اون المان منو برای رسوندن به هدف بهتر و بیشتر یاری بده و کم هزینه تر باشه نسبت به بقیه گزینه ها، برای همین مقاومت رو کنار گذاشتم و کم کم نرم شدم که برم سمت سویئفت.
روش های مختلفی رو برای خوندنش انجام دادم و ویدیو هایی رو هم دیدم اما خوب تا عملی شروع به زدن پروژه نکنه ادم توی برنامه نویسی به جایی نمیشه رسید.
برای همین تصمیم گرفتم علاوه بر خوندن و دیدن ویدیو ها در مورد مطالب و مشکلاتی که بهش بر میخورم یا برام جالب هستش هم اینجا بنویسم تا شاید به درد یه فرد دیگه ای هم بخوره.
اما خوب این تصمیم اسونی نیستش مخصوصا وقتی کارهای جانبی زیاد دیگه ای هم داشته باشی مثل زبان خوندن برای آیلتس، انجام پروژه های جانبی برای کاور شدن مخارج زندگی و انجام بعضی پروژه های شخصی و بالاخره درسته برنامه نویسیم اما خوب بعد ۱۰-۱۵ ساعت کار کردن نیاز به یه استراحت و خواب و هم احساس میشه و ربات نیستیم :دی
نمی دونم چی بشه و یا چه طور این ماجرا پیش بره اما مصمم هستم که اینبار مکتوب ببرمش جلو و اینجا در موردش بنویسم و از دفعات بعد ساختار نوشته هام رو هم کمی بهتر و استاندارد تر بکنم.,
نمی دونم چی بشه و یا چه طور این ماجرا پیش بره اما مصمم هستم که اینبار مکتوب ببرمش جلو و اینجا در موردش بنویسم و از دفعات بعد ساختار نوشته هام رو هم کمی بهتر و استاندارد تر بکنم.خوشحال میشم شما هم تجربیاتتون رو در این مورد با من به اشتراک بذارید.