آیا چت باتها در آینده جای روان درمانگران را میگیرند؟
حتما شما هم این روزها خبرها و حواشی زیادی پیرامون ChatGPT به گوشتان خورده است.عدهای با ظهور این چت بات، لیستی از شغلهایی که ممکن است منقرض شوند، ارائه کردند. درواقع ChatGPT یک ربات مکامله محور است که با استفاده از مدل قدرتمند پردازش زبان نسل سوم ساخته شده است و توانسته است دوباره این سوال و دغدغه قدیمی که "آیا چت باتها جای درمانگران را میگیرند؟" مطرح کند.
منظور از ChatGPT چیست؟
ابتدا باید بدانید که این چت بات یکی از چند چت بات مبتنی بر مکالمه است که نخستین بار در سال 2020 معرفی شد، اما انتشار دوباره آن امسال به شکل عمومی، توجه زیادی را به سمت خود جلب کرده است. ChatGPT یک ترانسفورماتور از پیش آموزش دیده مولد نسل سوم است، این چت بات براساس انبوه مکالمات متنی که در اینترنت وجود دارد، آموزشهای لازم را دیده و از طریق فاز ارزیابی انسان در آن اصلاحاتی صورت گرفته است.
کاربردهای ChatGPT
بات ChatGPT به روشهای مختلفی در صنایع، مشاغل و... مورداستفاده قرار گرفته است:
نوشتن یک نمایشنانه در بریتانیا
ساخت یک بازی ماجراجویی
ساخت برنامههایی کاربردی
تولید ایمیلهای فیشینگ
جالب است بدانید که حتی در سال 2021، یک توسعهدهنده بازی ربات چتی ایجاد کرد که از نامزد او تقلید میکرد تا اینکه OpenAI این پروژه را تعطیل کرد.
چت باتها و روان درمانی
شاید بتوان گفت که استفاده از چت باتها برای مدلهای خاصی از درمان که ساختارمندتر، مشخصتر و مبتنی بر مهارتها هستند، کاربرد بیشتری داشته باشد، از جمله این مدلهای درمانی میتوان به شناختی رفتاری، رفتار درمانی دیالکتیک، مربیگری سلامت و... اشاره کرد.
چت باتها میتوانند در آموزش سلامت به کار روند
تحقیقات نشان میدهند که چت باتها میتوانند به مردم مواردی همچون ترک سیگار، سالم غذا خوردن و ورزش کردن را آموزش دهند. بعنوان مثال چت بات SlimMe AI بوسیله همدلی مصنوعی، به کاهش وزن افراد کمک کرده است. همچنین در طول پاندمی کرونا، سازمان بهداشت جهانی انسانهای مجازی و چت باتهایی را برای کمک به افراد در ترک سیگار ایجاد کرد.
بسیاری از شرکتها چت باتهایی را برای بخش پشتیبانی ایجاد کردهاند، بعنوان مثال WoeBotرباتی است که براساس مدل درمان شناختی رفتاری در سال 2017 ساخته شده است و همچنین برای موضوع مدیتیشن(مراقبه) چت باتهایی طراحی شدهاند که بر خلق و خوی فرد نظارت دارند.
با این حال، انجام انواع خاصی از درمان مانند روان تحلیلی، روابط ابژه(روابط موضوعی) یا درمانهای انسانگرا میتواند از طریق چت باتها پیچیدهتر باشد، زیرا روابط انسانی در چنین درمانهایی پررنگتر بوده و مشخص نیست که این درمانها بدون عنصر انسانی چقدر میتوانند موثر و مفید باشند.
مزایای بالقوه درمانگران چت بات
مقیاس پذیری، دسترسی و مقرون به صرفه بودن. اگر روان درمانی از طریق چت بات موثر باشد میتواند خدمات سلامت روان مفیدی را برای افراد به ارمغان آورد بدون آنکه بخواهند مراجعه حضوری به مراکز سلامت داشته باشند.
برخی از مردم با چت باتها بهتر میتوانند ارتباط بگیرند. برخی از مطالعات نشان دادهاند که برخی از افراد ممکن است در افشای اطلاعات خصوصی یا شرم آور در مقابل چت باتها احساس راحتی بیشتری بکنند.
ارائه مراقبت استاندارد، یکسان و قابل پیگیری. چتباتها میتوانند مجموعهای استاندارد و قابل پیشبینیتری از پاسخها را ارائه دهند و این تعاملات را میتوان بعداً بررسی، تجزیه و تحلیل کرد.
الگوریتمهای متعدد. چتباتها را میتوان برای ارائه بسیاری از سبکهای درمانی فراتر از آنچه که یک درمانگر انسانی ارائه میدهد، آموزش داد. یک الگوریتم می تواند به تعیین اینکه چه نوع درمانی برای هر مورد بهتر عمل می کند کمک کند.
شخصی سازی درمان. ChatGPT متن محاورهای را در پاسخ به درخواستهای متنی تولید میکند و میتواند اعلانهای قبلی را به خاطر بسپارد، که امکان تبدیل شدن به یک درمانگر شخصی را فراهم میکند.
به منابع آموزشهای روانشناسی دسترسی دارد. چت باتها از آن جایی که به منابع مختلفی دسترسی دارند، میتوانند بوسیله اطلاعات آموزشی روانشناسی در کتابها، وبسایتها یا ابزارهای آنلاین، کمکهایی را به افراد ارائه دهند.
همکاری با درمانگران انسانی. چت باتها میتوانند تکمیل کننده فرآیند درمان با درمانگر باشند و همدلی را بهبود ببخشند.
محدودیت ها و چالش های بالقوه درمانگران چت بات
درمانگران چت بات با موانعی مواجه هستند که مختص تعامل انسان و هوش مصنوعی است.
اصالت و همدلی. یکی از سوالاتی که در روند درمانی با چت باتها ایجاد میشود این است که هوش مصنوعی تا چه اندازه میتواند همدلانه برخورد کند؟ اگر بتوانند همدلانه براساس کلمات مراجع برخورد کنند، میتوانند ارتباطی واقعی برقرار کنند؟ به طورکلی تحقیقات نشان داده است که افراد تعامل انسان و انسان را در موقعیت های عاطفی خاص مانند تخلیه، ابراز ناامیدی یا خشم ترجیح میدهند. تحقیقی در سال 2021 نشان داد که افراد بسته به احساسی که دارند با یک انسان نسبت به چت بات، راحتتر هستند، بعنوان مثال وفتی که آنها عصبانی بودند در استفاده از چت بات رضایت کمتری داشتند. افراد ممکن است در خلال مکالمه با چت بات، احساس کنند که بدلیل آنکه طرف مقابل انسان نیست، درک یا شنیده نشدهاند. درواقع میتوان گفت یکی از کلیدیترین بخشهای درمان بر رابطه انسان با انسان تکیه دارد، به همین جهت، جایگزینی هوش مصنوعی در همه شرایط کارساز نخواهد بود.
زمان بندی و تعاملات ظریف. بسیاری از سبکهای درمانی به ویژگیهایی فراتر از همدلی نیاز دارند از جمله آنها میتواند به تعادل به موقع میان چالش و حمایت کردن از مراجع اشاره کرد. چت باتها محدود به پاسخهای متنی هستند و نمی توانند از طریق تماس چشمی و زبان بدن اطلاعاتی را بیان کنند. به همین جهت این دغدغه وجود دارد که آیا چت باتها میتوانند به میزان لازم راحتی و اعتماد را برای مراجع فراهم کرده و در زمان مشخصی صحبتهای مراجع را به چالش بکشند؟
مشکل در میزان پاسخگویی و نگهداری. افراد ممکن است در برابر درمانگران انسانی، پاسخگوتر باشند و دست به خودافشایی بیشتری بزنند. تعامل کاربر یک چالش بزرگ دربرنامههای سلامت روان است. تخمینها نشان میدهد که تنها 4 درصد کاربران که برنامه سلامت روان را دانلود کردند، از این برنامه بعد از 15 روز همچنان استفاده کردند و تنها 3 درصد تا 30 روز، استفاده از این اپ را ادامه دادند.
موقعیتهای پیچیده و پرخطر مانند ارزیابی خودکشی و مدیریت بحران از قضاوت و نظارت انسان سود میبرند. در موارد پرخطر، تقویت هوش مصنوعی با نظارت انسان ایمن تر از جایگزینی کامل هوش مصنوعی با انسان است. یکی از سوالات اخلاقی که پیرامون این موضوع وجود دارد این است که اگر یک روان درمانگر چت بات، نتواند مشکل و بحران فرد را به درستی ارزیابی کند یا به اشتباه راهنمایی کند چه کسانی مسئول خواهند بود؟ ایا میتوان به هوش مصنوعی آموزش داد تا علائم هشدار را شناسایی و موقعیتهایی با خطر احتمال آسیب رساندن به خود یا دیگران را به متخصصان گزارش دهد؟ آیا تکیه بر درمانگر چت بات افراد را از جستجوی کمک مورد نیازشان به تاخیر میاندازد یا باز می دارد؟
افزایش نیاز برای توجه به امنیت دادههای کاربر، حریم خصوصی، شفافیت و رضایت آگاهانه. دادههای سلامت روان نیازمند درجه بالایی از محافظت و محرمانه بودن هستند. تعداد زیادی از برنامههای سلامت روان درمورد اینکه چه اتفاقی برای دادههای کاربر میافتد، به خصوص هنگامی که این دادهها برای تخقیق استفاده میشوند، اطلاعاتی در اختیار ما قرار نمیدهند.
بنابراین شفافیت، امنیت و رضایت آگاهانه از ویژگیهای کلیدی هر پلتفرم چت بات خواهد بود.
سوگیری پنهان بالقوه. بایستی مراقب سوگیریهای اساسی در اطلاعات ارائه شده توسط چت باتها باشیم و باید سعی کرد تا این سوگیریها را کاهش دهیم.
نتیجه گیری
از آنجایی که تعامل انسان و هوش مصنوعی به بخشی از زندگی روزمره تبدیل شده است، تحقیقات بیشتری لازم است تا ببینیم آیا درمانگران چت بات می توانند به طور مؤثر درمانی فراتر از مربیگری رفتاری ارائه دهند. مطالعاتی که انسان را با چت بات در سبکهای مختلف درمانی مقایسه میکند، مزایا و محدودیتهای بالقوه درمانگران چتبات را روشن میکند. در این زمان، هوش مصنوعی ممکن است به بهبود یا تقویت درمان کمک کند، اما احتمالا جایگزین آن نمی شود.
شما چه نگاهی به حضور چت باتها در فضای درمانی دارید؟ نظرات خود را برای ما بنویسید.